بیماران سرطانی، ام اس، تالاسمی و دیگر بیماران با این مشکل روبهرو هستند. سهمیهها از بین رفته و بیمه هزینه دارو را متقبل نمیکند. متأسفانه 70 درصد داروهایی که قبلا جزو اولین دارو های پیشنهادی پزشکان به بیماران بود امروز به صورت آزاد در اختیار بیمار قرار میگیرد. این در حالی است که ابتلا به بیماری های خاص برای بیمار و خانواده اش مشقت بار است، ولی در چنین شرایطی مسئله تأمین هزینه و تهیه دارو به مشکلی مضاعف تبدیل شده است.
مرگ به دلیل نبود دارو
به طور مثال داروی« اوسورال» یکی از داروهای حیاتی بیماران تالاسمی است که پیش از این یارانه دولتی داشت و بیمار بستری در بخش دارو را دریافت میکرد امروز با پرداخت مابه التفاوت به دست بیمار میرسد. نوع ایرانی دارو توزیع میشود ولی این محصول با بدن برخی از بیماران سازگاری ندارد و واکنش دارد و پزشک بر مصرف نمونه خارجی دارو تاکید میکند. امروز بچه های طالاسمی نمیتوانند برخی از داروهایشان را تهیه کنند و آهنشان بالا میرود. انها هر 15 روز یک بار تزریق خون دارند و بدون داروی با کیفیت آهن پایین نمیآید و دچار سکته قلبی میشوند یا بافت عضلات قلبشان ضخیم میشود و به مرور باعث مرگشان میشود.
داروی هندی و ایرانی قابل قبول نیست
داروی هندی و ایرانی زیاد است ولی بیشتر پزشکان این داروها را قبول ندارند و عقیده دارند که این داروها در برخی از گرید های سرطان جواب نمیدهد. پزشکان میدانند که کدام داروها یارانه ندارند و بیمه هزینه آن را تقبل نمیکند یا مشابه ایرانی دارند ولی باز هم بر مصرف دارو های خارجی و گران تر تاکید دارند. این داروها جدید نیست و همان دارو های قبلی هستند که پزشکان آنها را تأیید میکنند ولی تعهدات وزارت بهداشت به مرور کم شده و یارانه این داروها قطع شده است. قبلا سهم بیمار یک یا دو میلیون بود، ولی امروز سهم دولت و بیمه حذف شده و بیمار برای خرید آن دارو باید 22 میلیون بپردازد.
در کنار این مشکل باید به سهمیهای بودن همین داروها اشاره کرد که بدون یارانه و به نرخ آزاد در اختیار بیماران قرار میگیرد. برای خرید آزاد دارو نیز باید منتظر باشند، کد آنها ثبت شود و سهمیه بگیرند. بیماران برای خرید دارو در صف قرار میگیرند تا نهایتا با پرداخت نرخ های 30، 40 و یا 60 و 70 میلیون تومانی داروی درمان بگیرند. امروزه در طبقه متوسط به پایین جامعه، کدام بیمار توان پرداخت هزینه شیمی درمانی 60 میلیون تومانی را دارد؟! درحالیکه این بیماران باید 21 روز یک بار شیمی درمانی شوند. کسی که 12 جلسه شیمی درمانی 60 میلیونی دارد، چگونه میتوان از عهده هزینه 720 میلیون تومانی بر بیاید؟! این بیمار 40 تا 50 میلیون هزینه دارو هم دارد.
بسیاری از خانوادهها نمیتوانند این مسیر را ادامه بدهند. آنها شیمی درمانی را قطع میکنند. هر کسی ظرفیت مالی ندارد وانگهی آنهایی که توانایی دارند با فروش ملک و ماشین و از دست دادن دارایی و پس انداز خود دوره های درمان را طی میکنند. مگر فروش اسباب و اثاثیه منزل یک بیمار چه مبلغی را تأمین خواهد کرد؟! تکلیف رانندهای که برای تأمین هزینه درمان ماشین اش را میفروشد چیست؟! مگر چند درصد از مردم املاک مازاد دارند؟! تأمین هزینه شیمی درمانی با فروش دارایی یکی از معضلات درمان است.
امروز مشکل بیماران خاص، ناتوانی در پرداخت هزینه دارو است. آنها در معرض قطع درمان قرار دارند. توان صندوق های خیریه آن قدر نیست که تمام هزینه دارو و درمان یک بیمار را بپردازند، این مراکز هم محدودیتهایی دارند. راه اصلی این نیست که خیریهها به کمک بیماران بشتابند چون در تمام مناطق کشور فعال نیستند. روستاییان از مطب دکتر به داروخانه میروند و وقتی میبینند دخل و خرجشان با هم جور در نمیآید از خرید دارو منصرف میشوند و از راه آمده باز میگردند. این معضل باید به صورت ریشهای، با اختصاص بودجه کافی و توسط وزارت بهداشت و درمان کشور حل شود.