ستاره صبح- فرماندهی نظامیِ کشور هزینههای جانی و مالی زیادی پرداخت اما هزینۀ زیادی نیز بر دشمن غدّار تحمیل کرد و کفایت خود را نه فقط به خصم و پشتیبانان او که به جهانیان ثابت کرد. مردم اما در این بزنگاه تاریخی بهرغم انتظار دشمن صهیونی، به رغم انتظار آمریکا، و به رغم انتظار بسیاری از روشنفکران و متفکّران و صاحبنظران عرصۀ سیاست و فرهنگ، چه موافق و چه مخالف با جمهوری اسلامی، بهتر، دقیقتر و صحیحتر از همه عمل کردند. انتظار کثیری در داخل و خارج این بود که ایرانیان یکیدو روز بعد از جنگ، به خیابانها بریزند و جمهوری اسلامی را به زیر کشیده و ساقط کنند.
اما به رغم این خیالِ قابل انتظار و نه چندان واهی، مردم به دقت میان اعتراض به حکومت و نجات ایران، تفکیک قائل شدند و ایران را انتخاب کردند. خیال شورش خیابانی قابل انتظار بود، موهوم نبود، و بیمعنا نبود، چون مردم به واقع در تنگنای معیشت اقتصادی و آزادیهای اجتماعی و سیاسی به سر میبردند. دقت و حساسیت واکنش مردم نیز از همین جهت ارزشمند و قابل اعتناست.
واقعیتهای غیر قابل تصوری پدیدار شد: اینکه مردم موقعشناساند و در نقاط عطف تاریخی نقش خود را درک میکنند. اینکه مردم از بسیاری از روشنفکران جامعۀ خود جلوترند و جایگاه خود را در حراست از میهن و مهار دشمن به خوبی میدانند. انگاره بلکه اشتیاق و آرزوی رسانههای خارجی در فروریزی نظام جمهوری اسلامی فروریخت. عناد و اشتباه آنان اگر بر خود آنها معلوم نشد، یا شد و به روی خود نیاوردند، بر بسیاری از آحاد مردم در داخل و خارج معلوم شد. وقت و انرژی معتنابهی که اکثر قریب به اتفاق این رسانهها در جاانداختن برنامهریزانۀ تفکیک بین ایران و جمهوری اسلامی گذاشتند، ضایع شد.
جمهوری اسلامی به خوبی به عنوان نمایندۀ ایران عمل کرد و آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشت تا از ایران و تمامیت ارضی آن مراقبت کند. این ادعا برای کسانی که همچون راقم این سطور رسانههای غیرایرانیِ مدعی ایران و ایرانی را، تماشا میکنند، چون بدیهی است نیازی به اثبات ندارد. کافی است به لحن و محتوای سخنان بعضی از تحلیلگران مدعو تلویزیون فارسی بی.بی.سی. و حتی برخی از خبرنگاران این رسانه که حرفهایترینِ این رسانههاست، در روزهای جنگ و پس از جنگ و میزان متانت علمی و انصاف تحلیلی آنها توجه کنیم. این نیست جزآنکه واقعیتهای غیرقابل انکار جای خود را پیدا میکنند و خواهناخواه به زبانها جاری میشوند.
در این نقطۀ عطف، تا دیرنشده، باید به ارزیابی خود بپردازیم. برای ارزیابی باید واقعیات را روبهروی خود بگذاریم، امکانات و محدودیتهای خود را بسنجیم، موقعیت خود در درون و بیرون از خود را بازشناسی کنیم و به مرتبکردن فهرست بحرانها برحسب اولویت بپردازیم. از مهمترین، بلکه مهمترین، اولویت ما وضعیت اقتصادی و معیشت مردم است. این مسئلهای نیست که ما بتوانیم به شیوهها و شعارهای مرکانتیلیستیِ قرن هجدهمی و فارغ از جهان، به عهدۀ خودکفایی و استقلال اقتصادی بگذاریم. به تجارت با دنیا نیاز داریم، به سرمایهگذاری خارجی نیاز داریم و به استقراض از دنیا نیاز داریم. چالشها در این عرصه زیاد است، اما فرصتهایی هم داریم. چالش آنجاست که تحریم مانع تجارت و سرمایهگذاری داخلی، چه رسد به خارجی، و استقراض از دنیاست. فرصت آنجاست که کشورهای همسایۀ ما به دلیل منافع خود خواستار تجارت و سرمایهگذاری مشترک با ما هستند. تجارت و سرمایهگذاری این کشورها با آمریکا و لاجرم توسعۀ آنها، با آرامش و ثبات جمهوری اسلامی ایران گره خورده است. جنگ 12 روزه نشانهای کوچک اما معنادار از این گرهخوردگی را نشان داد و:
باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
شرط این گرهخوردگی و دوام آن، در بازنگری جدّی همراه با ظرافت و احتیاط و دقتِ سیاست خارجی جمهوری اسلامی نهفته است. جهان سیاست صحنۀ بدهبستان های مبتنی بر منافع ملی و جهان اقتصاد صحنۀ وابستهکردن برخی از کشورها به خود و وابستهشدن به برخی دیگر، بازهم مبتنی بر منافع ملی است. چارۀ توسعۀ کشورهای خلیج فارس، به قرینۀ پیامهای جنگ اخیر، جز در دو صورت ممکن نیست: ثبات و آرامش جمهوری اسلامی یا امحاء و فروریزی جمهوری اسلامی.
