به نظر شما اهداف آمریکا در مطرح کردن نام ایران برای هدف قرار گرفتن کشتی هندی چیست؟
موضوع ادعای آمریکا مبنی بر حمله پهپادی ایران به کشتی هندی توسط وزارت امور خارجه تکذیب شد اما نه تنها این مورد، بلکه در تحولات اخیر مشخص شده که اسرائیل تلاش میکند پای ایران را به جنگ مستقیم بکشاند. زیرا اگر جنگ با آتش بس تمام شود مردم اسرائیل بر کابینه نتانیاهو فشار میآورد و امکان سقوط دولت او امری دور از انتظار نیست.
اقدامات نتانیاهو در افزایش اختیارات دولت در تصمیم گیری های قضایی باعث نارضایتی داخلی از او شده است. حال با اتمام جنگ مسائل امنیتی نیز بخشی دیگر از زنجیره نارضایتی از نتانیاهو در اسرائیل را تکمیل میکند. یکی از حلقههای این زنجیره قضایی، امنیتی مسائل اقتصادی نیز است.
نتانیاهو به لحاظ رسانهای مانور زیادی روی امنیت داخلی اسرائیل میداد علی الخصوص روی مسئله گنبد آهنین و اشراف نهادهای اطلاعاتی این رژیم اما هیمنه امنیتی و نظامی اسرائیل با پیش پا افتادهترین ابزارهای نظامی مانند گلایدر و موتور سیکلت شکسته شده و برخی شهروندان اسرائیلی به گروگان حماس درآمدند. به نظر بنده تلاش نتانیاهو بر این است که به یک پیروزی برسد و از این پیروزی دستاوردسازی کند تا بتواند بخشی از مخالفان داخلی خود را کنترل و مدیریت کند. این دستاورد هم برایش قابل دسترسی نیست زیرا در 85روز درگیری تلاشش این بوده که حماس و جهاد اسلامی را از بین ببرد ولی به جای آن مردم بیدفاع کشته شده اند.
شرایط به گونهای شده که دنیا علیه اسرائیل بسیج شده است. در راهپیماییهای اعتراضی که در پاریس، لندن و جاهای دیگر تشکیل شد، شاهد بودیم که فضا و افکار عمومی دنیا علیه رژیم اشغالگر شکل گرفته است.
قطعنامه سازمان ملل هم آمریکا به تنهایی وتو کرد و قطعنامه اول را حتی انگلیس رأی ممتنع داد و فقط امریکا بود که مخالف آتشبس فوری برای غزه بود.
به نظر میرسد فشار و لابی اسرائیل در داخل آمریکا بود که اجازه میداد آمریکاییها تصمیم در این قضیه بگیرند، آن هم به رغم ادعای حقوق بشری که در این مسائل دارند.
قطعنامههایی که در جنگ غزه تصویب میشود به نظر شما چگونه قابل ارزیابی است؟
در قطعنامه دوم که آن هم به نوبه خود اشکلاتی دارد، آمریکا رأی ممتنع داد و قطعنامه شورای امنیت در نهایت تصویب شد. در آن مطرح شده که اسرائیل باید شرایط آتش بس را مهیا کند.
این شرایط یعنی اینکه باید بتواند به پیروزی دست پیدا کند. بنابراین از این جهت هم دچار اشکال است. ولی به هر صورت مشاهده کردیم که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که 190 نفر حضور داشتند با 150 رأی مثبت و تعداد کمی رأی منفی و ممتنع در نهایت به تصویب رسید و خود این فضا و اظهار نظراتی که دبیر کل سازمان ملل داشت، فضایی را علیه اسرائیل شکل داد.در این شرایط نباید پای ایران به جنگ کشیده شود.
نتانیاهو با بیاعتنایی نسبت به فضایی که ایجاد شده، روز به روز به شکلهای مختلفی به جنایتش ادامه میدهد. در این شرایط اسرائیل دنبال این است که یک دشمن بیرونی را برای خود تدارک ببیند که پای آمریکا را به داخل مواضع خود بکشاند و بتواند به کمک او از باتلاق جنگ خلاص شود. بنابراین به شکلهای مختلفی تلاش میکند ایران را متهم کند.
به رغم اینکه حوثیها صریحاً اعلام کردهاند در دریای سرخ تا زمانی که حمله علیه حماس و غزه وجود دارد، ما از آنها دفاع خواهیم کرد، اما دولتهای غربی تلاش دارند به شکلی این را به ایران نسبت دهند.
سید حسن نصرالله و مقامات جمهوری اسلامی، بارها اعلام کرده اند که در جریان حمله 7 اکتبر (15 مهر) نبودهاند ولی اسرائیل تلاش دارد پای ایران را به میان بکشاند.
به نظر شما در این شرایط جمهوری اسلامی چه باید بکند؟
این یک بازی است و با توجه به تعاملات و سیاست ورزی که ایران دارد نباید وارد میدان بازی اسرائیل شود. لازم است از همه ابزارهای حقوقی، امنیتی و سیاسی استفاده کند تا به اثبات برساند در تنش آفرینی در منطقه نقشی ندارد و اگر گروههای اسلامی اقدامی علیه پایگاههای آمریکا یا اسرائیل انجام میدهند مسئولیت به عهده خودشان است و این امر متوجه ایران نیست. در این صورت نقشههای اسرائیل و آمریکا در منطقه خنثی میشود.
به نظر شما چرا دیوید کامرون گفته است باید پیام روشنی به ایران بدهیم؟ هدف او چیست؟
میخواهد بگوید که ایران حواسش را جمع کند تا دخالتی در این موضوعات نداشته باشد. ایران هم که تاکنون دخالتی نداشته است. البته ایران از گذشته هم عنوان کرده بود که حامی مقاومت است و به آنها کمک میکند اما در این درگیری خاص و جنگ کنونی میخواستند بگویند که تمامش با مدیریت و کنترل و با دخالت ایران رخ داده است. ایران پای خود را بیرون کشیده و نشان داده که نقشی نداشته است.