باوركردنی نیست كه عدهای متقلب و فریبكار به جان سلامتی و بهداشت مردم بیفتند و تحت عناوین پرطمطراق و پوچ مثل طب سنتی و اسلامی و ایرانی در فضای مجازی جولان دهند یا مردم را گمراه یا سركیسه كنند یا هر دو. جالب اینكه همه اینها خلاف بدیهیات حقوقی و مستوجب مجازات است، ولی دریغ از وجود یك دادسرای حساس نسبت به امور پزشكی و بهداشتی تا به حساب این جماعت برسد. البته دادسرای نظام پزشكی هست ولی صرفا میتواند به شكایاتی كه از پزشكان میشود، رسیدگی كنند و با توجه به پزشك نبودن این شیادان اختیارات انتظامی نظام پزشكی برای مواجهه با آنها كافی نیست. در واقع دادسراهای عادی باید سراغ این مجرمین بروند.
تاسفبارتر اینكه برخی رسانههای رسمی نیز مستقیم یا غیرمستقیم از این جریان حمایت میكنند و مقامات وزارت بهداشت و درمان نیز به جای دفاع از حریم علم و مخالفت با این متقلبان یا سكوت كرده یا به شكل دیگری با برخی از مطالبات آنان همراهی میكنند. آخرین نمونه این است كه ظاهرا تعرفه انداختن هر زالو 80 هزار تومان، 10 زالو در یك جلسه 800 هزار تومان كه سوای ٢٠٠هزار تومان ویزیت است. در مقابل تعرفه پزشك عمومی ١٢٠ هزار تومان معادل یك ونیم زالو! تعیین شده است. برای فهم ماجرا كافی است به برخی تجویزهای عجیب كه توسط روحانیت مدعی طب اسلامی و نیز برخی افراد دیگر در فضای مجازی مطرح شده توجه كنیم. ادعاهایی كه دخالت در امر پزشكی و سلامت مردم و جرم مسلم است.
- استفراغ عمدی روزانه یكبار برای پیشگیری و درمان بیماریهایی مثل آنفلوآنزا و سایر بیماریها در قفسه سینه
- مالیدن آب پیاز رنده شده یا آبغوره و حنا به كف پا برای پایین آوردن تب
- مصرف گوشت گوساله برای بند آمدن خونریزی
- چكاندن عرق كاسنی و عسل در چشم برای بهبود بینایی و بینیازی از عینك
- گرفتن ناخن و قرار دادن خردههای ناخن روی محل درد برای درمان درد سیاتیك
- دعوت به امتناع از واكسیناسیون به منظور پیشگیری از خطر همجنسگرایی!
- استفاده از گلاب به جای عطر به منظور دور كردن اجنه و جذب ملائك
- درمان اسهال شدید با مصرف داروی امام رضا(ع)
- لیس زدن و ریختن بزاق روی زخم برای التیام زخم
- نگهداشتن دعا برای چشم زخم، چون این طب معتقد است كه بیماریهای خونی از چشم زخم منشا میگیرند
- كاشت دندان گوسفند یا انسان مرده به جای دندان خراب
- درمان لكهبینی با نشستن روی آجر داغ
- استفاده از روغن دنبلان حرارت داده شده برای رفع مشكلات ریزش مو
- استفاده از عرق رازیانه و كاسنی برای درمان ضعف بینایی
-استعمال واژینال عسل و زاج سفید برای رفع مشكلات رحمی!
- استعمال مدفوع الاغ ماده برای برطرف شدن مشكلات تنفسی!
- استفاده از نوره (داروی نظافت) به همراه زرنیخ آرسنیكدار سمی برای درمان مشكلات پوستی
- تشخیص بیماریها تنها با دیدن عكس زبان
- ادرار كردن روی جوشانده آب كلم قرمز برای تعیین جنسیت .
ریشه ماجرا در چیست؟ چرا كسانی وارد میدان مهندسی اسلامی و مثلا ساخت یك برج ۲۰ طبقه با محاسبات اسلامی و با تكیه بر روایات جعلی نمیشوند؟ چرا مثلا هواپیمای اسلامی و سنتی نمیسازند تا با آن به جو بروند یا از منظومه شمسی خارج شوند؟ البته در این موارد هم بیكار نمینشینند. با معدنیاب و بعد كرونایاب میتوانند اندكی را فریب دهند ولی خیلی سریع دستشان رو میشود. پس چرا در امر پزشكی و درمان چنین نیست و هر روز یك گام رو به جلو برمیدارند؟ حتی زالو انداختن را هم مشمول بیمه میكنند !! پاسخ به چند عامل برمیگردد. دانش و علم پزشكی برخلاف ریاضی و مهندسی، قادر به تبیین صد درصدی نیست. همیشه قدری از خطا یا ناتوانی در شناخت بیماری و درمان آن در پزشكی وجود دارد و همین روزنهای است برای نفوذ خرافات و افراد كلاهبردار. از سوی دیگر بشر از ابتدا ساختمان و ابزار بسیط میساخت كه علم آن با عقل متعارف قابل درك بود ولی برخلاف آن از بدو تمدن كه نیازمند درمان بوده و برای آن فعالیت كرده، دركی علمی از بدن و عوارض و بیماریهای آن نداشته است و هر تصوری هم داشته اكنون معلوم است كه شبه علم بوده ولی در برخی و به صورت تجربی شیوههای به نسبت موثری پیدا كرده و البته در اغلب موارد نیز نتوانسته است، هر چند به صورت خود به خود درمان شده و آن را به حساب روش درمان یا شبه داروی تجویزی خود گذاشته است.
