به دلیل ایجاد التهاب در بازار مردم احساس میکنند تورم دارائیهایشان را ذوب میکند و میبلعد. به همین دلیل در صف خرید «ارز»، «سکه» و «طلا» که دارائیهای پایدار هستند قرار میگیرند. یادداشت پیش رو به سه مقوله مهم این روزها میپردازد:
اول: منازعه و مناقشه اعراب و فلسطینیها 75 سال است جریان دارد. در این مدت اعراب با پرداخت هزینه معنوی و مادی حریف اسرائیل که غرب و روسیه عقبه آن هستند نشده است. جنگ و گریز و پرداخت هزینه رهبران عرب را به سمت مصالحه با اسرائیل و آمریکا کشاند و اهمیت موضوع فلسطین را از چشم تودههای عرب انداخت.
پس از حمله 7 اکتبر (15 مهر) جان بیش از 33 هزار نفر در این جنگ گرفتهشده است. اسرائیل در غزه مرتکب جنایت جنگ شده و مهمتر اینکه کارکنان آشپزخانه بینالمللی را به قتل رسانده است، واقعهای که باعث خشم جهانیان شده است. این تراژدی باعث شده فریاد انسان دوستی بهویژه در کشورهای غربی درآید و اسرائیل متهم به نسلکشی شود. فشار بر دولت آمریکا و دیگر دولتها باعث شکاف عمیق بین این کشور با اسرائیل شده است.
آمریکا ترمز نتانیاهو در حمله به رفح را کشیده است. حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق خاورمیانه را در آستانه جنگ قرار داده است. این اقدام حمله به خاک ایران ارزیابی میشود و حق دفاع محفوظ است؛ اما باید دانست که اسرائیل خواهان کشاندن پای ایران به جنگ است تا غرب را همراه خود کند و شرایط اقتصادی را در ایران بدتر کند. هر نوع تشنج و یا احتمال درگیری خواسته و ناخواسته بر بازار ارز و دیگر کالاها اثر میگذارد و سفره مردم را هدف قرار میدهد. پسلرزه این واقعیت را در روزهای اخیر شاهد بودهایم. زیرا تشدید تنش بین ایران و اسرائیل به بازار رسیده و قیمتها را تحت تأثیر قرار داده که به ضرر مردم است. در این اوضاع پیچیده و خطرناک باید از رویارویی مستقیم با اسرائیل پرهیز شود. وقوع هر نوع جنگ بین ایران و اسرائیل یا آمریکا امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران را به مخاطره میاندازد.
دوم: برگزاری انتخابات آزاد در ترکیه ایرانیها را متوجه شگفتیهای دموکراسی و نظام انتخاباتی ترکیه کرده است. آنها از خود میپرسند چگونه است در همسایگی ما چنین دموکراسی و نظام انتخاباتیای وجود دارد که ما از آن بی بهرهایم. جلال محمود زاده، نماینده مهاباد دراینباره در توییتی نوشت: « اردوغان بعد ازشکست تاریخی درانتخابات اخیر ترکیه علیرغم مشارکت ۷۷درصدی گفت پیام مردم را شنیدم! ولی متأسفانه درکشور ما پس ازکمترین نرخ مشارکت از ابتدای انقلاب تاکنون (انتخابات مجلس دوازدهم)، احدی ازمسئولین نه تنها حاضر نشد تبعات آن را گردن بگیرد بلکه به این مشارکت افتخار هم کردند!» پرسش این است که آیا ایرانیها میتوانند با بهرهگیری از اصل 27 قانون اساسی به رد صلاحیت نامزدها توسط شورای نگهبان اعتراض کنند یا خیر.
نکته قابل تأمل اینکه رئیسجمهور ترکیه اعلام کرد صدا و خواست رأیدهندگان را شنیده و به آن احترام میگذارد. نکته مهم دیگر اینکه دولت کوشید در برخی از شهرها مثل شهر کردنشین وان برنده را حذف کند؛ اما وقتی دید مردم به خیابان آمدند از نظر خود عقبنشینی کرد. گفتنی است انتخابات ریاست جمهوری ترکیه اردیبهشت سال گذشته آزاد و رقابتی با 88 درصد مشارکت و انتخابات شهرداری روز 12 فروردین با 77 درصد مشارکت برگزار شد و بازندهها هم نتیجه را پذیرفتند.
سوم: مجلس و دولت اصولگرا تاکنون برنامهای برای مهار تورم، رشد تولید، افزایش پول ملی، افزایش قدرت خرید شهروندان ارائه نکردهاند. پرسش این است که وقتی اصولگراها نمیتوانند مشکلات مردم را حل کنند برای چه به مجلس، دولت، شورای شهر و دیگر نهادها میروند. آیا برای کسب شهرت و ثروت به این نهادها میروند یا چیز دیگر؟ چرا این جماعت صدای 36 میلیون ایرانی را که حاضر نشدند در انتخابات 11 اسفند مشارکت کنند، نشنیدند؟
در سالهای 98 و 99 در اوج فشار حداکثری تحریمها، درآمد نفتی 7 میلیارد دلاری رشد اقتصادی 4 درصد بود و تورم هم پایینتر از حالا بود اما سال گذشته درآمد نفتی به 30 میلیارد دلار رسید اما آثارش در زندگی مردم دیده نشد.
کسانی برای دولت و مجلس قبل مانعتراشی میکردند و وعده سر خرمن هم میدادند، حالا که به قدرت رسیدهاند چه پاسخی درباره دلار 64 هزارتومانی، سکه 45 میلیون تومانی و گرانی کالاها دارند؟ آقایان خسته نباشید! قدری به مردم توجه و رحم کنید و درباره اقدامات خود توضیح دهید که چرا چنین کردید و در آینده چه خواهید کرد!
مشکل کشور شیوه حکمرانی است اگر قرار باشد، حکمرانی بهویژه در حوزه اقتصاد و روابط خارجی مثل گذشته باشد سالی که نکوست از بهارش پیداست.