ستاره صبح-
دکتر نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری در گفتوگو با ستاره صبح با بیان اینکه اصول متعدد قانون اساسي از جمله اصول ١٤٣، ١٤٨و ١٥٠ ضمن احصاي وظايف نيروهاي مسلح كه اهم آن پاسداري از مرزهاي كشور و حفظ نظم و امنيت است، اشارهاي به امكان حضور نظاميان در جريانات سياسي ازجمله انتخابات نشده است، گفت: «در قانون اساسی منعی برای ورود نظامیان به سیاست و انتخابات وجود ندارد؛ اما اگر بر این باوریم که کلام امام خمینی در صحیفه نور فصل الخطاب امور است، ایشان نگاهشان این نبود که نظامیان وارد عرصه سیاسی شوند. زیرا نظامی فردی است که کار نظامی میکند. از این نظر باید به نوع نگاه امام خمینی توجه داشت و آنهایی که به ولایت ایشان باور دارند، باید این نگاه را مدنظر قرار دهند. البته عدهای بر این باورند که منظور امام از عدم دخالت در سیاست یا ورود به حوزه انتخابات، در مقاطعی بوده که کشور درگیر جنگ بوده و شرایط ویژهای وجود داشته است. آنها بر این باورند که اکنون کشور در شرایط جنگ نیست و ورود نظامیان به سیاست و انتخابات، مفید است.»
پیشینه ورود نظامیان به انتخابات
این وکیل باسابقه دادگستری در ادامه با اشاره به پیشینه ورود نظامیان به انتخابات گفت: «افراد زیادی باسابقه نظامی وارد انتخابات شدند و از اقبال مردمی برخوردار نبودند. ازجمله آنها میتوان به مرد همیشه درصحنه(!) یعنی سردار محسن رضایی اشاره کرد که از او نقلشده، دفعات قبل جدی نبوده و در دوره پیش رو جدی خواهد بود. یا سردار قالیباف که سه نوبت برای ریاست جمهوری خیز برداشت، که او هم اگرچه عکس با کتوشلوار سیاسی دارد، اما هنوز همگان به خاطر دارند که حسن روحانی در مناظرات انتخاباتی، خاطرات برخورد گازانبری و لوله کردن دانشجویان را درباره او بیان کرد. افراد دیگری هم اگرچه هرکدام گاهی نامشان مطرح میشود، یا جزء فرماندهان نظامی بودهاند و یا سابقه نظامیگری داشتهاند.»
نتیجه تلخ قهر مردم با صندوق رأی
احمدی در ادامه به تفاوتهای انتخابات ریاستجمهوری خرداد1400 با ادوار پیشین پرداخت و تصریح کرد: «این دوره انتخابات ایران با همه ادوار متفاوت است؛ بهخصوص که شرایط کشور با سالهای 76، 84، 88، 92 و 96 کاملاً تفاوت دارد. این دوره کشور وارد فازی از یاس عمومی شده است و مردم قهری با صندوقهای رأی داشتهاند که باید برای آن فکری کرد. من معتقدم قهر مردم با صندوق رأی تجربه تلخی است که نتیجه آن را در انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال 84 که احمدینژاد پیروز شد یا انتخابات مجلس یازدهم در سال 98 که از درون آن، چه افرادی بر کرسی نمایندگی تکیه زدهاند. درحالیکه اگر مردم به صندوق رأی اقبال نشان میدادند، بسیاری از این افراد که حتی نمیتوانند متنی را از روی کاغذ بخوانند یا دست روی سرباز بلند میکنند، هرگز نمیتوانستند خواب مجلس را هم ببینند، چه برسد به اینکه روی صندلی کمیسیونهای حساس تصمیم گیر و قانونگذار بنشینند.»
اعلان انتخاباتی زودرس یک نظامی
وی در ادامه به استعفای سردار سعید محمد برای حضور در انتخابات اشاره و تاکید کرد: «اینکه فردی مانند سردار سعید محمد، اعلان انتخاباتی زودرس کرده، به نظر من خودش نوعی تبلیغات زودهنگام پیش از ورود به فاز عملیاتی انتخابات است. من بر این باورم که ایکاش سردار محمد به انتخابات ورود نمیکرد. ضمن احترام به فعالیتهای مثبت قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، اصولاً این قرارگاه در میان قشر الیت جامعه، خصوصاً گروهی که در بخش خصوصی فعالیت اقتصادی دارند و یا بهصورت پیمانکاری فعالیت میکنند، جایگاه و چهره مطلوبی ندارد؛ زیرا بهزعم بسیاری از فعالان اقتصادی بخش خصوصی، فعالیتهای قرارگاه خاتم انحصارطلبانه است و بسیاری از شرکتهای پیمانکاری اجازه رشد در فضای اقتصادی کشور پیدا نکردهاند و به عبارت دقیقتر، نتوانستهاند در مقابل قرارگاه خاتم قد علم کنند.»