همین الان هم شبه دارو نقش مهمی در درمان دارد. برای مثال كسی كه سرما میخورد، میگویند فلان چیز را بخور، اغلب آنان با خوردن آن پس از چند روز خوب میشوند، در حالی كه ممكن است با نخوردن نیز خوب شوند یا با خوردن چیز دیگری هم خوب شوند. درستی این ادعاها را باید با شیوه علمی پاسخ داد كه در گذشته شناخته شده نبود.
این وضعیت سهل و ممتنع بودن درمان و پزشكی موجب میشود كه افراد كلاهبردار و مدعیان دروغین، رطب و یابس ببافند و هر چیزی را به هم ربط دهند.
یك علت دیگر رواج این بازی طب سنتی، جایگاه بالای حرفه پزشكی و درآمدهای خوب آنان است. هر چند پزشكان جدید به علل گوناگون فاقد این موقعیت هستند. این مساله موجب نوعی حسادت میشود و در ایران و با وجود زمینههای فرهنگی، گمان میكنند كه دستمزدهای آنان زیاد است و نباید از مردم كمدرآمد پول بگیرند. این برداشت دقیق نیست. گرچه و بهطور قطع میتوان مواردی از پزشكان را برشمرد كه درآمدهای ناروا دارند و در برابر حرفه خود مسوولیتپذیر نیستند، اخیرا نوار گفتوگوی یكی از آنان نیز منتشر شده بود، ولی این مسالهای جداست. پزشكی خدمتی گران است. كافی است كه مسیر پزشك شدن یك نفر را با یك دیپلم عادی یا كارشناسی در رشته دیگر مقایسه كنید تا ببینید چقدر زحمت میكشد و چه اندازه تنش كاری را باید تحمل كند. این فشارها موجب شده كه برخی از آنان عطای این حرفه را به بقای تحصیل در این رشته ببخشند. البته این تبلیغات علیه پزشكان مستثناست، زیرا همچنان بیشترین اعتماد مردم به گروههای اجتماعی و شغلی، به پزشكان است. متاسفانه این رویكرد غلط از سوی دولت و مقامات دولتی نیز تشدید میشود و با فشار به تعرفههای پزشكی به خیال خود میخواهند به سود مردم كار كنند، در حالی كه در اصل به زیان آنها كار میكنند، و زیرساخت درمانی را تخریب میكنند. همچنانكه با قیمتگذاری در حاملهای انرژی كشور را دچار بحران كردهاند عینا همین كار را با خدمات پزشكی انجام میدهند. البته در نادرستی سیاست آنان همین بس كه دستمزدهای مقامات دولتی بسیار بالاست در حالی كه صلاحیت حرفهای، سواد و تجربه و مفید بودن آنان از پزشكان بسیار پایینتر است.
علت دیگر فقر مردم است. در دنیا میكوشند كه رابطه مستقیم میان بیمار و پزشك را با تقویت نهاد بیمهای قطع كنند تا مشكل كم شود، در ایران بیمهها نیز به محملی برای خالی كردن جیب مردم تبدیل شدهاند و بیمار و پزشك را رو در روی یكدیگر قرار میدهند. مردم فقیر كه نتوانند هزینه درمان را تامین كنند، راحتترین كار را مراجعه به خرافات و دروغها میدانند.
در كنار این علل، باید به چند علت مهم دیگر نیز پرداخت. اول اینكه این كارها پوششی برای شیادی و با هدف كسب فالوئر و درآمد از طریق شبكههای مجازی است. پشت این شبه علم و مثلا طب سنتی پول خوابیده است و دنبال درآمد هستند.
علت بعدی توطئهای است كه برای فراری دادن پزشكان از كشور و مهاجرت به خارج در جریان است. شاید برای تربیت یك پزشك حداقل یك میلیون دلار هزینه میشود، یكی از بهترین سازمانهای پزشكی را داریم كه در حال فراری دادن اعضای آن هستند. علت دیگر و مهمتر شبه علم است. یك جریان ضد علم در همه عرصهها شكل گرفته است كه میخواهد از طریق جایگزین كردن شبه علم به جای علم، هدف خود را كه نابودی كشور است پیش ببرد و این كار را از طریق رواج شبه علم در پزشكی آغاز كرده است. ناآگاهی و خرافهپرستی و جهل، سمومی است كه نیاز به واردات ندارد و صد درصد تولید داخل است و برای درمان بیماریهای مردم تجویز میكنند ولی ثمره آن را نه در سلامت كه در سیاست میچینند.