ستاره صبح-قرار است روز سوم نوامبر (13آبان) انتخابات ریاست جمهوری ایالات‌متحده برگزار شود. تعداد واجدین شرایط برای حضور در پای صندوق‌های رأی در آمریکا، حدود 240 میلیون نفر است. تاکنون حدود ۸۰ میلیون نفر رأی داده‌اند که ۵۲ میلیون آن به‌صورت پستی بوده است. حدود 160 میلیون نفر هم هنوز رای خود را به صندوق‌ها نینداخته‌اند که نتیجه انتخابات با رای این افراد مشخص خواهد شد. بنابر قوانین موجود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نامزد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری باید از مجموع ۵۳۸ رأی الکترال بتواند حدنصاب ۲۷۰ رأی را به دست آورد. دراین‌شرایط آرای الکترال برخی ایالت‌ها مانند فلوریدا، بر نتیجه انتخابات تاثیر دارد. این انتخابات یکی از جنجالی‌ترین انتخابات در تاریخ این کشور است. علت این است که «دونالد ترامپ» پدیده‌ای ناشناخته برای مردم آمریکا و جهان بوده و هست. او شخصیتی غیرعادی دارد و مهم‌تر اینکه وی سیاستمدار نیست و نظام بین‌الملل و تأثیر آن بر مردم و دنیا را نمی‌شناسد. ترامپ چهره فرهنگی و سیاسی ندارد و فاقد بینش سیاسی، ملی و ایدئولوژیک است که به عاقبت کارهای خود، فکر کند و از ترس قضاوت تاریخ یا بدنامی و رسوایی در نزد افکار عمومی، از اقدامات خلاف عرف خودداری کند. وی راست افراطی و نژادپرستی را نمایندگی می‌کند؛ دلیلش این است که جامعه آمریکا برخلاف گذشته که یکپارچه و متحد بود، در دوران ترامپ در عمل به دو بخش تقسیم‌شده است. نمونه شکاف در این کشور این روزها در کف خیابان دیده می‌شود که مردم در برابر هم قرار گرفته‌اند و به یکدیگر سنگ پرتاب می‌کنند. پیش‌بینی می‌شود پس از نتیجه انتخابات، احتمالاً طرفداران «ترامپ» و «بایدن» از سلاح گرم نیز علیه یکدیگر استفاده خواهند کرد. بین‌المللی بودن انتخابات آمریکا باعث شده تا نتیجه انتخابات این کشور بحث داغ محافل سیاسی، بازارهای مالی و پولی شود. بازارهای مالی شانس ترامپ را بیشتر می‌دانند، چون رأی‌دهندگان آمریکایی به عمل و اقتصاد نگاه می‌کنند، آنگاه رأی می‌دهند. در چهار سال گذشته وضع اقتصاد آمریکا رشد داشته است، البته سوءمدیریت ترامپ در موضوع ویروس کرونا به او ضربه سختی زده که ممکن است باعث شکست او شود. به دلیل اینکه اقتصاد آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد دنیاست، دولت‌ها و بازارهای مالی و پولی به‌طور لحظه‌ای تحولات آمریکا را رصد می‌کنند. مشکلی که ایالات‌متحده، اروپا و دیگر کشورها به‌ویژه ایران با آن روبرو بوده و هستند، این است که شواهد و قرائن نشان می‌دهد که ترامپ اگر ببازد ممکن است نتیجه انتخابات را نپذیرد. در آن صورت او از طرفدارانش خواهد خواست که به خیابان بیایند و اعتراض کنند، آنگاه پرونده انتخابات هم به «دادگاه عالی آمریکا» خواهد رفت. این دادگاه 9 قاضی دارد که 6 نفر از آن‌ها محافظه‌کار و جمهوری‌خواه هستند. بنابراین ممکن است دادگاه به نفع ترامپ رأی دهد و او چهار سال دیگر با دنیا به‌ویژه ایران سرشاخ شود که این اتفاق برای ایران پرهزینه و برای زندگی مردم عادی نیز خطرناک خواهد بود؛ زیرا روی کار آمدن ترامپ فشار اقتصادی و سیاسی را بر ایران افزایش می‌دهد و احتمال درگیری نظامی نیز وجود دارد. اگر ترامپ ببازد، او تا روز 21 ژانویه (دوم بهمن) یعنی 77 روز دیگر در کاخ سفید خواهد بود که روزهایی دلهره‌آور برای ایران به شمار می‌رود. نتیجه این انتخابات برای ترامپ حکم مرگ وزندگی را دارد؛ اگر ببرد، دور تازه‌ای از فشار سیاسی، اقتصادی و احتمالاً نظامی علیه ایران آغاز خواهد شد. خطر آنجاست که او بازنده انتخابات باشد که در آن صورت ممکن است علیه ایران دست به اقدامات جنون‌آمیز بزند. اتفاقی که می‌تواند اوضاع اقتصادی، معیشتی مردم را -که اکنون خوب نیست- بدتر کند. به عقیده نویسنده از روز سوم نوامبر (13آبان) تا روز دوم بهمن که دور جدید ریاست جمهوری برای «ترامپ» یا «بایدن» آغاز می‌شود 77 روز پر از التهاب و دلهره برای ایرانی‌ها خواهد بود. دستگاه دیپلماسی کشور که می‌توانست از 5 بهمن 95 که «دونالد ترامپ» کلیددار کاخ سفید شد، با درک شرایط و آینده‌نگری، باب مذاکره و مصالحه را بگشاید که نگشود. این بار به خاطر حمایت از حقوق مردم ایران و منافع ملی، اگر ترامپ برنده شد گفته نشود با «چاقوکش» مذاکره نمی‌کنیم. تجربه بشری ثابت کرده که در ذات «مذاکره» نفع، مصالحه، کاهش تنش و جلوگیری از درگیری نظامی نهفته است؛ بنابراین مهم نیست که طرف مقابل چاقوکش باشد یا سیاستمدار.