وی تاکید کرد: امیرالمومنین (ع) پس از رسول خدا (ص) وجودی بینظیر در تاریخ اسلام بودهاند. وی با صبر و دیانت در راستای حفظ اصول اسلامی و جلوگیری از لطمه به اسلام، تلاشهای زیادی کردهاند. سیره حضرت در رعایت حقوق مخالفان و عدم استفاده از زور نیز مورد تأکید قرار میگیرد.
متن گفتوگوی شفقنا با آیتالله مسعودی خمینی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را در ادامه بخوانید:
در زمینه شخصیت و سیره امام علی (ع) با توجه به نهج البلاغه توضیحاتی بفرمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. در رابطه با امیرالمومنین علی علیه السلام بنده که خیلی خیلی کوچکتر از آن هستم که بتوانم مختصری را هم عرض و بیان کنم. امیرالمومنین وجود خاصی بوده که در عالم هستی بعد از رسول گرامی اسلام دیگر کسی مانند او نیامده است. امیرالمومنین هم صبر عجیبی داشتند و هم انسانی بودند که سراپای وجودش، خدا و قرآن است ولی این مسائل را مراعات کرده که اسلام خدایی ناکرده لطمه نبیند. لذا در این کتاب نهج البلاغهای که بعدا توسط علما گردآوری شد که انصافاً زحمت کشیدند و باید از آنها بسیار تقدیر کرد تمام خصوصیاتی که امیرالمومنین در عمرشان داشتند بیان شده است. نامههایی که نوشتند، خطبههایی که خواندند، نامههایی که در جنگ و برای جنگ و برای اسلام نوشتند همه را بیان کردند. و انسان یک عمر نیاز دارد تا اینها را بررسی کند و لذا به نظر بنده، امیرالمومنین از نظر شخصیتی بحث ندارد چون مانند آفتاب روشن است ولی متأسفانه نگذاشتند آنگونه که میبایست حضرت، مردم را با قران و روایات و اخلاقیات اسلامی آشنا کند. زعامت ایشان ۴ سال و خوردهای بیشتر نشد و حال آنکه بایستی تمام زمانی که ایشان بود آن مسئله زعامت را داشته باشند و لذا معتقدم حالا که آقایان نهج البلاغه با این ویژگی گردآوری کردند و تمام خصوصیات را دقیقا با همه جهات نقل کردند، یک معرفی صورت بگیرد.
امام علی (ع) ۴ سال و خوردهای حکومت داشتند؛ در ظرف این ۴ سال زعامت ۶۱ خطبه خواندند، ۱۷۷ سخنرانی داشتند و حدود ۱۶ دعا در تمام این مدت داشتند. دعاهایی مثل دعای کمیل. در این مدت ۸۰ نامه به سران عرب نوشتند. ۴ وصیتنامه داشتند که هر کدام یک بحث بسیار طولانی دارد.
در سیره امام علی علیه السلام چیزی که مورد بحث است، رعایت «حقوق مخالفان» است مستحضر هستید به عنوان مثال خوارج تا زمانی که دست به شمشیر علیه امام نبرده بودند امام حقوق آنها را رعایت میکردند و حتی سهم آنها از بیت المال را پرداخت میکردند. اگر بخواهیم این منش و سیره حضرت را در جامعه پیاده کنیم، باید چگونه عمل کنیم؟
اسلام به طور کلی با هر چه زور و بی منطق و مسئله دار باشد مخالف است. اسلام هیچ وقت حتی نسبت به حجاب، با فشار، زور، گرفتن و بستن موافق نیست. اسلام مسئله را از نظر علمی بیان میکند و میگوید اگر شما دختر خانم مکشّفه در خیابانها بیایی عدهای هستند که به شما نگاه بد میکنند و این نگاه بد شخصیت شما را زیر سؤال میبرد. شما باید شخصیت خودتان را حفظ بکنید. نمیگوید شما آنجا یکی دوتا نعوذ بالله فحش بده و بد بگو نه؛ بگو خانم ضرر این بی حجابی برای خود شماست. خود شما بایستی زندگی خودتان، حیثیت و خانم بودن خودتان را حفظ کنید. امیرالمومنین هم در این ۱۵۰ خطبه غالبا همینگونه بیان داشتند که هر کدام یک کتاب است. لذا امیرالمومنین (ع) را با یک روز و دو روز و یک ساعت و دو ساعت بخواهیم بیان بکنیم اصلاً معنا ندارد.
