مراسم تحلیف رئیسجمهور 9 مرداد در مجلس برگزار شد. ساعت 2 بامداد روز بعد (10 مرداد) اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در شمال تهران ترور شد. اتفاق تلخی برای حماس و ایران بود. این اقدام که توسط اسرائیل یا عوامل نفوذیاش انجام شد شلیک به دولتی بود که هنوز تشکیل نشده است. فریاد تندروها بلند شد. این جماعت شیپور جنگ نواختند و به حاکمیت فشار آوردند که به اسرائیل حمله کند و مردم ترسیدند. در مقابل ایران دوستان و رسانهها از جمله «ستاره صبح» هشدار دادند که کشور توان جنگ ندارد و باید موضوع را از طریق دیپلماتیک و مجامع بینالمللی پیگیری کرد.
نوشتار پیش رو با آوردن شواهد و دلایل به لزوم خودداری از جنگ در شرایط وقوع یک ترور در کشور میپردازد:
*«شاپور بختیار» 86 ساله آخرین نخستوزیر ایران قبل از انقلاب پس از پیروزی انقلاب به پاریس رفت و در آنجا توسط «انیس نقاش» لبنانی ترور شد. دولت فرانسه «انیس نقاش» را دستگیر و روانه زندان کرد. فرانسه بهجای حمله نظامی به ایران از دیپلماسی بهره گرفت نه موشک، بمب و ...
*«عبدالرحمان قاسملو» رهبر حزب دموکرات کردستان در اتریش ترور شد. انگشت اتهام بهسوی ایران نشانه رفت، اما دولت اتریش بهجای حمله نظامی به ایران موضوع را از طریق دیپلماسی پیگیری کرد و جنگی هم اتفاق نیفتاد.
*«صادق شرفکندی» دبیر کل حزب دموکرات کردستان در سال 1371 در رستوران «میکونوس» در شهر برلین ترور شد. انگشت اتهام بهسوی ایران نشانه رفت. این بار کشورهای اروپایی به جای جنگ با ایران با بهرهگیری از ابزار دیپلماسی سفرای خود را از ایران فراخواندند و ایران را در انزوای بینالمللی قراردادند. این کشورها میتوانستند به ایران حمله نظامی کنند، اما راه کمهزینه دیپلماسی را برگزیدند.
*به تجربه دیگران نگاه کنید. از ابزار دیپلماسی بهره گیرید، دست نگهدارید وقت جنگ نیست. به مردم رحم کنید. زندگیشان را بدتر ازآنچه هست نکنید. سیاستمداران بهجای بهرهگیری از لوله تفنگ از عقل، تدبیر، خرد و دانش برای مقابله با بحرانها بهره میگیرند. به نظر میرسد بعد از توپوتشرها و خطونشانها نوعی عقلانیت در بین «تصمیم سازان» و «تصمیم گیران» برای احتراز از جنگ به وجود آمده که مایه امیدواری است.
*سال 1395 «حسن نصرالله» رهبر حزبالله لبنان گفت نیازهای ما را ایران تأمین میکند. ایران موضوع انتقام ترور رهبر سیاسی حماس را به این گروه که برایش هزینه کرده است، واگذار کند و خود از جنگ پا پس بکشد. وقتی حزبالله با پول و منابع ایران شکلگرفته حالا وقت آن رسیده که بهجای ایران وارد جنگ با اسرائیل شود.
حواستان را جمع کنید. هوا پس است. رویدادهای ماه و هفتههای گذشته را مرور کنید. درخواهید یافت که آمریکا همچنان پشت اسرائیل ایستاده است. حضور «نتانیاهو»ی قصاب در کنگره که 40 هزار نفر را به قتل رسانده و 57 بار برای او کف زدند و هورا کشیدند، پیامش برای ایران و کشورهای منطقه این است که ما پشت «اسرائیل» را خالی نخواهیم کرد. این روزها تهدیدهای «آمریکا» علیه «ایران» که در صورت جنگ زیرساختها آسیب خواهند دید و حضور ناوها و نظامیان آمریکایی در آبهای «مدیترانه» و «خلیجفارس»، پیامش این است که اگر به «اسرائیل» حمله کنید ما به شما حمله خواهیم کرد.
«آمریکا» همزمان از طریق دیپلماسی و نظامی به «ایران» فشار میآورد که از حمله به «اسرائیل» خودداری کند. وقتی اوضاع اینچنین بحرانی است و «نتانیاهو» همآرزویش درگیر شدن «ایران» و «آمریکا» است، «ایران» برای ضربه زدن به «نتانیاهو» از حمله به «اسرائیل» خودداری کند و تنبیه او را به حزب الله لبنان بسپارد. به دیپلماسی و همراهی با طرح «آمریکا»، «قطر»، «مصر» برای آتشبس روی آورد.
نگاهی هم به کشورهایی بیندازید که در قبل از انقلاب از ایران عقبتر بودند، اما اکنون ایران را پشت سر گذاشته و مردم و شهروندانشان را به رفاه و آسایش رساندهاند. کره جنوبی بیش از انقلاب از ایران عقبتر بود، اما صادرات آن در ماه ژوئن (تیر) به 58 میلیارد دلار رسید و عراق هم در همین ماه صادرات نفت را از سال 1972 تاکنون رکورد زد و در ژوئن (تیر) 11 میلیارد دلار صادرات نفت انجام داد. عراق خودش را از جنگ اسرائیل و حماس کنار کشیده و به دنبال تولید ثروت است.