ستاره صبح-
هر چه از روزهای سرد سال بیشتر میگذرد، آسمان تهران و دیگر کلانشهرها خاکستریتر میشود و این درحالی است که مدارس و برخی از اصناف اجازه فعالیت ندارند و دراینبین بسیاری استفاده از سوخت ممنوعه (مازوت) را در نیروگاهها و صنایع دلیل تشدید آلودگی هوا میدانند. رئیس اورژانس تهران، اعلام کرد که از عصر جمعه هشدار سطح نارنجی شماره چهار اورژانس تهران برای آلودگی هوا فعالشده است و آمبولانسها در حالت آمادهباش قرار دارند. این هشدار با افزایش غلظت آلایندهها و کاهش کیفیت هوا فعالشده است و در روزهای دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه و پنجشنبه نیز در پایتخت فعال خواهد بود. عيسي کلانتري، رئيس سازمان حفاظت محیطزیست ميگويد: «درحال حاضر ظرفيت پالايشگاهها از مازوت پرشده و بهواسطه تحريمهاي بينالمللي کسي خريدارشان نيست بنابراين مجبوريم در برخي نقاط از سوخت مازوت استفاده کنيم.»
یک بام و دوهوا
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به وضعیت وحشتناک هوای تهران در روزهای گذشته گفت: «برای حل معضل آلودگی هوا در تهران و سایر کلانشهرها باید ریشهای عیبیابی و فکری اساسی برای آن شود. در کشور فرانسه باوجود اینکه خودروها، استاندارد ساخته شدهاست و از سوخت استاندارد نیز استفاده میکنند بازهم طرح زوج و فرد دارند، آنوقت در کشور ما خودروها و سوخت غیراستاندارد است و ما در همین مرحله اول درجا میزنیم! سیاستهای مسئولان ما درباره بحران آلودگی هوا، یک بام و دوهوا است. خودروهای تکسرنشین بسیار زیادی در سطح شهر تردد میکنند، واگن قطار مترو بهاندازه کافی نیست، وسایل حملونقل عمومی که خودش دود میکند، درختان زیادی از بین رفته و بهجای آن ساختمانسازی شده است، تا جایی که از دست مسئولان برمیآمد خودرو و موتورسیکلت در شهر ریختهاند و در کنار همه اینها مازوتسوزی هم میکنند! آنوقت کمیته اضطرار آلودگی هوا تشکیل میشود تا مشکل را حل کنند.»
ممنوعیت مازوتسوزی
این فعال برجسته حوزه محیطزیست در ادامه به مخاطرات مازوت بهعنوان سوخت نیروگاهها اشاره کرد و گفت: «آلایندگی مازوت از زغالسنگ بدتر است، اگر این ماده را در خاک تزریق کنیم خاک را میکُشد و سفره آب زیرزمینی را مسموم میکند؛ مازوت سمی است که به نفت کوره، نفت سیاه یا نفت دریا معروف است زیرا این سوخت در کشتیها استفاده میشود و در نقاطی حرکت میکنند که تلاطم هوا وجود دارد و سوزاندن آن هوا را آلوده نمیکند. مازوت از زغالسنگ هم آلایندهتر است و این سوخت که به آن نفت دریا نیز گفته میشود، اغلب برای کشتیها مورداستفاده قرار میگیرد، زیرا که آلاینده آن دودزا و سرطانزاست و باید از شهر دور باشد. ایران سالانه ۱۵ میلیارد لیتر به امارات مازوت میفروخت و امارات آن را برای سوخت کشتیها استفاده میکرد اما آمریکا از خرید سوخت مازوت ایران جلوگیری کرده و امارات نیز به بهانه اینکه مازوت ایران فسفر و گوگرد بالایی دارد، آن را خریداری نمیکند و این سوخت در مخازن انباشتهشده و هماکنون نیروگاهها آن را میسوزانند. اما اکنون متأسفانه باوجود بخشنامه سازمان حفاظت محیطزیست مبنی بر ممنوع بودن مازوتسوزی در نیروگاهها، مازوت سوزی در نزدیکی شهر انجام میشود، گویا جان شهروندان هیچ اهمیتی ندارد!»
