پیام فیض-فعال سیاسی
ستاره صبح آنلاین-تحرکات اسرائیل علیه مذاکرات هستهای ایران در سطح منطقه و بینالمللی افزایش پیداکرده است. لحن نفتالی بنت نخستوزیر رژیم صهیونیستی در اقدام نظامی صریح و همراه با برخی اقدامات اجرایی شده است. مانور نظامی ارابههای مرگ و دیپلماسی منطقهای در انعقاد پیمان "صلح ابراهیم"، نشست "شرمالشیخ" و "نقب" همگی نشان میدهد بنت بیش از نتانیاهو در حوزه دیپلماسی منطقهای فعال شده است. یک جریان افراطی در رژیم اسرائیل به نام "حریدی" وجود دارد. این جریان معتقد است اسراییل تا مادامی که در دنیا دشمنی خارجی داشته باشد میتواند به حیات و موجودیت خود ادامه دهد. لذا این رژیم تلاش میکند یک دشمن همیشگی برای خود داشته باشند.
با روی کار آمدن دموکراتها در امریکا رابطه واشنگتن و تلآویو تضعیف شد زیرا دموکراتها معتقدند ساختار مسائل حقوق بشری در دولتهایی مانند اسرائیل و عربستان وجود ندارد. اجازه ضمنی امریکا برای فروش نفت ایران باعث شد تا اسرائیل از دریافت منابع حاصل از فروش نفت احساس خطر کند. به همین دلیل لحن صریحتری نسبت به ایران در دستور کار قرارداد.
علیرغم تهدیدات اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران شواهد نشان میدهد دیپلماسی تهاجمی نفتالی بنت یک "بلوف سیاسی" است.
۳ دلیل عمده میتوان نام برد که اسرائیل از توان لازم برای تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی برخوردار نیست.
اول: توان نظامی و لجستیکی اسرائیل است. برخلاف اروپا که در جنگهای نظامی آن عمدتاً تجهیزات هوایی ملاک برتری است جنگ در خاورمیانه از ابعاد و پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. اسراییل توان و تکنولوژی لازم را برای حمله به ایران ندارد. به طور مثال هواپیماهای اسراییل که مدعی هستند میتوانند تأسیسات اتمی ایران را هدف قرار دهند توان سوخت گیری در آسمان را ندارد. اسراییل ۷ هواپیمای سوخترسان دارد که از این تعداد تنها ۳ فروند امکان عملیاتی دارند. به همین دلیل بود که در عملیات ارابههای مرگ هواپیماهای سوخترسان امریکا به نیروی هوایی اسرائیل کمک کردند. از طرفی امریکا هم تجهیزات لازم را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار نداده است.
دوم:جغرافیای سیاسی اسراییل است. جغرافیای محدود اسراییل در برابر هر دشمنی میتواند در جنگهای نظامی این کشور را بهشدت آسیبپذیر کند. همین موضوع باعث شده تا خلأ امنیتی در این کشور به وجود بیاید. با توجه به رویکرد عقلانی دولتها بعد از جنگهای جهانی اول و دوم که بر محور احساسات ناسیونالیستی بر عقلانیت قالب بود، امروز دولتها نسبت فایده-هزینه در تصمیمات سیاسی و نظامی را موردسنجش و ارزیابی قرار میدهند. حمله نظامی میتواند تبعات سنگینی برای اسراییل داشته باشد همانطور که یکی از مقامات ارتش اسراییل گفته حتی از یک گروه کوچک مانند حزبالله میتوانیم روزانه هزاران موشک در خاک خودمان دریافت کنیم. اسراییل این را هم به خوبی میداند که در صورت حمله به ایران، افکار عمومی داخلی و خارجی را ملزم میکند که به ایران این حق را بدهند تا برنامه هستهای خود را برای ساخت سلاحهای هستهای ریلگذاری کند. امری که به فتوای رهبر معظم انقلاب حرام اعلام شده است.
سوم:برنامه استراتژیک اسراییل است که معمولاً تلاش میکند سایر کشورها را برای اهداف خود تحریک کند. مانند آنچه در ارتباط با تحریک کردن امریکا برای حمله به عراق انجام داد. اسراییل حدود ۲۰ سال است که ایران را تهدید به حمله نظامی میکند حال آنکه اگر میخواست به ایران حمله کند بهترین فرصت در سالهای بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ بود که منطقه خاورمیانه پر از نیروهای نظامی امریکا بود. امروز شرایط سیاسی و نظامی منطقه نسبت به حضور امریکا واکنشی منفی دارد و بستر لازم برای اقدام نظامی اسرائیل علیه هیچ کشوری فراهم نیست.