شرایط اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟به نظر شما علت التهابات فعلی بازار در حوزه های مختلف چیست؟
مشکلات اقتصادی باید با توجه به شرایط حاکم بر آن کشور و روابط بین الملل هر کشوری تحلیل شود.
امروز اقتصاد دارای ظرفیتهای خالی قابل توجهی است. عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و فرسوده شدن تکنولوژی در بخش صنعت طی دو دهه اخیر بازدهی اقتصاد را کاهش داده است.
کاهش بودجههای عمرانی و عدم تأمین به موقع یا کافی سرمایه در بخش تولید، قدرت رقابت پذیری کالا و خدمات ایرانی را کاهش داده است. به عبارتی اقتصاد در رکود به سر میبرد.
روند کند اصلاحات در نظام بودجه ریزی کشور، عدم شفافیت بودجه و عدم آگاهی از کسری بودجه واقعی دولت، در هر دوره از بدهیهای آتی دولت خبر میدهد. روندی که به تورم و کاهش ارزش پول ملی میانجامد.
نقدینگی سرگردان وارد بخشهای واقعی اقتصاد نمیشود و به محض آنکه با التهابات بازارها روبهرو میشود به سمتها بازار ارز، سکه و طلا سرازیر میشود. عدم هماهنگی بین سیاستهای پولی، ارزی و بودجهای در دولت عامل اصلی رکود اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و بی ثباتی در اقتصاد کلان است.
نسبت میان مدیریت اقتصادی و مشکلات موجود چیست؟ آیا نقص در عملکردهای مدیریت را میتوان بخشی از عوامل مشکلات اقتصادی دانست؟
کشور به روشهای مدرن مدیریت و شفافیت نیاز دارد. اقتصاد را نمیتوان با عدم شفافیت اداره کرد. مدیران اقتصادی دولت مثل بخشهای امنیتی عمل میکنند و از انتشار اطلاعات خودداری می کنند. مردم حق دارند در جریان امور قرار بگیرند و نظر بدهند.
وعدههای زیادی داده شده، ولی دست به اصلاحات اقتصادی زده نشده است. دولت حتی طراحی علمی و جدیدی نداشت و همچنان تلاش میکند به صورت سنتی اقتصاد کشور را مدیریت کند که در شرایط کنونی پاسخگو نیست. عدم وجود نظام تدبیر، عدم سیاست گذاری خارجی و عدم تعامل با دنیا از مهمترین دلایل ضعف اقتصادی است. در حال حاضر عدهای به طور غیرکارشناسی کشور را اداره میکنند و اعتقادی به استفاده از تجارب جهانی اقتصاد ندارند. این طیف هم در دولت و هم در مجلس حضور دارند. پرسش این است چرا بودجه صدا و سیما ۵۸ درصد افزایش پیدا کرده است؟ مبنای این تصمیمات چیست؟
اگر در تیم اقتصادی دولت حضور داشتید، به جهت کنترل وضعیت موجود چه راه حلی ارائه میکردید؟
دقت داشته باشید که هیچ اقدام موفقیت آمیزی در کنترل بحرانهای اقتصادی از روزی که چالشها خود را نشان دادهاند آغاز نمیشود. دولت باید سناریوهای مختلفی برای مقابله با انواع چالشها داشته باشد. این یعنی برنامه اقتصادی که لزوماً ۷ هزار صفحه هم نمیشود!
اقتصاد بیمار است و اگر دولت ادعا دارد که تورم را نصف و سپس تک رقمی میکند، اشتغال ایجاد کند، مسکن بسازد، رکود را از بین میبرد و... با همان روش همیشگی و در همان مسیر گذشته نمیتوان این آرزوها را محقق کرد. باید تصمیمات سخت گرفت، فداکاری کرد و کارهای ویژه انجام داد.
افزایش قدرت خرید مردم به عنوان موتور محرکه تولید نخستین عامل خروج از بحران اقتصادی است.
ارتقاء حداقل دستمزد قانونی، افزایش پلکانی مالیات ثروتمندان و کاهش مالیات طبقات ضعیفتر، صنعتی کردن کشور و بازکردن درهای اقتصاد به روی سرمایههای خارجی است که عامل خروج از بحران اقتصادی خواهد بود.
متاسفانه در کشور ما اقتصاد روی دیگر سکه سیاست خارجی است بلکه در مواردی همان سیاست خارجی است. ولی دیپلماسی ایران با مقتضیات اقتصادی کشور منطبق نیست. اگر اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی و جوامع بین المللی ارتباط نداشته باشد، وضعیت بدتر از این خواهد شد.