ستاره صبح - فائزه صدر: محمد باقر قالیباف در اظهار نظری مربوط به بودجه سال 1404 گفت: «بحث این است که به اندازه تورم حقوقها را افزایش دهیم، اما از نظر مالی مقدور نیست. ۲۰ درصد رشد حقوقها را به طور کلی در نظر گرفتهایم، ولی برای کسانی که حداقل حقوق را دریافت میکنند، ۳۰ درصد رشد حقوق را خواهیم داشت.» طبیعی است که هر خبری از افزایش حقوق باید خوشحال کننده باشد، اما افزایش 30 درصدی حقوقها در 1404 از نرخ تورم 1403 کمتر است. در شرایط تورمی کشور، این افزایش حقوق اثری بر سفرهها نخواهد داشت. ستاره صبح در گفتوگو با امان الله قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعهشناس به بررسی وضعیت معیشتی کارمندان و کارگران در سال پیش رو و تبعات دریافتی حداقلی بر زندگی افراد پرداخته که در ادامه میخوانید:
امان الله قرائی مقدم در رابطه با عدم تناسب افزایش حقوق در بودجه سال 1404 با تورم گفت: امروزه بسیاری از اقشار از جمله بازنشستگان، کارگران و کارکنان دولت نسبت به میزان حقوق دریافتی فعلی خود معترض هستند. این اعتراض صدای افرادی است که عمری کارکرده و شاید امروز هم کار میکنند و حداقل رفاه حق حقوق بگیران، اما افزایش 20 و 30 درصدی حقوق، نسبت به فاصلهای که با نرخ تورم دارد با سختیهای معیشتی که به دنبال خواهد آورد، آنها را وادار به اعتراض کرده است.
وی در این رابطه گفت: حداقل دریافتی یک کارگر به زحمت به 10 میلیون تومان میرسد. 30 درصد افزایش چه تغییری در زندگی این فرد و خانوادهاش ایجاد میکند؟! پایه حقوق 11 میلیون تومانی یک کارمند به 13 یا 14 میلیون تومان خواهد رسید، این پول در طول ماه هزینه صبحانه یک خانواده نمیشود!
این جامعهشناس خاطر نشان کرد: این مردم زحمتکش افزایش حقوق نمیخواهند که به سفر خارج از کشور بروند، خانوادهها را تأمین کنید نیاز به افزایش حقوق نیست. جای تأسف دارد که ما امروز در مورد عدم تأمین نیازهای معیشتی در خانوادههایی حرف میزنیم، که سرپرست شاغل دارد و جزو گروههای فعال اقتصادی هستند.
وی گفت: سبد معیشت بیش از 30 میلیون تومان تعریف شده است. یعنی یک خانواده شهری باید در ماه پول 30 میلیون تومان داشته باشد تا غذا بخورد، لباس بپوشد و هزینه مسکن، آموزش، بهداشت و درمانش را به صورت حداقلی تأمین کند.
این استاد دانشگاه افزود: کف حقوق و افزایش حقوق نباید از نرخ تورم و سبد معیشت کمتر باشد. در چنین شرایطی صحبت از اینکه حقوق 10 میلیون تومانی کارگر 12 میلیون میشود یا حقوق 11 میلیونی کارمند 13 میلیون میشود به یک شوخی تلخ میماند. انتظار ندارید که این اقشار از شما تشکر کنند؟ اعتراض خواهند کرد و اعتراضشان باید شنیده شود. این استاد جامعه شناسی با اشاره به تبعات حقوق حداقلی در دوران سالمندی گفت: در مورد بازنشستگان این وضعیت اسفناک تر است. فقر در سالمندی چهره کریهتری دارد. افراد در پیری هزینههای بیشتر و مخارج ضروریتر دارند. حقوق بازنشستگی حداقلی نه تنها تأمین کننده این هزینهها نیست، بلکه در دوران پیری اضطراب، افسردگی و طرد شدگی سالمندان را سبب میشود.
وی متذکر شد: بازنشستگان حداقلی بگیر زمانی جزو فعالترین گروههای اقتصادی بودند که به دلیل عدم تناسب میان حقوقشان و تورم کشور، به طبقات فرودست جامعه تبعید شده و به گروههای کم برخوردار تبدیل شدهاند.
این پژوهشگر اجتماعی در این رابطه افزود: بسیاری از بازنشستگان به دلیل کمبود منابع درآمدی، به سختی مایحتاج خود را تأمین میکنند و مجبور میشوند در این سن و سال ضرورتهای سبد معیشتی خود را به حداقل برسانند یا حذف کنند. همچنین به دلیل بالا بودن هزینههای درمان، بخشی از سالمندان از معالجه بیماری صرف نظر میکنند یا نمیتوانند دورههای درمانی خود را به طور کامل طی کنند.
امان الله قرائی مقدم در پایان گفتوگو تاکید کرد: فقر سالمندی محصول بی اعتنایی حاکمیت و نظامهای بازنشستگی به وظایف خود است. بسیاری از سالمندان که در دوران جوانی به کفایت کار کردهاند، امروز مجبورند با وجود کهولت سن برای تأمین نیازهای زندگی خود به اشتغال مجدد روی بیاورند. گویی نظامهای بازنشستگی در برابر مشکلات اعضای خود سکوت کردهاند، درحالیکه تأمین رفاه سالمندان وظیفه آنها است.