سومین دور مذاکرات ایران و آمریکا شنبه آینده در مسقط انجام میشود. این در حالی است که بهجز پیشنهاد سه مرحلهای ایران که در رسانهها وایرال شد اطلاعات دیگری به بیرون درز نکرده است. ظاهراً ویتکاف از این پیشنهاد استقبال کرده که موردانتقاد شدید از سوی اسرائیل و چهرههای شاخص جمهوری خواهان در آمریکا قرار گرفت. با اینحال از اینکه عراقچی اعلام کرد قبل از دور سوم جلسه مذاکرات نشستهای کارشناسی برگزار میشود نشان از توافقهایی است که احتمالاً در مورد مشخص بودن چارچوب مذاکرات صورت گرفته، اما هنوز ابعاد مذاکرات رسانهای نشده و شائبه در مورد عقبنشینی ترامپ از مواضع خود و حصول توافقی در حد برجام پیشآمده است، اما نویسنده باور دارد که ترامپ در پی توافقی بیش از برجام است. چراکه سال ۲۰۱۸ آن را توافق بسیار بدی خواند و از آن بیرون رفت، بنابراین او نهتنها به دنبال بازگشت به برجام نیست، بلکه خواهان یک «برجام پلاس» است؛ توافقی با دامنه زمانی بلندتر (مثلاً بهجای ۱۰ یا ۱۵ سال، محدودیت ۳۰ تا ۴۰ ساله تعیین شود)
1-تعمیق سطح بازرسیها و گسترش مراحل راستی آزماییها نهتنها توسط آژانس انرژی اتمی؛ بلکه با مشارکت نهادهای اطلاعاتی آمریکایی و اروپایی
-درنهایت در پی توقف کامل برنامه موشکی و کاهش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی است، صورت خواهد گرفت. چنین توافقی برای ترامپ نهتنها یک پیروزی دیپلماتیک، بلکه یک «بازسازی تصویر» از قدرتنمایی آمریکا خواهد بود که هم رضایت لابیهای داخلی مثل کمیته روابط عمومی آمریکا اسرائیل (AIPAC) را به همراه دارد و هم ابزار تبلیغاتی برای انتخابات است.
2-در مقابل خواستههای ترامپ، پرسش این است که آیا نظام جمهوری اسلامی میتواند با کاهش مقبولیت، به سازش یا توافق با دشمن تاریخیاش برسد یا خیر؟ از منظر تئوریک پاسخ منفی است.
3- ایدئولوژی جمهوری اسلامی از ابتدا بر پایه ایفای حقوق پابرهنگان و مستضعفان در برابر مستکبران و فیالواقع تقابل با آمریکا و همچنین محو اسرائیل از کره خاکی تعریفشده است. مضاف بر آنکه بدنهای از ساختار قدرت، (بهطور مثال اصولگرایان تندرو، کاسبان تحریم، سلاطین رانت و نهادهای موازی) اساساً بر ادامه بحران و تقابل استوار است. در نتیجه، حتی اگر بخشی از حاکمیت موافق توافق باشد، بدون اصلاح ساختار موجود و برون رفت از اقتصاد رانتی، امکانپذیر نخواهد بود.
4- نقش چین و روسیه: این دو کشور گرچه در ظاهر شرکای استراتژیک معرفی میشوند، اما منافع خود را بالاتر از وفاداری ایدئولوژیک میدانند و در لحظه تصمیمگیری نهایی با توجه به شواهد زیر به غرب نزدیکترند تا جمهوری اسلامی. رأی مثبت آنان به شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، ناظر بر اعمال تحریمهای شدید بینالمللی علیه ایران شد.
مهمتر اینکه هردو کشور بر ادعای امارات بر مالکیت جزایر سهگانه ایرانی مهر تأیید زدند و هیچگاه بهطور رسمی درصدد دفاع از حق ایران بر این سه جزیره نیامدند.
5- تأکید مقامات روسی بر «دعا کردن» ۱۵۰ میلیون روسی بهجای حمایت نظامی واقعی از جمهوری اسلامی در صورت حمله نظامی احتمالی آمریکا
6-تجارت خارجی ۷۵۰ میلیارد دلاری، چین با آمریکا را در راستای حمایت از ایران به خطر نخواهد انداخت.
7-ازآنچه گفته شد نتیجه میگیریم که اتکا به شرق، اگرچه در کوتاهمدت ابزاری برای چانهزنی با غرب است، اما در بلندمدت استراتژی پایداری نیست.
نتیجه مذاکرات احتمالاً به وقوع یکی از سه سناریوهای ذیل منجر خواهد شد:
الف- حصول توافق با رضایت اسرائیل. البته در شرایط موجود و تأکید ترامپ بر ترجیح دیپلماسی به جای حمله نظامی، حصول توافق با رضایت اسرائیل دور از ذهن است، زیرا اسرائیل هرگونه احیای برجام با توافق جدید را تهدیدی جدی برای بقاء خود میداند. حتی در صورت توافق با ایران این کشور با تشدید تنش داخلی و سرکوب اعتراضات مواجه میشود.
ب-حصول توافق با نارضایتی اسرائیل: احتمال وقوع این حالت بیش از سناریوهای دیگر است، لذا اسرائیل احتمالاً با حملات ایذائی نظیر ترور، خرابکاری، جنگ سایبری پاسخ میدهد. آمریکا برای حفظ وجهه توافق، ممکن است موقتاً اسرائیل را کنترل کند ولی این کنترل شکننده خواهد بود.
ج-شکست مذاکره و عدم توافق: مواجهه کشور با شرایط بحرانی و احتمال حملات محدود اسرائیل به برخی از اهداف و اشخاص.
د- تشدید فشار دیپلماتیک و مالی گسترده از سوی آمریکا: فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپا به مفهوم بازگرداندن تمام تحریمهای سازمان ملل متحد که در قالب قطعنامه 2231 لغو شدند خواهند بود.
8- آمریکا احتمالاً به جنگ مستقیم ورود نمیکند، اما با کمک فناوری، تحریم و جنگ نیابتی فشار حداکثری را اعمال خواهد کرد. جمهوری اسلامی با شرایط دشوار و خطرناکی مواجه خواهد شد که برونرفت از آن غیرمحتمل خواهد بود. با توجه به آنچه گفته شد در یک جمعبندی کلی میتوان به نتایج زیردست یافت: جمهوری اسلامی در یک تنگنای تاریخی قرارگرفته است. اگر توافق کند، باید هویت ایدئولوژیک و ساختار قدرت خود را بازسازی کند که غیرممکن است. اگر توافق نکند، نارضایتی افزایش مییابد. در هر دو حالت، شانس غلبه بر بحران پایین است. ترامپ و تیمش با شناخت از این شرایط، دقیقاً به دنبال رساندن جمهوری اسلامی به لحظه انتخابی تاریخی هستند که هر دو گزینه، کشور را با چالش مواجه خواهد کرد.