ستاره صبح- فرزاد فریدونی: این جنگ که با حملات محدود اسرائیل آغاز و با پاسخ موشکی ایران ادامه یافت، بسیاری از معادلات امنیتی و راهبردی خاورمیانه را تغییر داد. عملکرد ایران در این نبرد 12روزه نشاندهنده تغییر رویکرد از «پاسخ محدود» به «بازدارندگی فعال و پاسخ کوبنده» بود؛ موضوعی که مورد توجه تحلیلگران داخلی و بینالمللی قرار گرفت.
نخستین نکته قابل توجه در عملکرد ایران، آمادگی اطلاعاتی و دفاعی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بود. ایران توانست به سرعت بعد از حمله ضمن شناسایی مسیرهای نفوذ پهپادها و موشکها، با پدافندهای لایهای، بخشی زیادی از حملات را خنثی کند و تلفات انسانی و زیرساختی را به حداقل برساند.
در گام دوم، ایران با استفاده از موشکهای بالستیک فاتح و خرمشهر و پهپادهای انتحاری شاهد، چند پایگاه نظامی مهم اسرائیل در صحرای نقب، حیفا و الجلیل را مورد هدف قرار داد. این پاسخ مستقیم و بیسابقه، برای نخستینبار خاک اسرائیل را با تهاجم از خاک ایران مواجه کرد. هرچند سامانههای گنبد آهنین برخی حملات را دفع کردند، اما تصاویر منتشر شده از انفجارها و آتشسوزی در تأسیسات اسرائیلی، نشان از اثرگذاری زیاد این حملات داشت.
از منظر دیپلماسی منطقهای و بینالمللی، ایران تلاش کرد همزمان با نبرد نظامی، روایت خود را در رسانهها و مجامع جهانی پیش ببرد. ارسال پیام به کشورهای عربی مبنی بر محدود بودن درگیری و نیت بازدارندگی، موجب شد تا بسیاری از دولتهای منطقه، موضع بیطرفی اتخاذ کنند. همچنین، درخواست ایران از سازمان ملل برای رسیدگی به اقدامات تحریکآمیز اسرائیل، بخشی از تلاشهای تهران برای مشروعیتبخشی به دفاع خود بود.
ایران در این جنگ ۱۲ روزه، با استفاده ترکیبی از قدرت نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، توانست هم ضربه بازدارندهای به اسرائیل وارد کند و هم خود را بهعنوان بازیگری فعال در منطقه نشان دهد. البته هزینههایی همچون تلفات انسانی، آسیب به زیرساختهای محدود و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای احتمالی بیشتر، از جمله پیامدهای ناگزیر این رویارویی بود.
با این حال، پیام این جنگ برای بازیگران منطقهای روشن بود: ایران دیگر تنها تهدیدی در سایه نیست، بلکه توان آن را دارد که در میدان جنگ نیز ابتکار عمل را در دست بگیرد.