کلانتری میگوید: برنامه بلندمدت اجرا نمیشود و برنامههای کوتاهمدت نیز برای تأمین غذا در دستور کار قرار دارند. کلانتری گفت: به دلیل تحریم ارز نداریم که غذا وارد شود و علاوه بر آن موظفیم شغل ایجاد کنیم. این دو فشار به منابع آبی وارد کرده که نتیجه اش بحران شده است. ایران دارای تمدن هفت هزار ساله است، در طول تاریخ منابع و طبیعت آن به اندازهی 20سال گذشته تحت فشار و تخریب نبوده است. اکنون رودخانهها و طبیعت در حال مرگ هستند و تازه آغاز مشکلات است! در ادامه گزیده نظرات وی را میخوانید.
بحران آب ناشی از سوءمدیریت
مصرف آب بالاست. آمارها نشان میدهد ما سالانه بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال آب تجدیدپذیر داریم. بر اساس قواعد بینالمللی کشورها نباید بیش از 40 درصد از آبهای تجدیدپذیرشان استفاده کنند. اما ایران هیچ وقت کمتر از 90 درصد از این آبها را استفاده نکرده است. مسئله اصلی برای بازیافت آب در پایدار کردن منابع آبی، کاهش مصرف است.
چه باید کرد؟
حداقل باید ظرف پنج تا شش سال آینده حدود 40میلیارد متر مکعب مصرف آب را کم کنیم. این بدان معناست که باید مصرف آب سالیانه ده میلیارد مترمکعب کاهش یابد. باید سیاستهای آبی کشور تغییر کند. اگر سیاستمداران ما از روی منطق و عقل و علم عمل کنند همهی مشکلات را میشود اصلاح کرد. اما اگر آب نباشد هیچ کاری نمیتوان کرد چون آب غیرقابل بازگشت است. اکنون علاوه بر آبهای تجدیدپذیر بیش از دویست میلیارد متر مکعب از آبهای زیرزمینی که فسیلی بودند را مصرف کردیم. چرا ما در این موقعیت بحرانی قرار گرفتیم؟ زیرا ما استراتژی دربارهی منابع پایه نداشتیم. نکتهی مهم این است که این تازه شروع مشکلات است. فرونشستها، کمآبیها و این جنگ آبی که بین استانها و شهرستانها و روستاها درگرفته، تازه شروع ماجراست. ما باید برگردیم به اصول توسعه پایدار که در داخل آن برای مصرف آب هم تعیین تکلیف شده است.
تحریم
ما تا دههی 60 مشکل آب نداشتیم. میزان مصرف ما از آبهای تجدیدپذیر در این دهه حدود ۳۵ درصد بود. هم جمعیت ایران کمتر بود و هم نیاز غذایی اندک. آن زمان ما ۱۳۲ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر داشتیم اما میزان مصرف ما حدود ۵۰ میلیارد مترمکعب آب بود. تحریمها سبب شد درآمدهای ایران کاهش یابد و به منابع فشار وارد شود.
رودخانهها مردهاند
سدسازی و پمپاژها اجازه نمیدهند سهمی از رودخانهها به تالابها و دریاچهها و طبیعت برسد زیرا نمیگذاریم رودخانه جاری باشد. جاری بودن رودخانه یعنی زنده بودن طبیعت. رودخانهها مردهاند. خیلی ناراحت کننده است اما ما دیگر رودخانه نداریم. رودخانهی زنده و طبیعی در ایران نداریم.
خودکفایی علت بی آبی
در برنامه هفتم دولت را مکلف کردهاند در محصولات استراتژیک ۹۰ درصد خودکفایی اتفاق بیفتد. یکجا گفته ۱۵ میلیارد مصرف آب کم شود و میزان مصرف به ۷۵ میلیارد متر مکعب برسد و جایی دیگر گفته در این محصولات باید خودکفا باشید. رسیدن به خودکفایی نود درصدی در محصولات استراتژیک نیازمند مصرف ۱۱۰ میلیارد متر مکعب آب است. ما از نظر بینالمللی ایزوله شدیم. ارتباط ما با اقتصاد جهانی قطع است. حتی نفت را نمیتوانیم بفروشیم. درآمدهای ارزی ما محدود شده. جمعیت به شدت افزایش پیدا کرده. جمعیت 33 میلیون نفری اول انقلاب ایران به ۹۰ میلیون نفر رسیده. اگر بخواهیم به هر نفر دو هزار کالری غذا برسانیم به ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار غذا نیاز داریم. ارزش تولیدات غذایی ما در کشور ۴۰ میلیارد دلار است. پس ضرورت دارد حداقل 30 میلیارد دلار از خارج غذا بیاوریم. وقتی پول نداریم چه میشود؟ فشار به منابع داخلی وارد میشود. چون پول برای واردات غذا نداریم به منابع آب فشار میآوریم تا هر چه بیشتر در داخل غذا تولید شود. در سایهی این بحران آب و خاک و محیط زیست و ژنتیک حیوانی و گیاهی و منابع طبیعی قربانی میشوند. وقتی خودرو و سوخت استاندارد نیست و هشتاد درصد الایندگی هم مال اینهاست، چطور میشود بدون تغییر این دو انتظار هوای پاک را داشت. وقتی شما عملا راه ورود خودرو را بستید و خودروی داخلی را هم با هرکیفیتی تولید میکنید نتیجه همین میشود که هست. نتیجهی این شکل سیاستگذاری از بین رفتن آب و هوا و خاک است.
طبیعت ایران در حال نابودی
طبیعت ایران در هفت هزار سال گذشته هیچ وقت به اندازه 20 سال گذشته تحت فشار نبوده. طبیعت ایران در حال نابودی است. این اتفاقات ناشی از سیاستهای غلط کلان کشور است. وقتی منابع آب در حال نابودی است، سیاست کشاورزی کشور باید اصلاح شود اما امکان اصلاح شدن ندارد چون پول نداریم غذا وارد کنیم. وقتی پول نیست و تحریم درآمد ارزی را کم کرده فشار بر منابع آبی بالا میرود.
۹ میلیون هکتار کشاورزی آبی
مملکت هم شغل میخواهد هم غذا. حالا ایجاد یک شغل در بخش صنعت نیاز به 200هزار دلار سرمایهگذاری دارد اما ایجاد یک شغل در بخش کشاورزی تنها 40 هزار دلار سرمایه میخواهد. پس ترجیح میدهند این کار را انجام بدهند. دیگر نمیگویند بخش کشاورزی اشباع شده و بیکاری پنهانش قیمت تمام شده را برده بالا. ما در کل چیزی در حدود ۹ میلیون هکتار کشاورزی آبی داریم و ۵ میلیون بهرهبردار. این خودش بیکاری پنهان بخش کشاورزی را فریاد میزند. به بخش کشاورزی فشار میآورند تا منابع هدر برود و تمدن تهدید شود. امروز شهرهای مرکزی ایران در معرض فرونشست هستند. متأسفانه به دلیل برداشت بیش از ظرفیت اصفهان در حال نابودی به دست اصفهانیهاست. در یک کلام جز دو استان شمالی و سه استان غربی ایران بقیهی استانها در معرض تهدید است.
برگرفته از خبرآنلاین