ماجرای مخالفت با ایدهپرداز اکباتان
نعمت احمدی در این زمینه به نقلقولی از رئیسجمهور هماستانیاش پرداخت و افزود: «نقل است که در زمان ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که از بخش خصوصی، کارشناسان، ایرانیان مقیم خارج و... برای سرمایهگذاری در کشور دعوت کرده بود، رحمان گلزار شبستری، ایدهپرداز و سرمایهگذار شهرک اکباتان (بهعنوان بزرگترین شهرک مسکونی ایران) پیشنهاد کرده بود که حاضر است اتوبان تهران-شمال را ظرف سه سال بسازد و یک ریال کمک دولتی دریافت نکند، مشروط بر اینکه عوارض آزادراهی به او تعلق گیرد و دو شهرک مانند شهرک اکباتان یکی در ابتدا و دیگری در انتهای این اتوبان ساخته شود. اگر چنین اجازهای به گلزار بهعنوان یک فعال بخش خصوصی داده میشد، از دو دهه قبل اتوبان تهران-شمال را داشتیم و در مصرف سوخت در تمام این سالها صرفهجویی شده بود و بخش کارگری وسیعی به کار گرفته میشد. اما به دلیل مخالفتهایی که صورت گرفت، کار اتوبان در تمام این مدت متوقف بود و عقبافتاده و هزینهای که دو دهه قبل میتوانست صرف ساخت بزرگراه شود، اکنون چند برابر شده است.»
بهحاشیه راندن بخش خصوصی
این مدرس دانشگاه درباره اشکالات ایجادشده اقتصادی توسط این نهاد اقتصادی نیز گفت: «اینکه اگر کسی در اداره و فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا موفق بوده، دلیل نمیشود که بتواند در اداره کشور هم موفق باشد. قرارگاه خاتمالانبیا انحصار و مونوپولی اکثر پیمانهای اقتصادی را در دست گرفته است؛ یعنی در یک میدان بیرقیب، یکهتاز بوده است. پس به باور من، این یکهتازی در میدان بیرقیب و انحصاری، دلیل توفیق قرارگاه نیست. اتفاقاً قرارگاه خاتم باعث شده بخش خصوصی، بهویژه در بخش پیمانکاری و ساختوساز، کاملاً به حاشیه رانده شود و ما پنجاه سال از کشورهای همسایه عقب افتادیم. زیرا بهخصوص در شرایط کنونی که جلب سرمایهگذاری خارجی در کشور نداریم، لوایح افایتیاف را تصویب نکردهایم و در قراردادهای مالی شفافیت نداریم، حتی چین و روسیه و هند بهعنوان شرکای اقتصادی ما حاضر به سرمایهگذاری و تجارت با ایران نیستند، بخش خصوصی کشور میتوانست فعال شود، به کمک دولت بیاید، سرمایههای داخلی و نقدینگیای که هرروز بهطرف یک بازار اعم از بورس، سکه، خودرو، مستغلات، ارز و... میرود، را جلب کند و عصای دست دولت شود. اما قرارگاه خاتم در عمل این اجازه را نداد و بخش خصوصی در نطفه خفه شد.»
پشتوانه مدیریتی، نه انحصار مدیریتی
او در ادامه گفتوگو با ستاره صبح خاطرنشان کرد: «آنچه بیان شد، نمیتواند کارنامه درخشانی برای کسی باشد که فرمانده چنین نهادی بوده و در رقابتهای انتخاباتی بگوید من در مسیر سازندگی کشور قدم برداشتهام. اینکه نامش سازندگی نیست. درحالیکه جامعه به دنبال فردی میگردد که آن فرد با پشتوانه مدیریتی، نه انحصار مدیریتی، بتواند در جامعهای که ازنظر اشتغال و تولید در مرحله ایستایی قرار دارد و وارد مرحله بورژوا-دلالی در بازار شده است، یعنی یک بخش دلالی در جامعه حاکم شده و تولید و اشتغال عملاً تعطیلشده است، بدون حمایتهای انحصارگرایانه، کاری بکند. من بر این باورم که سردار محمد و دوستانی مانند ایشان نمیتوانند آن شور انتخاباتی لازم را در جامعه به وجود بیاورند.»
ناتوانی در ایجاد شور انتخاباتی
احمدی در پایان دلایل عدم توفیق این چهره نظامی در ایجاد شور انتخاباتی را برشمرد و افزود: «درصورتیکه چهرهای مانند سردار محمد نتواند در کشور شور انتخاباتی ایجاد کند، دو آسیب به وجود میآید؛ نخست آنکه مردم آن علاقه و احترامی که باید به نظامیان بهعنوان حافظان امنیت و آرامش کشور داشته باشند، دیگر نخواهند داشت و این تصور در افکار عمومی به وجود میآید که نظامیان سودای قدرت در سر دارند. درنتیجه جایگاه نظامیان در اذهان مردم خدشهدار میشود. دوم آنکه سردار محمد، خواهناخواه باید در مناظرههای انتخاباتی پاسخگوی عملکرد خود در قرارگاه خاتمالانبیا باشد. هر رقیبی که در مقابل او قرار گیرد، بسیاری از برنامههای انحصاری قرارگاه خاتم و توقف و کندی طرحهای اقتصادی بخش خصوصی را زیر سؤال خواهد برد. درنتیجه حضور ایشان در مناظرات انتخاباتی، قبل از آنکه بخواهد اعتبار برای قرارگاه به وجود آورد، عملکرد قرارگاه را زیر سؤال میبرد و نگاه مردم درباره قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا تغییر خواهد کرد. این موضوع نهتنها باعث رأی آوری برای سردار محمد نخواهد بود، بلکه باعث ریزش رأی او در میان کسانی که به نیروهای نظامی احترام قائلاند خواهد شد.»