ستاره صبح- در روزهایی که باید بازار تبلیغات انتخاباتی داغ باشد، نقش دو مناظره تلویزیونی در معرفی نامزدها و کارنامه و برنامه ایشان از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما نتایج جدید نظرسنجی ایسپا حاکی از آن است که ۷۳ درصد مردم مناظره اول را تماشا نکردهاند. نزدیک به ۳۶ درصد تاکید کردهاند اصلا اخبار انتخابات ریاست جمهوری را دنبال نمیکنند و تنها ۷ درصد اخبار را با گزینه بسیار زیاد دنبال میکنند. ستاره صبح در رابطه با مناظرات و تأثیری که بر افکار عمومی دارد با سید جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید:
مناظرهها و حضور نامزدها در کنار مشاورینشان تا اینجا چه تأثیری بر روند انتخابات داشت آیا میتوان از طریق این میزگرد تلوزیونی به برنامهها و اهداف سیاسی و اقتصادی کاندیداها پی برد یا خیر؟
با توجه به زود هنگام بودن انتخابات و عدم آمادگی نامزدها و همچنین محدود بودن زمان برنامه های تلوزیونی نامزد ها، نقش این برنامهها صرفا در معرفی نامزد، کارنامه کاری اش و خط و ربط سیاسی وی است. مناظره اول نشان داد که یکی از نامزدها صرفا برای تخریب اصلاحطلبان و آقای پزشکیان وارد مناظره میشود. این مأموریت تخریب در مناظره دوم بیشتر دیده شد. آقای پزشکیان خیلی نرم از کنار هتاکی این فرد گذشت. بهترین نوع برخورد با این نامزد همین است که او را نادیده بگیرند، مخاطب قرارش او کار صحیحی نیست. این آدم خصوصیات اخلاقی خوبی ندارد بهتر آن است که از بحث کردن با وی پرهیز شود. شاید در مناظره های بعدی داستان بالا بگیرد ولی آقای پزشکیان نباید در میدان بازی این آدم بیفتد. مخاطب پزشکیان باید مردم باشند و باید با کلامش با تک تک افراد جامعه حرف بزند. وقت پزشکیان در مناظره نباید برای جدل با این فرد تلف شود. مناظرهها میتواند بدنه جامعه را نسبت به تفاوت کاندیدای اصلاحطلب و اصولگرا آشنا کند. امروز اگر هدف رأی آوری پزشکیان باشد، تنها قانع کردن قشر خاکستری برای رأی دادن مسئله اصلاحطلبان نیست بلکه باید نسل زد، نسل جوان دیروز، اقشار سرخورده و دیگر طیف های بریده از انتخابات را قانع کنند.
اگر این گروهها با صندوق آشتی کنند و صرفا از نقطه نظر بهره برداری حاکمیت از انتخابات به ماجرا نگاه نکنند، میتوان امید داشت که دوم خرداد دیگری رخ بدهد. البته فاصله رأی پزشکیان با دیگر نامزدها باید آنچنان بالا باشد که از وزارت کشور احمد وحیدی کاری ساخته نباشد. وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور از زمان استقرار محمود احمدی نژاد در پاستور، روز به روز بدتر شده اما در دولت آقای روحانی و بعد از برجام شرایط در مسیر بهبودی قرار گرفت. در 3 سال دولت اقای رئیسی وضعیت از قبل بدتر شد و فشار روی مردم بود و به قهر از صندوق رأی انجامید.
اگر پزشکیان در مناظرات نشان بدهد که نماینده چه تفکری است میتوان به مشارکت امیدوار شد. براندازی ریشه های بیرونی دارد و کسانی که در داخل انتقاد یا اعتراضی دارند بعد از جنبش مهسا در سال 1401 متوجه شدند که مشکلات کشور از این مسیر قابل حل نیست.
به عقیده شما آیا حضور ظریف به عنوان مشاور در کنار پزشکیان، تغییر مسیر سیاست خارجی در دولت اصلاحات را به مخاطب برنامه زنده منتقل میکند یا صرفا حرکتی تبلیغاتی در رقابت های انتخاباتی است؟
اولین شخصیتی که نامش توسط آقای پزشکیان مطرح شد، «محمد جواد ظریف» بود. پزشکیان درباره ظریف گفت منت اش را میکشیم تا به وزارت امور خارجه بیاید. این اظهار نظر به وضوح نشان دهنده خط فکری و منش سیاسی مسعود پزشکیان است. مناظرات با وجود چنین مشاورینی قابل تأمل است و برنامه های آینده دولت اصلاحات را نشان میدهد.
حاکمیت در مورد پرونده هستهای با آژانس به مشکل برخورده است. و هم از نظر داخلی و هم از نظر بیرونی تحت فشار قرار دارد. از این رو بالا بردن میزان مشارکت مردم در انتخابات طراحی این دوره است. از میان ثبت نام کنندگان اصلاحطلب و میانه رو، تنها مسعود پزشکیان تأیید صلاحیت شد تا در برابر 5 نامزد اصولگرا قرار بگیرد.