پاکیزگی هوا در قانون
کهرم همچنین تکلیف قانون به مسئولان برای حفظ سلامت مردم و پاکیزگی هوا را یادآوری کرد و خطاب به مسئولان گفت: «سازمان محیطزیست با بهکارگیری افرادی غیرمتخصص و غیر متعهد و غیرعلاقهمند و غیرکارشناس به محیطزیست آسیبزده است. شما بر اساس اصل بیست و نهم قانون اساسی تکلیف قانونی تأمین «خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی» همگان را بر عهدهدارید، شما بر اساس مادهی 1 قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست، مسئولیت «پیشگیری و ممانعت از هر نوع آلودگی و هر اقدام مخربی که موجب بر هم خوردن تعادل و تناسب محیطزیست شود» را دارید؛ شما بر اساس مادهی 2 قانون نحوهی جلوگیری از آلودگی هوا، مسئول اعمال ممنوعیت «هر عملی که موجبات آلودگی هوا را فراهم نماید» هستید؛ شما بر اساس مادهی 2 آییننامهی اجرایی تبصرهی مادهی 6 قانون جلوگیری از آلودگی هوا، موظف به اعمال محدودیت برای وسایل نقلیهی موتوری در شهرهای آلوده هستید؛ شما بر اساس مصوبهی سال 1379 هیئتوزیران راجع به کاهش آلودگی هوای تهران، وظیفهی کاستن از آلودگی هوای تهران، کاستن از تردد خودروها، روان ساختن ترافیک تهران، تأمین بنزین و نفت گاز استاندارد، نظارت بر تولید خودروهای استاندارد، و آگاه کردن و جلب مشارکت مردم در موضوع کاهش آلودگی هوای تهران را داشتهاید؛ شما بر اساس سند چشمانداز 1404 باید جمهوری اسلامی ایران را به جامعهای برخوردار از «سلامت، رفاه، محیطزیست مطلوب، و الهامبخش جهان اسلام» بدل سازید؛ و بسیاری بندهای قانونی دیگر... اصلاً حتی اگر به قانون اعتقادی ندارید، آیا شما و عزیزانتان در این فضا تنفس نمیکنید؟ پس چرا نسبت به وظیفههایی که بر عهده داشتهاید، کمکاری کردهاید؟ من امیدوارم هرچه زودتر به فکر جان مردم باشید و فکری اساسی برای آلودگی هوای تهران و کلانشهرها بکنید.»
معضل بنیادین جهانی
دکتر احمد رفیعی راد، جامعهشناس در گفتوگو با ستاره صبح با اشاره به آلودگی هوای شهرها بهعنوان یک معضل جهانی و نوعی جنگ برآمده از سبک زندگی آلاینده گفت: «آلودگی هوا سالیانه مرگ میلیونها انسان را به دنبال دارد و آسیبهای جدی بهسلامتی دهها میلیون انسان دیگر نیز وارد میکند. در چند دهه گذشته برنامهریزیها و سیاستگذاریها برای عبور از این وضعیت دشوار در برخی از شهرهای جهان موفقیتآمیز و در برخی از شهرها ناکارآمد بوده است. تهران ازجمله شهرهای ناموفقی است که گرچه بیشتر روزهای سال از داشتن هوای پاک بیبهره است، در فصول سرد آلودگی هوای آن به آستانه نفسگیری میرسد. همزمان با تشدید و تغلیظ آلودگی نگرانیها، چارهجوییها و راهکارهای موسمی نیز برجسته میشوند. مقایسه تطبیقی برونرفت شهر موفقی مانند توکیو با جمعیتی بالغبر ۳۰ میلیون نفر از آلودگی هوا و ماندن استوار تهران در میانه آلودگی چند دهه گذشته بیانگر تفاوت بنیادین دو رویکرد است که نخستین آن فرایندی مشارکتمحور، شفاف، همبسته و پایدار بوده و دانش و صنعت روز را به خدمت گرفته است و دیگری چنین خصوصیاتی را ندارد و یا دستکم آنها را نهادینه نکرده است. ازاینرو به نظر نگارنده بسیاری از دلایلی که برای آلودگی هوای کلانشهر تهران مطرح و برجسته میشوند، دلایل واسطی هستند که خود برآمده از مشکل بنیادیتر غیرمشارکتی، غیرشفاف، ناهمبسته، ناپایدار و نامرتبط بادانش و صنعت روز هستند. ازاینرو برای کاهش و رفع معضل آلودگی همزمان با تعدیل مشکلات واسط باید در یک برنامه بلندمدت، واقعی و خواستنی مشکل و یا مشکلات بنیادی را مرتفع کرد.»
مطالبهگری و پیگیری
این صاحبنظر حوزه جامعهشناسی در ادامه خاطرنشان کرد: «بهراستی تشدید استفاده از سوخت مازوت، تولید و استفاده خودروهای بیکیفیت و از رده خارج با سیستمهای سوخت آلاینده، بنزین غیراستاندارد، توسعه لاکپشتی حملونقل عمومی و مانعتراشی بر سر راه آن، نبود ارزیابی محیطزیستی طرحهای عمرانی و توسعه شهری، ساختمانهای بلند در شهر، تمرکز کارهای اداری و فرصتهای شغلی در پایتخت و تمرکز صنایع در حواشی آن و… که پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم آلایندگی آنها بر همگی آشکار و روشن است، چرا همچنان پرقدرت تداوم دارند؟ درواقع تعلیق و رفع مشکلات واسط پیشگفته در یک بستر مشارکتی، شفاف و روزآمد با پشتوانه نیرومند و همگرای سیاسی قابلدستیابی است. در یک بستر مشارکتی اصلیترین پیشران برنامهها یعنی مردم مطالبهگر و پیگیر، قوانین شفاف و تکالیف قانونی مشخص و مسئولین در برابر قانون مسئولیت و پاسخگویی دارند. درواقع فرهنگ محیطزیستی نیز در این بستر آموزش داده و نهادینه و با دیدن نتایج دستیابی به سود همگانی در آن فهم میشود. در چنین فضائی رفع آلودگی هوا مانند دیگر الزامات زندگی امروزی به خواسته پیگیرانه مردم آموزشدیده، آگاه و مقید به فرهنگ و هنجارهای محیطزیستی و برنامههای هدفمند سازمانهای متولی و نمایندگان مردم در آن سازمانها تبدیل میشود.»