ستاره صبح آنلاین-شنیده ها حاکی است رئیس جمهور هم در بین دختران دانشجوی دانشگاه الزهرا، در مورد اعتراضات و معترضان، تفالی به دیوان حافظ زده و گفته است: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عِرض خود می بری و زحمت ما می داری.
سید محمود نبویان، نماینده مجلس اعتراضات اخیر را آشوب هایی جزئی می داند و مردم معترض را به کف روی آب تشبیه می کند. او عقیده دارد معترضان، اغتشاشگرانی هستند که با ائمه اطهار(ع) مخالفت دارند. وی معترضان را افرادی رضاخان مَشرب، داعشی و فاسد خوانده و گفته این جمعیت معترض ارتباطی با ملت ایران ندارند. نبویان تحلیل خود از معترضان را اینطور پایان برده که: "این افراد کف روی آب هستند و نجاساتی هستند که ملت ما با حضور خود در صحنه این نجاسات را از دامن نظام طرد می کنند."
حمید رسایی، نماینده پیشین مجلس هم با سخنانی زشت و نازیبنده به اعتراضات اخیر واکنش نشان داد و خواسته معترضان را حول محور بی بند و باری های جنسی تشریح کرد و معنی آزادی را از نظر معترضان به "چریدن یک حیوان" تشبیه کرد!
در این غائله احکام روزنامه کیهان که معمولا در تندروی همآوردی ندارد در مقابل نظرات افراطی و تحلیل های تند اصولگرایان، معتدل به نظر می رسند. کیهان در یادداشتی با تیتر: "خواص را هم مجازات کنید!" به اندک مسئولین و شخصیت های شناخته شده حاکمیت که در جریان اعتراضات اخیر واکنش هایی منطقی نشان داده بودند، تاخته و آن ها را از مسئولین سابق دانسته است. به عقیده یادداشت نویس کیهان، مسئولینی که اعتراضات مردمی را به رسمیت شناخته اند اگر از فتنه گران نباشند، عجولند و پر اشتباه و نفهمیده حرف زده اند.
پیش از این هم کیهان یکبار معترضان را به پشه تشبیه کرده بود. اما ابتدا محمود احمدی نژاد بود که در جشن آغاز دومین دوره ریاست جمهوری اش با نادیده گرفتن اعتراض گسترده مردم نسبت به جریان شمارش آرا، معترضان را خس و خاشاک نامید.
ادبیات زننده برخی از اصولگریان در معرفی مخالفان، منتقدان و حتی رقبای خود در جریان حاکمیت سیاسی کشور، مسبوق به سابقه است. اما این گفتمان وقتی با اتفاقاتی نظیر حوادث اخیر کشور هم زمان می شود از کارکرد معمول و متداول خود که همان تخریب و تحقیر رقبا و مخالفان است خارج می شود و با ایجاد وسوسه پاسخ گویی برای مخاطبان، ماهیتی تحریک آمیز به خود می گیرد.
پس از انتشار خبر تلخ مرگ مهسا امینی، انتظار می رفت مسئولان ، مقامات دولتی و شخصیت های فرهنگی و اجتماعی با اظهار همدردی مرهمی بر این زخم کاری باشند. عده کثیری از ایرانیان به ندای قلب خود گوش کردند و به خانواده داغدیده و مردمی که با خانواده امینی همذات پنداری کردند،تسلیت گفتند و سنتی عمومی و فراگیر در میان همه مردمان جهان را به نمایش گذاشتند.
اما برخی از اصولگریان طور دیگری حرف زدند که قابل تامل است. شیوه ای که در ادامه و با متلاطم شدن فضا به تقابل با افکار عمومی رسید. با شروع اعتراضات کار برخی به تهدید، تحقیر و توهین نسبت به معترضان رسید.که به برخی از آنها اشاره شده است.
شاید بتوان گفت اعتراضات اخیر در نتیجه فقدان همدردی آغاز شد. در حالیکه غمگساری عمومی جامعه و حاکمیت می توانست از فشار سنگینی که ابعاد حادثه بر جامعه داشت بکاهد.
برخورد با اعتراضات درحالی در دستور کار قرار دارد که اصل 27 قانون اساسی ایران هرگونه تجمع و راهپیمایی را آزاد می داند و تنها دو شرط مسلحانه نبودن و مخل مبانی اسلام نبودن را برای برگزاری تجمعات اعتراضی بر شمرده است.پس چرا اصولگرایان به قانون توجه نمی کنند؟
با وجود اینکه قانون اساسی اعتراضات را به رسمیت شناخته است چرا معترضان فارغ از وابستگی آنها به هر گروه و قومیت و عقیده ای، حق اعتراض ندارند؟! چرا اصل اعتراض در مورد تجمعات درباره مرگ مهسا امینی پذیرفته شد؟
جریان اصولگرا امروز هر سه قوه را در اختیار دارد، تحقق آزادی اعتراضات مشروع و قانونی کمک به احیای حق قانونی اعتراض که در اصل 27 قانون اساسی آمده است شهروندان نمی توانند از این امکان قانونی بهره مند شوند؛ تشبیه اعتراض مدنی به صحنه نبرد خیر و شر شود.تشبیه معترضان به مگس،پشه و حیوان آیا کار درستی است؟
اعتراض، اغتشاش، آشوب، ناآرامی، یا هر نام دیگری که بر حوادث اخیر بگذاریم، مهم نیست مهم این است که عده ای از مردم معترض اند و پاسخ ندادن به نارضایتی آنها، وضعیت جامعه را پیچیده و پر هزینه می کند.نویسنده توجه خوانندگان و کسانی که نسبت ناروا به معترضان می دهند به سخنان یک نماینده مجلس و مدیرعامل مرکز افکار سنجی ایسپا که ریشه های اعتراضات و نارضایتی ها تجزیه تحلیل کرده است و در همین شماره روزنامه چاپ شده جلب می کند.