اگر فقط نامزد های اصولگرا تأیید صلاحیت میشدند با توجه به ملی بودن انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت از انتخابات مجلس یازدهم و دوازدهم هم کمتر میشد. ولی با این طراحی نامزد های اصولگرا برای مقابله با نماینده جبهه اصلاحات متحد میشوند و اگر درست این ائتلاف را اجرا کنند و به اصول اش پایند باشند حتی میتوانند شانس پیروزی داشته باشند.
بخشی از حاکمیت این نگاه را دنبال میکند که تأیید صلاحیت یک اصلاحطلب میتواند ابزاری برای بالا بردن مشارکت و در نهایت پیروزی یک نامزد اصولگرا باشد. حتی میتوان سناریوی انتخابات سال 88 را پیش بینی کرد که هدف رأی آوری یک نامزد اصولگرا یا تندرو است. توجه داشته باشید که امروز وزارت کشور در دست احمد وحیدی با نگاه های نظامی است و ایشان در میان نیروهای تندرو شخصیتی شناخته شده و مورد اعتماد است.
به مهندسی انتخابات اشاره کردید، چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چطور در این قالب قرار میگیرد؟ آیا تأیید صلاحیت نامزد اصلاحطلب صرفا با هدف بالا رفتن مشارکت قابل توضیح است یا خیر؟
حاکمیت تا امروز همواره درجهای از مهندسی انتخابات را اجرا میکرد. این وضعیت از سال 1399 پر رنگ شد. در سال 1400 به خوبی شاهد مهندسی انتخابات بودیم. در این دوره آقای لاریجانی رد شد تا ابراهیم رئیسی بالا بیاید زیرا در صورت تأیید صلاحیت علی لاریجانی، ممکن بود رئیسی رأی نیاورد.
در سال 88 من و سه نفر دیگر به عنوان نماینده 4 نامزد در شورای نگهبان بودیم. من به عنوان نماینده آقای کروبی، عباس آخوندی به عنوان نماینده مهندس موسوی، اصغر زارع از اعضای پایداری نماینده احمدی نژاد و آقای احمدی نماینده محسن رضایی بودیم.
ما چهار نفر را به اتاقی دعوت کردند و یک دستگاه کپی آنجا قرار دادند تا از هر شکایتی که میرسد یکی کپی به این مجموعه بدهیم. به ما گفته شد ظرف کوتاهترین مدت به ما جواب میدهند. همگی از این کار درست شورای نگهبان استقبال کردیم.
روز رأی گیری ساعت 9:30 صبح از طرف صدا و سیما در این رابطه با من مصاحبه شد و اعلام کردم کار خوبی است و زمینه خوبی فراهم شده است.
کم کم شکایتها شروع شد. از جمله عدم رسیدن تعرفه، راه ندادن نماینده کاندیدا به حوزه، دیر شروع شدن رأی گیری، نوشتن برگهها توسط اعضای حوزه و... و... و... شکایتها متعدد بود.
فرمهایی درست کرده بودیم و به سرعت شماره حوزه و شکایت و نام فردی که گزارش کرده را روی برگ مینوشتیم و یک کپی برای خودمان نگه میداشتیم و برگه گزارش شکایت را تحویل شورای نگهبان میدادیم.
گزارشها را ظرف یک دقیقه به شورای نگهبان میرساندیم و انتظار جواب داشتیم. هر چه زمان گذشت خبری نشد و حتی وقتی آقای جنتی در ساعت 11 صبح شخصا برای بازدید از روند کار ما آمدند با ایشان صحبت کردیم و گفتیم که شکایات زیاد است و خبری از پاسخگویی نیست. ایشان به ما اطمینان دادند که پیگیری میکنند و جواب داده میشود. اما آن روز دریغ از یک مورد پاسخگویی!
کپیهایی که ما برای خودمان نگه داشته بودیم به مستنداتی تبدیل شد که بعدها به دست آقای مرتضی الویری، شهردار پیشین تهران و نماینده پیشین دماوند رسید و او در دیداری با رهبری خواست به این مستندات اشاره کند که موفق نشد و به وی میدان ندادند که موضوع را به درستی مطرح کند.
آن نمایش درست شده بود تا به طور کمی گفته شود کاری انجام شده است. کسانی که حقی داشتند و گله و شکایتشان قابل بررسی بود به عنوان فتنه گر معرفی شدند، ولی محل انتشار فتنه در جای دیگری بود! کسانی که بعدها محصور شدند فتنه گر نبودند.
طراحی انتخابات اینطور به من نشان میدهد که هدف جلوگیری از تکرار شرایط انتخابات اسفند 1402 است. مشارکت در دوره دوم انتخابات مجلس افتضاح و روسیاهی بود. منابع رسمی از مشارکت 8 درصدی صحبت کردند و آنهایی که رأی آوردند با نصف این میزان یعنی با 4 درصد وارد مجلس شدند. با این وجود من از مردم میخواهم در انتخابات شرکت کنند و به آقای پزشکیان رأی بدهند.