آیا عدالت، اخلاق و آزادی که در سیره امام علی علیه السلام هست میتواند برای جامعه جهانی ما الگو قرار بگیرد؟
اگر چنانچه به این کلمات و دستورات حضرت عمل بشود، پاسخ مثبت است. امام علیه السلام اینها را برای عمل کردن ما و بشریت فرمودند. اینها را برای اینکه فقط انسان بخواند و حفظ کند و بیان بکند نفرمودند. همه اموری که امیرالمومنین و ائمه علیهم السلام بیان کردند برای عمل است. ما اگر چنانچه آنچه که امیرالمومنین در اینجا گفته مورد عمل قرار بدهیم، آنوقت میتوانیم ادعا بکنیم که پیشرفت میکنیم و پیشرفت داریم و زندگی ما زندگی انسانی است و الا اگر بخواهیم فقط با لفظ و کتابت و نوشتن و اینها بحث بکنیم گمان نمیکنم بتوانیم جایی را و چیزی را به دست بیاوریم. تمام این کتاب برای عمل است نه برای فقط گفتن و خواندن و مثل سایرین که فقط تورات میخوانند و دیگر کاری ندارند که چه چیزی نوشته است. خیر؛ ما قرآن را میخوانیم و باید به قرآن عمل کنیم. اگر به قرآن و نهج البلاغه عمل کردیم آنوقت میتوانیم بگوئیم که ما دنبال اسلام، قرآن، خدا و پیغمبر هستیم و الا اگر عمل نکنیم چه فایدهای دارد؟
چگونه میتوانیم سیاست عدالت ورزی امام علیه السلام را به صحنه عمل بیاوریم و عملیاتی کنیم؟
این موضوع به گفتن من نیست بلکه به عمل طرف است. مسلمانها اگر میگویند ما مسلمان و شیعه هستیم و دنباله رو امیرالمومنین هستیم باید در عمل نشان بدهند. اسلام هم فقط بحثش روی عمل است. من هزاران لغت بلد باشم، هزاران خطبه و غیر خطبه را به یاد داشته باشم سینه من پر از علوم خارجی باشد اما عمل نباشد، به درد نمیخورد. اساس کار اسلام روی فهمیدن و بحث کردن و عمل کردن است. اگر عمل در آن نباشد، فایده ندارد. ما قرآن از اول تا آخر حفظ کنیم اما به آن عمل نکنیم چه فایدهای برای ما دارد؟
یکی از آزادیهایی که الان در جامعه خیلی به آن پرداخته میشود، بحث آزادی بیان و حقوق شهروندی است، امام علی علیه السلام در طول حکمرانی خود چگونه بین این عدالت و بین این آزادیها توانستند تعادل برقرار کنند؟
این مسئله باز برمیگردد به همین کتاب نهج البلاغه. امام علیهالسلام وقتی که برای سخنرانی میرفتند، سخنرانی ایشان طبق اصول اسلامی بود؛ دعوا نمیکردند، بد نمیگفتند، بی احترامی نمیکردند. اگر شما تمام خطبههای امیرالمومنین را مطالعه کنید یک کلمه زشت در آن پیدا نمیکنید. واقعا اگر انسان به این دستورات و کلمات عمل بکند میتوانیم بگوئیم که یک مقداری از انسانیت را عمل کرده است. قرآن و نهج البلاغه و روایات ائمه (ع) همه برای عمل است. اگر عمل نباشد به درد نمیخورد. و لذا امام خمینی (ره) در تمام فرمایشات خود میگفتند اینهایی که ما میگوئیم با عمل درست میشود نه با گفتن و نوشتن و حفظ کردن. امیرالمومنین هم با این کار موافق نیست و لذا امیرالمومنین هر خطبهای را بحث کردند عمل به آن خطبه را هم اعلام کردند و فرمودند باید عمل بشود و لذا اگر اسلام چه در ایران و چه غیر ایران مورد عمل قرار بگیرد پایه های اصیل اسلام انسانی است و اگر مورد عمل قرار نگیرد و فقط نوشته باشیم به درد کاری نمیخورد.
یک نمونه از خطبه های امام علی (ع) را در زمینه عدالت و آزادی که چراغ راه مسئولان و جامعه باشد بفرمائید.
امیرالمومنین (ع) میفرمایند: «من کتابه الی رفاعه، لمّ استقاسه علی الاحوال زر المطامه و خالف الهوی؛ و زر الهوی و زیّن العلم بسمت صالح». طمعها را کنار بگذارید و روی واقعیات بروید. طمع نداشته باشید که شما الان باید ثروتمند و پولدار باشید. آنچه برای شما درست است اینکه با هواهای نفسانی خود مخالفت کنید. آنچه خواسته دلتان است لازم نیست انجام بدهید. علم را زینت خود قرار دهید. در ادامه میفرمایند: «و ایاک و الملاله» خودت را از مرارتها و رنجهای بیخود دور کن. رنجهای بیربط را انجام نده. رنجهای مردم را هم حساب کن ببین آنها چگونه است، اگر میتوانی کمکشان کن. همیشه برای خودت خواسته های زنده کننده را ایجاد کن. «فانها من السخف» این مرارتهایی که شما دارید، سخیف و بی ربط است یعنی بی حساب و بی قیمت است. حضرت در ادامه میفرمایند:« لا تحذر مجلسکا من لا یشبهک» در مجالسی که نمیدانی اینها چه افرادی هستند شرکت نکن. در مجالسی که مردم علیه دیگران و علیه خدا و پیغمبر صحبت میکنند نباید بنشینی و گوش کنی.
خلاصه اینکه امیرالمومنین (ع) از همه ما عمل میخواهد. اگر عمل باشد همه اینها درست است اگر نه کل نهج البلاغه من حفظ باشم و همه معانی آن را هم بدانم ولی عمل نکنم چه فایدهای دارد.
معارف نهج البلاغه را چگونه در جامعه میتوان نهادینه کرد؟
این در اختیار شماست. این کتاب، کتابی است که هیچ مشکلی ندارد فقط اینکه انسان عمل کند.
اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید که ما استفاده کنیم.
خب، گفته زیاد است اما کردار کم است.
شما به عنوان رسانه، قرآن و تفسیر و این نهج البلاغه، را رواج دهید و روی عمل به این میراث تاکید کنید. ترویج نهج البلاغه صرف تئوری نباشد بلکه به آن عمل کنیم. ما عمل نکرده میخواهیم نهج البلاغه را در بین جامعه رواج بدهیم اما اینگونه نمیشود.