محمد شعبانی با یادآوری حادثه تلخ معدن طبس گفت: سال گذشته بیش از 50 نفر در معدن کشته شدند ولی به تازگی حادثه مشابهی موجب از دست رفتن جان کارگران معدن شد. یک سال پیش حادثه ای در آن وسعت رخ داد ولی از سال پیش تا امروز باز هم معادن و کارگاه هایی تخریب شده و هر روز جان هایی از دست می روند. حوادث کوچکی که همه روزه رخ می دهند دیده نمی شود.
وی افزود: قانون کار در کشور وجود دارد که عده ای آن را می خوانند و براساس آن کار می کنند اما روح قانون کار مورد توجه نیست مگر در کلاس درس اساتید حقوق که درباره این موضوع صحبت می شود ولی در همین حد که بحث باز شود و در کلاس طرح گردد یعنی ایده ها به عمل تبدیل نمی شود.
شعبانی با تاکید بر اصل عدالت در قانون کار اضافه کرد: روح و موضوع قانون کار بحث عدالت است. به عنوان مثال وقتی فردی معدنی را در اختیار می گیرد صاحب همه چیز نیست. او حتی مالک فرایند تولید هم نیست. اما افراد با داشتن یک مجوز و صرفا به دلیل پرداخت حقوق به کارگران گمان می کنند موجودی برتر هستند و همه چیز از آن آن ها است. کارفرما در این موارد پرداخت حقوق و دستمزد به کارگران را نوعی بخشش می داند. درحالیکه این چنینی نیست زیرا کارگر اساس محور تحقق تولید است.
وی در این رابطه ادامه داد: از سویی معادن جزو منابع طبیعی کشور است ولی کاربرد غلط کلمات در قوانین و آیین نامه ها به کارفرما اختیار داده و موجب سرمستی هم شده است و از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند.
این کارشناس بیمه با انتقاد از شیوه واگذاری معادن به افراد حقیقی و حقوقی گفت: ثروت و منابع نسل های آینده را در معادن به دست افرادی می سپارند که خود را نه مامور بهره برداری بلکه مالک آن منابع می دانند. این افراد عموما اختایارات بی حد و حصری دارند و پاسخگو نیستند.
وی اظهار داشت: منابع طبیعی از جمله کوه و دشت بعد از استخراج معدنی به شرایط قبلی خود بر نمی گردد و این زیان بزرگی است، ولی با واژگانی چون سود و صادرات و با ساده کردن اشتباهات روی زیان پوشش داده می شود درحالیکه کل این فعالیت زیان است.
شعبانی با تاکید بر پایمال شدن حقوق کارگران در معادن گفت: نقدی بر این جریان وارد نیست و کسی ترمز اشتباه در معادن را نمی کشد، متاسفانه کمتر با اعتراضی در این زمینه روبرو می شویم. در این بستر افراد زیادی وجود دارند که لنگ نان زن و بچه هستند و به عنوان کارگر در این معادن کار می کنند. آنها با کارفرما بر سر رعایت مسائل ایمنی بحث نمی کنند، چون تنها دغدغه ای که دارند حفظ این آب باریکه و بردن نان بخور و نمیری بر سر سفره است.
این مدرس دانشگاه افزود: ابتدا روح قانون کار وجود داشت. منطق، وجدان و خرد بشر خواسته هایی داشت که قانون کار براساس آن ها به وجود آمد. ولی کار بعد از نگاشته شدن این قانون تمام نمی شود. رها کردن کاری که نخبگان آغازش کردند اشتباه بزرگی بود. تنها نباید به قانون کار اکتفا کرد، بلکه باید چیزی بیش از این قانون را در نظر داشت. از این نظر حتی واژه قانون کار نیز مورد سوء استفاده قرار گرفته و بحث با این عبارت فروکاسته شده است.
... شعبانی در پایان گفت و گو متذکر شد: کارفرما در قبال کارگرانش چهار وظیفه اصلی دارد، حفظ و حراست از جان و ایمنی آن ها در حداکثر شکل ممکن. وقتی کارفرما در معدنی کارگری را به خدمت می گیرد اولین وظیفه او حفظ ایمنی آن فرد است به همان شکلی که از جان خود و افراد خانواده اش حراست می کند. آیا کارفرما فرزند خود را به معدنی ناایمن می فرستد و در قبال جان او با کاربرد واژه ها بازی می کند؟!