بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را به ذهن میآورد که خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن، روشنی برجهل و خرافات، پندار نیک همراه با کردار نیکو بر فساد، دروغ، ستم و تباهی بود.
برای خاطرهانگیز ماندن این شب و پاسداشت «این سنت راستین دیرین» به طول تاریخ پرافتخار ایرانیان که از باد و باران نیایش گزند ...؟؟ پیشنهاد میشود:
دورهمی شب یلدای امسال برای جلوگیری از مخاطرات اقتصادی بجای انار، پسته و بادام! به افراد حاضر در این مراسم کادوئی ماندنی از نوع پول خارجی هدید نمایید تا هم به ذخایر ارزی افزوده و هم از افت بیشتر ریال در دست محفوظ بمانید.
واژه «یلدا» به معنای «زایش- زادروز و تولد» ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر و تابش نور ایزدی افزونی مییابد.
آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و ازاینرو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادا و آفریننده) میگویند که ماه تولد خورشید است. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، سنتی باستانی است. در «آثارالباقیه ابوریحان بیرونی» ص ۲۵۵، از روز اول دیماه، با عنوان «خور» نیز یادشده و در «قانون مسعودی» نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبتشده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.
در «برهان قاطع» ذیل واژه «یلدا» چنین آمده: یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال، در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب بهغایت شوم و نامبارک هست و به همین دلیل بایستی با دورهم جمع شدن و شادی کردن بدیمنی را از جامعه دور کرد.
بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم «جدی» است - سفره شب یلدا، «میزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا بهاصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، بهافتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.
*شب چله: در ایران باستان 60 روز از 3 ماه آخر هرسال یعنی: چهل روز از زمستان که آغاز آن برابر است با هفتم دیماه جلالی (بیست و هشتم دسامبر) و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن (پنجم فوریه) چله بزرگ و بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از هفدهم بهمنماه جلالی شروع میشود و در ششم اسفند پایان مییابد. چله کوچک میگویند و (در بیان عامه) کنایه از سرمای سخت (چله زمستون).
*در ایران مرکزی چله بزرگ از آغاز زمستان برابر با اول دیماه شروع میشود و مدت آن چهل روز و چله کوچک زمستان از شب دهم بهمنماه تا پایان ماه که مدت آن بیست روز است، تمامی این شبهای بلند به کتابخوانی و قصهگویی، بزرگداشت اندیشمندان، دانشمندان، خدمت گذاران جامعه و ماندگاران شهر و دیارها و تکرار حماسههای شاهنامه فردوسی، اشعار پرمغز و محتوا و شیوای مولوی، سعدی، حافظ و دیگر شعرا و فلاسفه دیرین و نامآوران امروز همچون: شهریار، پروین، بهبهانی؛ مشیری اختصاص مییافت.
بدون هرگونه تأمل، تردید، نگرانی و واهمه - در بزرگداشت حفظ و احترام این روزها و شبها با اعتقاد و اطمینان به اثربخشی مثبت آن، بکوشند که در هر شرایطی وظیفه شاد کردن انسانها: خدایی، ملی، میهنی و مردمی است.