چه عواملی سبب شکل گیری مهاجرت شده است. مهاجرت نخبگان فرایندی است که نخبگان یک کشور به دلیل محدودیتهای علمی، اقتصادی، فناوری، سیاسی یا کمبود امکانات پژوهشی، رفاهی و نیز ناتوانی جامعه در استفاده از تخصص و توان اطلاعاتی آنها برای کسب تجربه، پیشرفت علمی، منزلت اجتماعی، رفاه اقتصادی و دسترسی به منابع علمی جدید و متنوع، به سوی جوامعی کوچ میکنند که از شرایط مطلوبتری برخوردارند.
بی تفاوتی نسبت به مهاجرت
در شرایط امروز، ایران مشکلات متعددی دارد. به نظر میرسد موضوع مهاجرت از نگاه سیاسمتداران کم اهمیت باشد. ساز و کار دانشگاههای ایران به گونهای است که جوانان و نخبههای کشور را آماده مهاجرت میکنند.
تجربه پایین صنعتی
دانشگاههای کشور، ذهنیت جوانان را به سمت کسب نمره بالا سوق میدهند و توجهی به موضوع مهارت و تکنیک نمیکنند. این موضوع باب میل دانشگاههای خارج از کشور است. اگر دانشگاههای ایران مهارتهای عملی را اجباری میکردند سبب میشد دانشجویان به این مهارتها توجه کنند. آنگاه جوانان در محیطهای صنعتی را وارد میشدند و خود را جزوی از لوپ اقتصادی کشور میدیدند. تجربه دانشجویان در حوزه صنعتی نزدیک به صفر است. مقصر اصلی این موضوع، دولتها و نظام حاکم است. این بدان معناست که سیاسمتداران از موضوع مهمی به نام مهاجرت شانه خالی کردهاند. تصویب قانونی برای اجباری کردن فعالیت صنعتی برای دانشجویان و اختصاص چند واحد عملی برای آنها کار سخت و پیچیدهای نیست.
اقتصاد
نوسانات اقتصادی و اجتماعی از یکسو و نابرابریهای موجود در این عرصهها یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان کشور است. متأسفانه امکانات مالی مناسب از جمله حقوق و مزایای مطلوب برای این افراد در نظر گرفته نمیشود. تلاشهایی در جهت استخدام و به کارگیری نخبگان در کشور صورت گرفته است. بهنظر میرسد که دستگاههای اجرایی در اجرای سیاستها و راهکارهای کاهش مهاجرت نخبگان موفق عمل نکردهاند.
عدم تخصص گرایی
متأسفانه عدم شایسته سالاری در سازمانها و ادارات مشهود است. عدم تخصصگرایی به این پدیده اشاره دارد که برخی مدیران بدون توجه به توان تخصصی، علمی و تجربه در مناصب مدیریتی گمارده میشوند. آنها نیز به نوبهخود در انتصاب مدیران ردههای میانی و عملیاتی سازمان متبوع خود، افراد ضعیفتر و دارای تخصص کمتر را انتخاب میکنند که این امر تا ردههای مدیریتی در سطوح پایینتر تسلسل مییابد در چنین وضعیتی، پرسنل متخصص و کارآمد یا استخدام نمیشوند یا درصورت وجود به انزوا کشانده شده و مدیر ارشد برای اینکه زیر سؤال نرود و تحت سایه افراد ماهر قرار نگیرد، آنان را در مناصب مدیریتی نمیگمارد که این امر باعث سرخوردگی افراد ماهر و در نهایت به مهاجرت یا مهجوریت افراد متخصص منجر میشود. در حالیکه این گروه وقتی جذب کشورهای مقصد میشوند مزایای اقتصادی و اجتماعی جزو اولین امتیازاتی خواهد بود که به آنان تعلق میگیرد. ضمناً در جایگاه مناسب علمی و پژوهشی که جزو اولین نیازهای این گروه است نیز قرار میگیرند.
راهکارها
راهکارهای بسیاری برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان در نظر گرفته شده است اما اجرای آن با اما و اگر های بسیاری روبهرو شده است. درگیرکردن نخبگان در مقوله توسعه، به طوری که آنان توسعه نیافتگی را مشکل خـود دانسته و در شرایط حاد و سخت بمانند و حاضر به همکاری باشند. با این اقدام نخبگان احساس وابستگی و ارتباط خود با صنعت کشور را درک میکنند و خود را در جایگاه تأثیر گذار در جامعه میبینند.
لازم است شرایط مادی به گونهای فراهم آید تا افرادی که رفتهاند برگردند؛ این راهحل در کره جنوبی موفق بوده است. وضعیت شکننده اقتصادی و نبود حمایت مالی سبب دلسردی نخبگان میشود. به عنوان مثال طبق آمارهای منتشر شده، بانکهای کشور بیش از 130 همت به خود وام دادهاند. اگر درصد اندکی از این وامها به نخبگان اختصاص مییافت چه تحولی در کشور شکل میگرفت.
رعایت نظام شایستهسالاری و استفاده از نخبگان در مشاغل مدیریتی و نهادهای علمی در کشور سبب احساس تعلق نخبگان به کشور میشود. به جای انتصابات فامیلی و واگذاری صندلیهای مدیریتی به آقا زادهها باید نخبگان بر این صندلیها بنشینند تا ایران را نجات دهند.