نگاه حاکمیتها به انسان و نیازهایش مهمترین مؤلفه در حکمرانی خوب بوده و هست. البته هر حاکمیتی ویژگی خاص خودش را دارد؛ اما در همه دولت ها و مجالس تأمین آزادیهای اجتماعی، نان، آبوهوا اولویت است. هر دولتی بر این امور تمرکز کرده مردم از مواهب آنکه رفاه و آزادی است بهرهمند شدهاند؛ اما اگر یک حکومت بخواهد آنچه خودش میخواهد را بدون نظر اکثریت به انجام برساند در عمل دو اتفاق توأمان رخ میدهد: یکی اینکه حاکمیت به خواستهاش نمیرسد، دیگر اینکه مردم از حاکمیت فاصله میگیرند و نارضایتی شکل میگیرد. برای روشن شدن بحث چند پرسش از مسوولان مطرح می شود:
1- در شرایط سخت کنونی اولویت، مقابله با بیحجابی است یا تأمین رفاه برای عموم؟
2-آیا از منظر جامعهشناختی، روانشناختی، حقوق، علم سیاست، علوم انسانی، استفاده از اجبار، جریمه، زندان و ... میتواند نتیجه دلخواه برای حاکمیت داشته باشد یا برعکس نتیجه منفی به بار میآورد و مردم را ناراضی و حاکمیت را تضعیف میکند؟ تجربه دهه های گذشته این واقعیت را اثبات می کند.
3-وقتی قوای مجریه و مقننه رأی اکثریت ایرانیها را با خود ندارند آیا تصمیمات آن ها میتواند افکار عمومی را اقناع کند یا خیر؟ آیا وقت آن نرسیده که با بهرهگیری از اصل 59 قانون اساسی به همهپرسی رویآوریم و آنچه مردم در موضوعات اختلافی به آن رای دادند همان عمل شود؟
4-آیا گفتمان شکلگرفته دهههای قبل میتواند نیازهای امروز جامعه به ویژه جوانان و زنان را برآورده کند یا خیر؟ بهتر نیست با درک شرایط ساختارها، رویکردها، رفتارها و ... را اصلاح کرد و به آنچه اکثریت بهویژه جوانان میخواهند تن داد.
5-آیا جریمه 6 تا 150 میلیون تومان جزای نقدی، حبس 2 تا 5 سال و ممنوعالخروج شدن بانویی که روسری ندارد و دیگر مجازاتهای در نظر گرفتهشده در لایحه عفاف و حجاب میتواند مشکل دلواپسان پوشش را برطرف کند یا مثل تجربه ستاد امربهمعروف، گشت ارشاد، گشت خودرویی، ارسال پیامک باصرف هزینه فراوان نتیجه عکس خواهد داد؟
انتظار این است که دستاندرکاران یا دلواپسان به این 5 پرسش پاسخ بدهند تا افکار عمومی به اهداف آنها پی ببرند. وقتی جامعه دچار فقر، بیکاری، سقوط ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید باشد نه به فکر پوشش است نه به فکر آزادی و فرهنگ. در چنین جامعهای مردم دغدغه اصلیشان سیر کردن شکم و حفظ ارزش دارائی خود است. به همین دلیل مردم از چند دهه پیش تاکنون سرمایههای خود را تبدیل به دلار، طلا، ملک کرده اند چون به پایداری اقتصاد و بهبود امور امید ندارند.
نویسنده به حاکمیت توصیه میکند:
1-اگر هدف باحجاب شدن بانوان است مثل گذشته و همه کشورهای اسلامی بگذارند نوع پوشش را خود بانوان انتخاب کنند، گشت ارشاد یا نهاد مشابه آن نیز جمع شود.
2-هرچند دیر شده برجام را احیاء و لوایح FATF را بپذیرند.
3-تداوم تحریمها به سفره مردم ضربه زده و می زند، هرچند میتوان تحریمها را دور زد؛ اما بدون حلوفصل اختلافات بین ایران و آمریکا نه میتوان نفت را مثل دیگر کشورها ازجمله عراق فروخت نه میتوان پول آن را در اختیار داشت. تهاتر نفت با کالا به ضرر مردم است.
«حیان عبدالغنی»، وزیر نفت عراق گفته کشورش در طول 12 سال 900 میلیارد دلار نفت فروخته و پولش را هم گرفته است! شگفت آنکه این کشور در ماه اوت (مرداد-شهریور) امسال فقط در یک ماه 9 میلیارد دلار نفت فروخته است! اما در اینسو ما به دلیل تحریم مثل دیگر کشورها نمیتوانیم نفت بفروشیم. بدتر آنکه پولش را نمیتوانیم دریافت کنیم و از محل آن باید کالای چینی و غیره وارد کنیم. ایران 7 میلیارد دلار از کره جنوبی از سال 1397 طلب داشت با تلاش دولت قبل و دولت کنونی با آب رفتن یک میلیارد دلار آن شش میلیارد دلار برای خرید دارو، غذا و کالاهای غیرتحریمی آزاد شد. هر چند دیر اما اقدام درخور تقدیری است. این اتفاق مهم زمانی عملی شد که ایران با آمریکا توافق کرد نه کشور دیگر. در چنین شرایطی طبیعی است عراق پیشرفت می کند و ما پس رفت. مهم اینکه زایرانی که به عراق می روند مشاهده می کنند که این کشور در مدار توسعه قرار گرفته و ارزش پولش چند برابر ریال ایران است. از خود می پرسند چرا ما نه؟ آیا وقت آن نرسیده از کشور دوست یعنی عراق درس گرفت و با ایجاد توازن در روابط شرق و غرب «نان، آب، هوا» برای مردم تأمین کرد و سفره هایشان را رنگین کرد؟
خوشبختانه نشانههایی از تغییر رویکرد در روابط خارجی دیده میشود. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت. انتظار می رود این روند با شتاب بیشتر تداوم یابد.