گزینۀ دوم برای آنان و طرف اصلی تجارت و سرمایهگذاری آنان، آمریکا، مخارج بالا و ریسک زیادی به همراه دارد. نشانههایی از تمایل و علاقه به گزینۀ اول، یعنی وجود جمهوری اسلامی با ثبات و آرام، به رغم تمامی تندیها و خصومتهای آمریکا، اولاً وجود دارد، ثانیاً به زبان آورده شده است، و ثالثاً امکان دارد. کشورهای خلیج فارس، در جنگ اخیر، با درجات مختلف و به دلایل گوناگون نشان دادهاند که علیالاغلب میخواهند و میتوانند در صورت تمایل ایران راهگشاییهای سیاسی داشته باشند. از رهگذر این راهگشاییهای سیاسی، به شرط خواست مدیریت ارشد نظام جمهوری اسلامی، پتانسیل بازتابها و نتایج اقتصادی مثبتی نیز برای ایران وجود خواهد داشت.
جمهوری اسلامی باید هزینهها و فواید اعلام مواضع تند و تحریک آمیز و تهدیدهای زبانی مسئولان و رسانههای حاکمیتی علیه نهادها و شخصیتهای بینالمللی را در ترازوی سنجش بگذارد. این کار سختی است. این نهادها و شخصیتها، منتهای ناسازگاری و بدسگالی را در اوج مذاکرات نسبت به ایران روا داشتند. آنان در اشتراک و همافزایی عجیبی به ایران و ایرانیان خیانت کردند و سطح سیاستورزی را به قیمت تنزل ارزش و اعتبار نهادهای بینالمللی فرو کاستند، در این تردیدی نیست.
اما صحنۀ سیاست موجود جهان، علیالخصوص پس از انتخاب ترامپ، صحنۀ زورآزمایی و سلاحورزی نابرابر است، نه اخلاق و سیاستورزی متعادل. به همین علت، دردناکانه، ایران باید خاطرۀ یک طمأنینۀ تاریخی را از خود به جای بگذارد. تأمل و طمأنینهای سخت برای ایران، برای ایرانیان، و برای جهان. شیوۀ سلوک ایران با جهان، در روزهای پیش رو را کسانی میدانند که امکانات و محدودیتهای نظام را میدانند. از درسهای اساسی جنگ 12 روزه این بود که نفوذ در تار و پود نظام تنیده است، نابرابری قدرت نظامی دشمن و ایران درحد تمام جهان در برابر یک ایران است. و ما البته موفق بودیم خصم را خسته کنیم. در صورت ادامۀ جنگ نمیدانیم دارندگان پیمانهای به اصطلاح راهبردی با ما چه خواهند کرد. اما سالی که نکوست از بهارش پیداست. در جنگ اخیر چندان چنگی به دل نزدند.
ما در همین دنیای خاکستری روبه تاریکی، مجبور به سیاستورزی هستیم، نه مختار به انتخاب مبتنی بر حقوق بینالملل که در عمل خبری از آن نیست. امروز کار بر حکمرانان ما دشوار است ولی سرمشق اصلی، حتیالمقدور پرهیز از جنگ به لطائفالحیل سیاسی است. یکی از آن لطائف هم البته در سیاست داخلی حکومت نهفته است: تصحیح رویهها، فراهمآوردن شرایط توزیع برابر فرصتها بین اندیشهورزان از همۀ افکار و انظار، فراهمکردن شرایط برای نزدیکتر شدن جناحهای مختلف سیاسی که یکی از شرایط آن آزادکردن آندسته از زندانیان سیاسی است که به صرفِ اظهار عقیده در زندان به سر میبرند.
متفکران، روشنفکران، و صاحبنظران، باید بر وحدت ملت، و پرهیز از تفرقه تشویق کنند. و سرانجام بر صاحبان رسانه از هر نوع دیداری و شنیداری، دولتی و خصوصی، حزبی و غیرحزبی است که در این هنگامه بر آگاهی ایرانیان از موقعیت موجود ایران در قالب تحلیلهای علمی و مبتنی بر عقل و استدلال اهتمام ورزند. ژورنالیسم مبتنی بر تفکر، تعقل، تأمل و وطندوستی باید جای ژورنالیسم شیدای هیجانات، احساسات موسمی و حب و بغضهای جناحی را بگیرد.