امروز درد به جای مانده از عملیات خیبر را درتن داشتم واندوه یاران به خون نشسته در کربلای چهار وپنج و فاو و رمضان و......را درسینه. فوران خون و نفسهای آخر همراهان درنبردهای خونین برجانم پنجه میافکند، این همه سال گذشته واین همه افت وخیز داشتهایم ولی آثار جنگ به جای مانده است. پرسش این است کدام جنگ امنیت وآسایش را رقم زده و نکویی به ارمغان آورده است. درجنگ هیچ نعمتی نیست و هرچه هست محنت است.
اسرائیل غاصب است، بر پایه اشغال سرزمین فلسطین واعراب بنا شده است.
با کشتار و ترور به پیش میرود و... اینها روشن است ونیاز به واکاوی ندارد. جنگ اسرائیل، حماس و حزب الله جنگ سرزمینی بود، تبدیل این جنگ به نبرد ایدئولوژیک از همان آغاز نادرست بود. پشتیبانی از آرمان فلسطین ودفاع از مردم مظلوم آن سرزمین امری انسانی است، اما ورود به جنگی که جنگ ما نبود جز زیان و ویرانی ارمغانی به همراه ندارد.
من به شجاعت ترسیدن میاندیشم. این سخن به معنای تسلیم نیست. بلکه به معنای دور اندیشی، خردورزی وآینده نگری است.
در همین غوغای جاری هم ایران میتواند پرچمدار صلح شود و در تله جنگی که خواسته اسرائیل است نیفتد. مشکل آنجاست که اسرائیل تنها نیست، عقبه دارد. ما فاقد چنین عقبهای هستیم. کشورهای غربی حاضر نیستند یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنند و کشورهایی مثل لبنان، عراق، سوریه و... هم حاضر نشدند از عملیات صادق 2 حمایت کنند. این نکته مهم است که چرا کشورهای عربی و تودههای عرب حاضر نیستند در مورد نسل کشی در غزه و کشتار بیگناهان در لبنان به حمایت از مظلوم در برابر ظالم برخیزند.