ستاره صبح-
این روزها اختلاف دولت با نمایندگان مجلس انقلابی بر سر کلیات بودجه سال 1400 بالاگرفته است. روحانی از بودجه تنظیمی دولت دفاع میکند، اما قالیباف دولت را به مقاومت در برابر اصلاح بودجه متهم میکند. نگارنده معتقد است اگر مجلس بتواند، هزینههای غیرضروری را کاهش دهد و در جهت انضباط مالی در اقتصاد گام بردارد، اقدامش برای اصلاح بودجه قابلتحسین خواهد بود. اما به نظر نمیرسد نمایندگان چنین عزم و تواناییای داشته باشند. برای مثال در مورد نرخ ارز، نمایندگان پیشنهاد تعیین نرخ 17500 تومانی دادهاند که این موضوع بهخودیخود، یک سیگنال منفی برای بازارها است و شوک تورمی در پی دارد. چراکه اساساً در اقتصاد، نرخ ارز را به شکل دستوری نمیتوان تعیین کرد. ضمن آنکه این موضوع باعث ایجاد رانت و مشکلات دیگری در اقتصاد خواهد شد که فشار آن بر دوش مردم وارد میشود. مجلس اگر بنای ایجاد انضباط پولی در اقتصاد دارد، اول از بودجه خودش شروع کند. برای مثال مجلس طی ۴۰ سال گذشته، همواره بودجه عمرانی داشته، درحالیکه در بسیاری از نقاط کشور مانند استان سیستان و بلوچستان، دانشآموزان با مشکل کمبود تجهیزات و امکانات آموزشی مواجهاند. به عقیده نویسنده، مجلس همچنین باید با وضع قوانین، جلوی معافیتهای مالیاتی را در کشور بگیرد. هیچ فرد حقیقی یا حقوقی در کشور نباید از پرداخت مالیات معاف باشد و بهموازات درآمد، همه نهادها باید مالیات خود را پرداخت کنند. متأسفانه در حال حاضر، حدود چهل درصد اقتصاد کشور از پرداخت مالیات معاف است. درحالیکه بودجه جاری کشور در شرایط تحریم نفتی و کرونا باید از مالیات تأمین شود. یا برای مثال همین حالا به حدود 90 درصد از مردم یارانه نقدی پرداخت میشود؛ درحالیکه این یارانه باید تنها به سه دهک کمدرآمد جامعه پرداخت شود. اصلاح بودجهای که این روزها از آن صحبت میشود، خوب است، اما اصلاح بودجه باید در این راستا باشد که به اقتصاد کشور نظم و ثبات بدهد، نه اینکه وضع را بدتر کند. البته اینکه برخی از نمایندگان به این مسائل آگاهی چندانی ندارند، تقصیر آنها نیست؛ بلکه رویکرد شورای نگهبان باعث شده تا چنین نمایندگانی به مجلس راه پیدا کنند که حالا سرنوشت بودجه کشور به نظرات آنان گره بخورد. شرایط ایجاب میکند که حاکمیت بستری را فراهم کند که افراد کارآمد، باتجربه و پاکدست وارد پارلمان کشور شوند تا شاهد کارآمدی و تخصص در حوزههای کلیدی و حساس، نظیر بودجه در کشور باشیم و مردم هم نتیجه آن را حس کنند. خروجی عملکرد شورای نگهبان این شده که بسیاری از متخصصان و نخبگان، اصلاً برای انتخابات، کاندیدا نمیشوند. امری که تبعات آن را امروز، جامعه و مردم با بازیهای سیاسی و نگاه غیرتخصصی به حوزههای تخصصی نظیر بودجه در مجلس، پرداخت میکنند. از طرفی برخی اصولگراها میگویند پیروزی یک دولت اصولگرا میتواند اقتصاد کشور را نجات بدهد. مثلا اینکه آقای حداد عادل نسبت به آینده اقتصادی کشور ابراز نگرانی کرده و گفته که این اتفاق شاید به اقبال عمومی نسبت به اصلاحطلبان ختم شود، نشاندهنده همین موضوع است. البته این دوستان باید بدانند که اگر خردمندانه و منطقی به دنبال اصلاح ساختارهای اقتصادی برویم موفق خواهیم شد. اصولگرا یا اصلاحطلب ندارد؛ اگر دولت بعدی بخواهد مانند مجلس انقلابی دنبال بحرانسازی و حاشیه برود، موفق نخواهد بود.