اول: چون نظام بینالملل یک قدرت قاهره ندارد که به تخلف یا تجاوز کشورها رسیدگی کند، بنابراین روابط کشورها آنارشی است. در چنین شرایطی هر کشور مطابق با قدرت اقتصادی، نظامی، تکنولوژی و... که دارد به دنبال جلب منفعت و دفع ضرر است.
دوم: دولتها ایدئولوژیک، ناسیونالیست، فاشیست و سوسیالیست نیستند، بلکه منفعت گرا هستند و از اتفاقات و رویدادهای منطقهای و بینالمللی فرصت خلق میکنند تا درآمد برای ملت کسب کنند.
پرسش این است، آیا دولتها در ایران این چنین عمل کردند یا مغایر با آن.
سوم: تغییر و تحول در ذات نظام بینالمللی و نظامهای دمکراتیک که با انتخابات شکل میگیرند نهفته است. مردم به تغییر (Change) رأی میدهند، نه به تثبیت.
سیاست متصلب نیست، بلکه منعطف است. جهان در نیمقرن گذشته دچار تغییرات «ماهوی» شده و نگرش ملتها نسبت به شیوه حکمرانی تغییر اساسی کرده است. کارنامه دولتهای منفعتگرا نشان میدهد که در دهههای گذشته به رشد، توسعه، رفاه و درآمد سرانه بالادست پیدا کردهاند مثل ترکیه، عراق، پاکستان، هندوستان، چین و...، اما در ایران تغییر پذیرفته نشده است، سیاست خارجی و داخلی بهگونهای طراحیشده که باید شاخ آمریکا و اروپا را شکست و اسرائیل را نابود. اگر عدهای چنین قصدی دارند راه باز جاده هم دراز.
1-مردم در عمل مشاهده میکنند که وضع اقتصادشان نسبت به نیمقرن گذشته بدتر شده است! علت مردماند یا نوع حکمرانی؟ مردم این روزها به جز «نان»، «آب»، «هوا» و... چیز دیگری از حاکمیت نمیخواهند.
2-بر اساس آمار رسمی امسال بیش از سه میلیون نفر در مراسم اربعین شرکت کردند، آنجا دیدند چیزی به نام فیلترینگ وجود ندارد. این جمعیت از خود میپرسند چرا ما فیلتر هستیم؛ اما عراقیها نه.
3-روسیه به کشور کوچک اوکراین حمله کرد و میپنداشت ظرف چند روز دولت آنجا را ساقط میکند. چون پوتین دچار توهم و خطا شد در تله غرب افتاد، اکنون پس از دو سال بخشی از خاکش را از دست داده و برای مذاکره و مصالحه التماس میکند. علت در باتلاق افتادن روسیه زرادخانه و دلارهای غرب است. پوتین اکنون نه راه پس دارد، نه راه پیش. ایران نباید در تله اسرائیل بیفتد.
4-حماس به اسرائیل حمله کرد. رهبران این گروه میپنداشتند پس ازاین حمله کشورهای عربی و تودههای عرب پشت این گروه را خواهند گرفت. در عمل معلوم شد کشورهای عرب و تودههای ایران در برابر جنگ غزه ساکت یا بیتفاوت هستند.
5-فروش سلاح به کشور دیگر حق هر کشور است؛ اما غرب نسبت به فروش اسلحه به روسیه از سوی ایران حساس شده و آن را بهانه قرار داده تا ایران را بیشتر تحریم کند و عقبه اسرائیل را تقویت کند. هرچند ایران تکذیب کرده، اما غرب دارد کار خودش را پیش میبرد و برای ایران هزینه ایجاد میکند. ایران ایر را تحریم کرده و حجم تحریمها را هم افزایش داده است.
اسرائیل در میانه افزایش سطح تنش بین ایران و غرب فرصت پیداکرده تا به سوریه حمله کند، به لبنان حمله کند، غزه را بمباران کند. شواهد و قرائن نشان میدهد که اسرائیل با ترور «اسماعیل هنیه» در تهران، حمله به کنسولگری ایران در دمشق، حمله به یک مرکز تحقیقاتی در مصاف، ترور رهبران حزبالله، جهاد اسلامی، حماس و ... قصد دارد ایران را تحریک کند و فریب دهد تا بهتلافی این اقدامات وارد جنگ شود. باید دانست که اسرائیل عقبه و زرادخانه بزرگ سلاح دارد و ایران از چنین امکانی برخوردار نیست. مشکل این است که سیاستمداران حاضر نیستند چشمهایشان را باز کنند و ببینند خاورمیانه، جهان و مردم ایران تغییر کردهاند و سره از ناسره را تشخیص میدهند. اکثریت مخالف جنگند و میخواهند مثل دیگر کشورها زندگی همراه با رفاه و بدون دغدغه داشته باشند. بنیانگذار جمهوری اسلامی وقتی واقعیتهای پیدا و پنهان جنگ را دریافتند با شجاعت اعلام کردند با نوشیدن جام زهر قطعنامه 598 را میپذیرم. این اقدام بهظاهر عقبنشینی بود ولی در باطن پر از فایده بود. باعث حفظ تمامیت ارضی کشور شد و در ادامه به سقوط صدام انجامید.
هوا پس است. صبر کنید. اکنون وقت انتقام نیست. از جنگ پرهیز کنید و به این شعر حافظ عمل کنید:
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزار ساله برآید