تندروها از اسرائیل تا آمریکا و در ایران به کارشکنی و سنگ اندازی ادامه دادهاند. ستاره صبح در گفتوگو با غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده پیشین مجلس به تحلیل بازی مخالفان بر صفحه مذاکرات ایران و آمریکا پرداخته که در ادامه میخوانید:
فاصله معناداری که بین دور سوم و چهارم گفتوگو های ایران و آمریکا ایجاد شد چه معنایی دارد؟ چه عواملی از قدرت تأثیر گذاری بر مذاکرات و نتیجهاش برخوردارند؟
تأخیر در برگذاری دور چهارم به دلیل فشار های داخلی در آمریکا بود. در این مدت تحولاتی در کاخ سفید رخ داد. تندروهای داخلی ایالات متحده که از اسرائیل تغذیه میشوند و اتفاقاً مواضع مشابهی با تندروهای داخل دارند تلاشهای جدی انجام دادند تا موضع ایران را در مذاکرات تضعیف کنند. اگر به موضع گیری مخالفان داخلی دقت کنید میتوان مشاهده کرد که همان انرژی، اراده و نگاهی که مخالفان خارجی درباره مذاکرات دارند، با تندروهای داخلی ما مشترک است. مخالفان مذاکرات در داخل همان حرفی را میزنند که از رادیو و تلویزیون در خارج گفته میشود.
خواستههای آنها در مورد روابط ایران و آمریکا مشابه تصمیمات اسرائیلیها در مورد ایران است.
تندروها با تفسیرهای غیر واقعی و ایراد گیری به برجام و تیم دیپلماسی دولتهای یازدهم و دوازدهم لطمه زدند. در واقع به کشور ضربه زدند و هر بار که صحبتی از مذاکره شده با انواع و اقسام شیوههای ناجوانمردانه مسیر احیای روابط را مسدود کردهاند. امروز مذاکرات مسئله این دولت و آن دولت و این جناح و آن جناح نیست، شرایط کشور حاد است و در وضعیت کنونی مذاکره و توافق مسئله امنیت ملی است. از مخالفان خارجی نمیتوان انتظاری داشت ولی تندروها در داخل امنیت ملی را مخدوش میکنند.
آیا احتمال به هم خوردن جریان مذاکرات تحت تأثیر تلاشهای تندروها وجود دارد؟ چه عواملی مذاکره را تهدید میکند؟
اگر مسئله نفی قطعی گفتوگوی ایران با آمریکا به دلیل پیشینه تاریخی اختلافات دو کشور مطرح باشد، باید به این گروه یادآور شد که در طول تاریخ ظلمی که روسها در حق ایران و ایرانیان کردند بسیار بیشتر و سنگینتر از خطای آمریکا بود. آیا باید ارتباطمان با روسیه را قطع کنیم؟
در عالم سیاست مبنا منافع ملی است و دوست و دشمن قطعی وجود ندارد. تمام کشورهای دنیا اهداف سیاست خارجی خود را بر مبنای منافع ملی تنظیم میکنند. ما هم باید به اقتصاد توجه کنیم. امروز کشور از منظر مشکلات اقتصادی در حال آسیب دیدن است. بالا بودن حجم نارضایتی تهدید است. تنها کسانی میتوانند این تهدید را نادیده بگیرند که بقای انقلاب و نظام برایشان اهمیت نداشته باشد وگرنه دلسوزان از مدتها پیش در این رابطه هشدار دادهاند.
در ابتدای راه مذاکرات به نظر میرسید تندروهای داخلی سکوت اختیار کردهاند یا اجازه تخریب تیم مذاکره کننده از آنها سلب شده اما این گروه مجدداً فعالیتهای خود علیه گفتوگو های ایران و آمریکا را از سر گرفتهاند. آیا در میانه مذاکرات سیاستهای کلان کشور در رابطه با گفتوگوها تغییر کرده است؟
ستاد فرماندهی تندروها در دست هواداران آقای جلیلی، پایداری چیها و کیهان است. در مدتی که از صدور مجوز مذاکرات توسط عالیترین مراجع نظام گذشته افرادی چون آقای حسین شریعتمداری یا آقایان ثابتی، رسایی و کوچک زاده بیکار ننشسته بودند و مرتباً با تهدید موافقان و تحریک مخالفان کار های تخریبی که در دورههای قبلی انجام داده بودند را تکرار میکردند. ماهیت واقعی این طیف برای مردم مشخص شده ولی گروهی که از سر ناآگاهی توسط این افراد تحریک میشوند، تندروی میکنند و دست به اقدامات خودسرانه میزنند، فرصتهای بسیاری را در دورههای قبلی سوزانده و بر تصمیمات کلان تأثیر منفی گذاشتند. اشتباهات این گروه در تاریخ ثبت شده است. 16 میلیون نفر با رأی دادن به مسعود پزشکیان نشان دادند که از سیاست خارجی چه میخواهند. اگر خود را نظامی مردمی میدانیم که خواسته مردم روشن است.