رئیسجمهور آمریکا در حضور نتانیاهو با کمال صراحت و قاطعیت ضمن ستایش از مردم ایران و اذعان به قدرت کشور ما، خواستار مذاکره و رفع تنش و تخاصم دیرین بین دو کشور شده است، تخاصمی که سالیان دراز موجب خسران مادی و معنوی فراوان شده است، اکنون و با بررسی آثار و تبعات این کشمکش که البته هیچ یک از طرفین در ایجاد و تداوم آن بی تقصیر و بی تأثیر نبودهاند، فرصت مغتنمی برای پایان آن پیش آمده، خواسته ترامپ از ایران تعهد به نداشتن سلاح هستهای است که عمل به آن به نفع ایران است چرا که نه تنها سلاح هستهای در موقعیت کنونی موجب بازدارندگی و افزایش ضریب امنیت ملی نمیشود بلکه پس از چند دهه و هزینه فراوان در صنعت هستهای هنوز دستاورد چندانی از آن نصیبمان نشده است، در مورد پذیرش پیشنهاد مذاکره ترامپ نکات زیر قابل توجه است.
*پذیرش مذاکره و صلح پیشنهادی دشمن با آموزه های دینی و سیره بزرگان دین منطبق است به ویژه صلح حدیبیه.
*تن دادن به مذاکره نشانه اعتماد به نفس، برتری منطق و گفتمان و شجاعت در رویارویی مستقیم است.
*مذاکره حتی اگر نتیجه هم نداشته باشد بهتر از جنگ، تخاصم و تحریم است و باید آنقدر تکرار شود تا منجر به نتیجه شود.
*پس از پیشنهاد ترامپ اکنون توپ در زمین ایران است و نپذیرفتن مذاکره یعنی نشان دادن چهرهای نامتعادل از جمهوری اسلامی است، تداوم دشمنی و اجماع جهانی علیه خودمان درست نیست.
* نکته آخر، بسیار در داخل و خارج و بویژه از سوی کسانی که مخالف رفع تخاصم بین ایران و آمریکا هستند میشنویم که پذیرش مذاکره و صلح با آمریکا را با «جام زهر» مقایسه و تعبیر میکنن که برداشت درستی نیست،. همگان اذعان دارند علت اصلی مشکلات کشور و تحریمها تداوم همین تخاصم است، میخواهند دل مسئولان را خالی کنند تا جرأت و شهامت تصمیم گیری نداشته باشند. نویسنده بر این باور است که رئیسجمهور کشورمان باید هرچه سریعتر و با گردنی افراشته به درخواست مذاکره و دیدار رئیسجمهور آمریکا پاسخ مثبت بدهدو با پشتیبانی ملت در گفتوگو، با هدف برد-برد به نتیجه که همان رفع مزاحمتها و چالش های پیش روی پیشرفت و توسعه کشور است دست یابد. اگر رئیسجمهور نتیجه مطلوب نگرفت با ارائه چهرهای منطقی و اهل سازش و گفتوگو نزد افکار عمومی جهانی خواهد بود.