ستاره صبح، فائزه صدر: برخلاف آنچه از منابع رسمی شنیده می شود، که از پایان ماموریت گشت ارشاد خبر می دهند، این تیم ها همچنان در سطح شهر حضور دارند و ماموریت قبلی خود را با پوششی متفاوت و با ونهایی با ظاهری جدید دنبال می کنند. بنا بر مشاهدات خبرنگار ستاره صبح از یکی از میادین تهران، روز دوشنبه 7 آبان دو خودروی ون سفید رنگ که پیش از این با رنگ سبز و آرم گشت ارشاد شناخته می شدند در حاشیه میدان متوقف بودند. یکی از مامورین زن در پاسخ به پرسش خبرنگار ستاره صبح در رابطه با ماهیت این گروه، خود را نه از تیم گشت ارشاد بلکه پلیس امنیت معرفی می کند. خبرنگار ستاره صبح وعده رییس جمهور مبنی بر جمع شدن گشت ارشاد را خاطر نشان می شود و این پاسخ را از مامور زن می شنود: "آن حرف آقای پزشکیان است، همه کسانی که به پزشکیان رای دادند اشتباه کردند. نه گشت جمع شده، نه ون ها جمع می شوند." این درحالی است که به گفته آیت الله مکارم شیرازی، "برخورد های خشن درباره حجاب نتیجه نمی دهد." این نظر و گفتار های مشابه طی سال های گذشته از کلام دیگر مراجع تقلید و بزرگان دین نیز به گوش رسیده، ولی گویا تصمیمگیران در این خصوص گوش شنوا ندارند. سخنگوی دولت هم اخیرا گفته با ضرب و زور نمی شود مشکل بی حجابی را حل کرد. ستاره صبح در گفت و گو با امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس به بررسی کشمکش مطالبهگران حجاب اختیاری و برخورد ها با این افراد پرداخته که در ادامه می خوانید:
آیا می توان با اجبار و با اجرای طرح هایی نظیر گشت ارشاد جامعه زنان را در چهارچوب استاندارد های حاکمیت مجبور به رعایت حجاب کرد یا خیر؟
طرز لباس پوشیدن افراد جامعه از جمله هنجارهای اجتماعی محسوب می شود به این معنی که وقتی اکثریتی در یک جامعه نوع پوششی را پسندید و به آن اقبال کرد، آن لباس به هنجار تبدیل می شود. مثل پوشش در قبایل بدوی آفریقا که به نظر ما عجیب و معادل برهنگی است ولی در همان جامعه هنجار محسوب می شود.
عدم رعایت حجاب یعنی، سر نکردن روسری امروزه در جامعه هنجار شکنی محسوب نمی شود، ارزش هم محسوب نمی شود، بلکه یک انتخاب شخصی در رابطه با پوشش است که در جامعه به عنوان هنجار پذیرفته شده است. حداقل در شهر های بزرگ به این صورت است.
وقتی نگاه در سطح جامعه نسبت به حجاب این باشد، گرایش نسل جوان به پدیده بی حجابی یا بد حجابی مساله ای است که برخورد قهری و بگیر و ببند در رابطه با آن نتیجه ای جز نارضایتی و بست دادن خشونت در جامعه، دین گریزی و تعمیق فاصله میان مردم و حاکمیت به دنبال نخواهد داشت. گشت ارشاد، اشتباه بود که بخشی از جامعه را صرفا به خاطر نوع پوشش اش مجرم می شناخت و با آن ها برخورد می کرد.
ادامه این برخورد به گرفتن جریمه ختم می شد و همین جریمه گرفتن بابت بی حجابی یا بد حجابی می توانست یک شهروند را که عموما زنان و دختران جوان بودند نسبت به اصل دین بی اعتماد و بدبین کند. چون شرع جریمه ای برای بی حجابی و بد حجابی تعریف نکرده و پیامبر یا امامان ما از کسی به خاطر رعایت نکردن حجاب پول نمی گرفتند!
وقتی با مساله ای مثل حجاب که در باور عمومی انتخابی شخصی است، برخورد قهری می شود، به مرور نارضایتی ایجاد می کند. همانطور که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ این خشم را به شکل واکنشی در برابر گشت ارشاد دیدیم.
مبارزه با هنجار شکنی لازم است اما به عقیده من مصادیق زیادی برای هنجارشکنی وجود دارد که اگر حاکمیت به آن بپردازد، نتیجه بر عکس است و اعتماد جامعه جلب خواهد شد. از جمله این هنجار شکنی ها، تخلفات خودی ها، رانت خواری و جولان مفسدین و متخلفین اقتصادی است.
در صورت عدم توجه به فعالیت گشت ارشاد در پوشش جدید، نتیجه کشمکش میان مطالبه گران حجاب اختیاری با حاکمیت چه خواهد بود؟ آیا می توان در پس ادامه داشتن چنین طرح هایی بروز و ظهور مشکلاتی نظیر اعتراضات نیمه دوم 1401 را پیش بینی کرد یا خیر؟
اگر در برابر مسیر طبیعی حرکت جامعه بایستیم، رفتار ها رادیکال می شود. اگر بخواهیم در برابر میل طبیعی جامعه، مانع ایجاد کنیم، همبستگی طرف مقابل در مخالفت و مقابله بیشتر خواهد شد. دختران و زنان جامعه به خودآگاهی بالایی رسیده اند و به دنبال حقوق خود هستند. این روند متوقف نخواهد شد بلکه شدت و سرعت می گیرد.
پوشش سر مساله ای نیست که به عامل تقابل جامعه با مسئولانش تبدیل شود. زنان ایران تحصیل کرده هستند آن ها اگر درباره حجاب اقناع نشوند، امکان اعمال حجاب توسط حاکمیت وجود نخواهد داشت.
با توجه به کیفیت و کمیت رای دولت چهاردم که نشان می دهد جامعه رای دهنده به امید ایجاد اصلاحات به مسعود پزشکیان اقبال نشان داد آیا می توان امیدوار بود که چالش حاکمیت با زنان بر سر حجاب در چهار سال آینده فروکش کند یا همچنان به شکل مساله حل نشده ای باقی خواهد بود؟
خیر ایران در این است که شهروندانش را راضی نگه دارد، باید زندگی زنان را توسعه بدهیم تا به جایگاه واقعی برسند. در نقطه مقابل شر این است که به بهانه های مختلف با شهروندان برخورد کنیم و عرصه را برایشان تنگ کنیم.
وقتی در مقابل تحریم ها کاری از پیش نبرده ایم، باز کردن در استادیوم به روی زنان و دختران علاقمند به فوتبال چه ایرادی دارد؟!
وقتی در کاهش تورم ناموفق هستیم، ایجاد زمینه های تفریح و نشاظ آفرینی برای جوانان یک الزام است. باید مردم را از ناامیدی نجات بدهیم. هم دولت چهاردهم و هم رقیبانش در انتخابات ریاست جمهوری سیگنال های مهمی از جامعه گرفتند. این آخرین فرصت است باید از آن استفاده کرد.