• نگاشت سوم
در اجرای مدلسازی اقتصاد جایگزین که در دو نگاشت قبل شرح آن گذشت؛ مسیری متصور است که در یک سمت آن، تئوری پردازان و متفکران از جمله فیلسوف، دانشمند و هنرمند قرار دارند و در سمت دیگر، عموم مردم، به عنوان متخصصان بی چون و چرای جزییات اجرایی مشاغل و زندگی ناشی از آنها در اقتصاد سرمایهداری. این مسیر مشتمل بر پنج مرحلهی اساسی پیش بینی میشود:
• در مرحلهی نخست متفکران؛ میتوانند دانش، تجربه و خلاقیت خود را به کار گیرند و اصل یا اصولی عملی را به عنوان مبانی اقتصاد جایگزین پیشنهاد کنند. به عکس گذشته، آنها نیاز ندارند که فتواهای فاضلانهی مطلقاً صحیح به جامعه بشری حکم کنند که در صورت غلط بودن، میلیونها زندگی را در معرض خطر قرار دهند، زیرا در انتهای پروژه، قضات ذی صلاح، صحیح و غلط و خوب و بد را به درستی قضاوت خواهند کرد و نتیجه را به متفکران باز خواهند گرداند. در این حالت، اهل تفکر که دست اندرکار پروژه هستند، نزدیکترین و مستقیمترین رابطه را با واقعیت اقتصاد پیدا میکنند. درواقع نگاه انسان به اقتصاد، هم بنیانیتر و هم واقعیتر خواهد شد.
• آنها در مرحلهی دوم مکانیزمی بر مبانی اقتصاد نصب میکنند که بتواند عملکرد بی تناقض اقتصاد را ممکن سازد و سپس در مرحلهی سوم، یک سیستم حقوقی برای محافظت از اجرای موازین اقتصاد تنظیم میکنند.
• طی سه مرحلهی اول، مدلی پایهای از اقتصاد جایگزین تولید میگردد، اما این تنها عبارت از یک مدل خام و تجربه نشده از اقتصاد است. نه تضمینی بر عملی بودن آن و نه تضمینی بر مفید بودن آن وجود دارد.
• در مرحلهی چهارم، این مدل پایه توسط متخصصان به یک مدل اینتراکتیو در واقعیت مجازی تبدیل میشود
که تعامل با آن برای عموم مردم ممکن باشد.
در مرحلهی پنجم رؤیا به واقعیت بدل میشود. انسانها در سراسر جهان، یک سیستم اقتصادی دیگر در اختیار دارند که فعالیت در آن برای آنها تجربهی تازهای از زندگی خواهد بود. انسانها با هر سطح از سواد و اطلاعات میتوانند در این اقتصاد قرار گیرند. برای تجربهی این سیستم اقتصاد، انسانها نیازی ندارند باور و عقیده یا ایده ئولوژی خاصی را بپذیرند، از فرد یا گروه خاصی هواداری کنند یا به عضویت حزب یا تشکل سیاسی خاصی درآیند. همگان میتوانند واقعیتهای اقتصاد دیگر را همانگونه که مایلند تجربه کنند و انتقادات خود را آزادانه به آن وارد کنند و خواهان اصلاحات جزئی یا اساسی آن شوند. این را میتوانیم روند تکامل اقتصاد جایگزین در فضای شایسته سالاری حقیقی بدانیم.
در نگاشت چهارم، محوریت نوشته بر تبیین مرحلهی نخست اجرای مدلسازی و خطاب به اندیشمندان و اهالی فلسفه خواهد بود.