آنها با ارائه برنامههای کوتاه مدت، میانمدت و درازمدت و صدور بخشنامههای تسکینی، باز و بسته کردن صرافیهای مرتبط با رمز ارز و درمانهای مقطعی نظیر جراحی اقتصادی و ... درصدد حفظ ارزش پول ملی و پیشگیری از پیشروی نرخ ارز، طلا، تورم و ... هستند.
دستگاهها و مسئولان در راستای کنترل و کاهش ناترازی انرژی، مقابله با قاچاقچیان ساختارمند سوخت، دلالان ارزی، اختلاس گران ریزودرشت و سایر مشکلات اقتصادی تلاش میکنند، خواستار همکاری مردم درزمینه اقتصاد باشند.
مثلاً عبد الناصر همتی معتقد است هر کس برآوردی از -اعداد مربوط به ارزهای در اختیار مردم در صندوقهای امانات بانکها- دارد که این برآوردها بین ۱۰ تا ۵۰ میلیارد دلار متغیر است اما با توجه به سرقتی که از یکی از صندوقهای امانت بانک ملی و یکی از بانکهای خصوصی شد، میتوان گفت که مجموع ارزهای در اختیار مردم -مستثنا طلا و جواهرات- بین ۲۰ تا ۴۰ میلیارد دلار است که تأمین مالی خوبی برای اقتصاد کشور است باید به نحوی این ارزها را به چرخ اقتصاد بیاوریم تا مردم از حالت رکود خارج شوند و در خدمت اقتصاد کشور باشند.
فراتر از این مبالغ و گنج به امانت گذاشته در صندوق امانات، بیتردید حجم عظیمی از منابع را مردم در خانه نگهداری میکنند و حجم دیگری را در خارج از مرزها سرمایهگذاری شده است.
اما بیاعتمادی مردم به برنامههای اقتصادی دولتها ربطی به جناحهای مختلف ندارد. امروزه باوجود ضرر و زیان هنگفت صنایع از قطع برق و گاز عدهای حتی حاضر به کم کردن دو درجه گاز منازل خود نیستند و عدهای اقدام به افزایش مصرف انرژی میکنند!
مردم از بازگردانی و بازیافت وعدههای تکراری خستهاند و به بهبود کیفیت زندگی و رونق سفرهشان از قِبَل برنامههای اقتصادی دولتی امیدی ندارند.
لازمه تعامل مردم با برنامههای اقتصادی ایجاد حس اعتماد در مردم است. حس اعتماد زمانی شکل میگیرد که اقتصاد با جیب، سفره و یخچال مردم همخوانی داشته باشد.
در شرایط موجود بیشتر سیگنال فروشان و فروشندگان پکیجهای انگیزشی با وعده کسب درآمد دلاری و خرید خانه و بنز در آنسوی آبها مردم را سرکیسه میکنند و عدهای را به خاک سیاه مینشانند. به قولی تنها کسی که با بالن آرزوها به آرزوهایش رسید، واردکننده این بالنها از چین بود! باید اعتماد را به حکمرانی اقتصادی برگردانیم.