با توجه به رقابت تنگاتنگ کامالا هریس و دونالد ترامپ، پیش بینی می کنید کدامیک از این دو رییس جمهور بعدی آمریکا باشد؟
رسانه های آمریکایی در رابطه با نظر سنجی های داخلی گزارش می دهند. نتایج این نظر سنجی ها می تواند یک کلیت از رفتار آمریکایی ها در انتخابات را به ما نشان بدهد ولی به عقیده من در مقاطعی می تواند گمراه کننده نیز باشد.
تا اینجا با توجه به نتایج نظر سنجی ها که رقابت تنگاتنگ بین ترامپ و هریس را نشان می دهند به نظر می رسد چند ایالت کلیدی تعیین کننده خواهند بود. درحالیکه هنوز در جامعه آمریکا بحث این است که آیا برای پذیرفتن یک رییس جمهور زن آمادگی دارند یا نه؟ از این منظر خانم هریس از رقیب خود عقب ایستاده است.
هواداران دونالد ترامپ در هر تعداد و هر کیفیتی که باشند به طور قطعی نامزدشان را انتخاب کرده اند اما دموکرات هایی که باید به خانم هریس رای بدهند همچنان در پله انتخاب یک رییس جمهور زن دچار تردید هستند. نظر سنجی ها نشان دهنده اعداد است و تحلیل درست در مصاحبه ها و گفت و گو ها به دست می آید.
متاسفانه زمین رقابت برای زن عادلانه نیست. آقای ترامپ از امتیاز ثروت، قدرت و رسانه برخوردار است ولی تنها امتیاز خانم هریس معاونت ریاست جمهوری است.
کامالا هریس در صورت پیروزی در انتخابات به نخستین رئیس جمهور زن تاریخ ایالات متحده تبدیل خواهد شد و این شوکی در ایالات متحده است باید دید آیا رای دهندگان زن آمریکایی این اتفاق بزرگ را خلق خواهند کرد یا نه چون دونالد ترامپ در بین رای دهندگان مرد بیشترین طرفدار را دارد. البته با وجود این نابرابری و هزینه تبلیغاتی کلان و صرف بودجه شخصی دونالد ترامپ در کمپین های انتخاباتی اش، برپایی تجمعات باشکوه در ایالات کلیدی، برگزاری مناظرات، ماجرای سوء قصد و... تنها توانسته ترامپ را در رقابت با نامزد زن دموکرات به سطح برابر برساند و نتوانسته برای رییس جمهور پیشین برتری ایجاد کند.
فارغ از نتیجه، پیروزی هر یک از نامزد ها چه تاثیری بر منطقه و به ویژه جنگ خاورمیانه خواهد داشت؟
اهمیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه باعث شده تا آمریکا همواره برای این منطقه برنامه داشته باشد. برنامه زمانی با حضور نظامی به اجرا در می آمد و در این دوران با قدرت نرم و با حضور نیابتی دنبال می شود.
آمریکا سعی دارد هژمونی و قدرت تک قطبی اش را در جهان، به ¬ویژه در خاورمیانه ادامه بدهد. اما اتفاقات مختلف جهانی و منطقه ¬ای منجر به کاهش و تضعیف جایگاه آمریکا و درنتیجه تغییر رویکرد قدرت در خاورمیانه شده است.
طی یک دهه گذشته در خاورمیانه شاهد اتفاقاتی بودیم که ناشی از خلاء قدرت و آشفتگی سیاسی در منطقه بود و تاثیر مهمی بر ژئوپولیتیک خاورمیانه گذاشت. در این فضا ایران، عربستان، ترکیه و اسرائیل سعی کردند با استفاده از فضای حضور کم رنگ آمریکا در منطقه در راستای افزایش قدرت اقدام کنند.
آمریکا در دو دوره ریاست جمهوری پیشین دو رویکرد متفاوت در روش ¬های اعمال قدرت و دسترسی به منافع ملی آمریکا در خاورمیانه را آشکار کرد.
دولت جمهوری خواه ترامپ با حمایت آشکار و افراطی از اسرائیل و توجه ویژه به حاکمیت های پادشاهی خلیج فارس، رویکردی خشن نسبت به ایران در پیش گرفت تا جاییکه رویکرد های صلح طلبانه قبلی از جمله برجام را نقض کرد و امنیت ایران را به چالش کشید. اما سیاست ¬های اعمالی دولت دموکرات بایدن بدون در نظر گرفتن منافع کشور های منطقه، راهی را برای قدرت هایی مانند چین یا روسیه ایجاد کرد تا در نبود آمریکا شرکای خاورمیانه ای ایالات متحده را جذب کنند. هیچ یک از دو رییس جمهور پیشین ایالات متحده در منطقه سیاست های موفقی نداشتند و نتوانستند از تنش جلوگیری یا روابط خود با شرکا را حفظ کنند.
آیا در صورت تشدید جنگ منطقه می توان ترامپ را پیروز قطعی میدان دانست یا خیر؟
هر تنشی در منطقه با ایجاد تهدید برای مسیر صادرات نفت و گاز، بر قیمت انرژی در جهان تاثیر می گذارد.
جهان در آستانه زمستان قرار دارد، به جز این کشور های توسعه یافته و کشور های در حال توسعه مخالف جنگ هستند چون صنایع آن ها از نرخ جهانی انرژی متاثر است.
آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان نمی خواهند جنگ در خاورمیانه گسترش پیدا کند. اگر چه گسترش جنگ قبل از انتخابات به نفع ترامپ تمام می شود اما در ادامه دولت وی را نیز با مشکل روبرو خواهد کرد.
چرا که مردم آمریکا حساسیت بالایی نسبت به نرخ انرژی و به ویژه قیمت بنزین دارند. هر تصمیم دولت که هزینه ای به آمریکایی ها تحمیل کند با واکنش گسترده رای دهندگان همراه خواهد شد.
لذا گسترش جنگ خاورمیانه تا آنجا که بهانه ای برای ترامپ باشد و بتواند به آن وسیله دولت بایدن را ناکار آمد معرفی کند، برای جمهوری خواهان قابل بهره برداری خواهد بود اما گسترش جنگی که چشم اندازی بر پایانش متصور نباشد می تواند دولت جمهوری خواه ترامپ را نیز زمین بزند.