حملات هوایی اسرائیل، ضربات سختی به حزبالله، یکی از مهمترین متحدان ایران و یک حائل دفاعی کلیدی برای جمهوری اسلامی وارد میکند اما تهران تمایلی به مداخله به نفع این گروه شبهنظامی نشان نداده و در عوض، تصمیم به تعامل با غرب گرفته است.
در ۱۱ ماهی که از افزایش حملات حزبالله به اسرائیل میگذرد حرکتی در حمایت از حماس در غزه این گروه، سنگینترین تلفات تاریخ چهار دههای خود را تجربه کرده است. رهبری آن نابود شده، مهماتش تخریب شده و سامانه ارتباطاتی اش با حملاتی که هفته گذشته با تبدیل پیجرها و رادیوها به بمب انجام شد، به خطر افتاده است. اما در حالی که ایران حمایت لفظی ارائه کرده، در مبارزه شرکت نکرده است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این هفته در سازمان ملل متحد گفت: «حزبالله کاملاً به دفاع از خود و دفاع از لبنان و مردم لبنان قادر است.»
در آستانه مجمع عمومی سازمان ملل، مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، اسرائیل را به “جنایت”، “استعمار”، “وحشیگری نومیدانه” و “جنایات علیه بشریت” در غزه متهم کرد. اما او همچنین لحنی میانهرو داشت و اعلام کرد که ایران در “دوران جدیدی” قرار دارد که در آن نقش “سازندهای” در امور جهانی خواهد داشت.
تحلیلگران و دیپلماتها میگویند که تمرکز ایران بر تعامل و تردید آن در مداخله زمینی، نشاندهنده محدودیت گزینههای نظامی موجود برای احیای بازدارندگی با اسرائیل پس از یک سال افزایش تنش در منطقه است.
طبق ارزیابی یکی از دولتها، صدها مبارز حزبالله کشته شدهاند و از روز دوشنبه تاکنون “تجهیزات و مهمات قابل توجهی” نابود شده است. یک مقام رسمی که در جریان این ارزیابی قرار دارد، میگوید سرعت نابودی این حجم زیاد، نشاندهنده میزان بالای جمعآوری اطلاعات توسط اسرائیل است. این مقام به شرط ناشناس ماندن سخن میگفت زیرا مجاز به افشای این ارزیابی برای خبرنگاران نبود.
نیروهای اسرائیلی در ۲۴ ساعت نخست حمله خود بیش از ۱,۰۰۰ حمله هوایی را به اهدافی که آنها ادعا میکردند سایت های حزبالله در جنوب و شمال شرقی لبنان است، از جمله در حومه جنوبی بیروت، انجام دادند. به گفته افرادی که از مناطق آسیبدیده فرار کردهاند، بسیاری از این بمبها به خانههای غیرنظامی برخورد کرده است.
طبق اعلام وزارت بهداشت لبنان، از روز دوشنبه بیش از ۶۰۰ نفر، از جمله بیش از ۵۰ کودک، در حملات هوایی اسرائیل کشته و هزاران نفر نیز زخمی شدهاند. این وزارتخانه بین مبارزان و غیرنظامیان تفاوتی قائل نمیشود. حملات در حومه جنوبی بیروت در هفته گذشته حداقل چهار فرمانده ارشد حزبالله را کشته است. در روز پنجشنبه، پلی بین لبنان و سوریه تخریب شد.
این حملات دهها هزار نفر را به ترک خانههای خود مجبور کرده و بحرانی انسانی ایجاد کرده که تحلیلگران و افراد نزدیک به حزبالله میگویند فشار بر این گروه را افزایش داده است.
حزبالله که در دهه ۱۹۸۰ تأسیس شد، از یک جنبش شورشی در منطقه کوهستانی جنوب لبنان به قدرتمندترین نیروی مسلح کشور تبدیل شده است. بخش زیادی از این رشد را مدیون حمایتهای چندین دههای ایران است.
آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران، در جلسهای که این هفته برگزار شد، گفت: “برخی از اعضای موثر و ارزشمند حزبالله به شهادت رسیدند. اما این تلفاتی نبود که بتواند حزبالله را از پا درآورد.”
علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، میگوید: “آنها بر این باور نیستند که حزبالله نابود خواهد شد. یک جنگ، حتی اگر یک درگیری تمامعیار باشد، حزبالله را تضعیف و برخی از منابع آن را تحلیل میبرد اما این گروه میتواند بازسازی شود.”
از دست دادن رهبران برای حزبالله، چالش کمتری ایجاد میکند، زیرا این گروه از قبل برنامههای جانشینی سازمانیافتهای دارد. یک فرد نزدیک به این گروه میگوید: “حزبالله برای جانشینی هر فرمانده عالیرتبه، چهار یا پنج مبارز آماده میکند.” بسیاری از آنها فارغالتحصیلان دانشگاهی در زمینههای فنی هستند. او افزود: “آنها بهخوبی آموزش دیدهاند، اگر نگوییم بهتر از نسل اول.”
با این حال، تحلیلگران و مقام های رسمی میگویند که به نظر میرسد اسرائیل برتری قاطعانهای نسبت به حزبالله و ایران پیدا کرده است. آنها میگویند که با عملیات پیجرها، اسرائیل برتری تشدیدکنندهای بهدست آورده و دشمنان خود را در موقعیتهای واکنشی قرار داده است.
ایران تلاش کرد با حملهای عمدتاً نمادین در آوریل، بازدارندگی خود را علیه اسرائیل برقرار کند، اما اسرائیل همچنان به حملات علیه منافع ایران ادامه داده است. پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در تهران در ماه ژوئیه، ایران وعده “پاسخ تنبیهی” داد، اما هنوز اقدامی نکرده است.
حملات تشدیدکننده همچنان خطرناک هستند. ولی نصر، استاد و رئیس پیشین دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز، میگوید: “هیچکس نمیداند که آستانه صبر حزبالله یا ایران کجاست.”
او افزود: “میدانید که یک خط قرمز وجود دارد، اما نمیدانید آن خط قرمز دقیقاً کجاست. حتی اسرائیل هم نمیداند و این میتواند خطرناک باشد زیرا اسرائیل ممکن است قدرت خود را بیش از حد ارزیابی و فکر کند: ‘اینها کاملاً ضعیف هستند، واکنشی نشان نخواهند داد. چرا بیشتر فشار نیاورم؟’”