اول: لایحهای که توسط دولت به مجلس فرستاده شد شلیک به اعتماد رای دهندگان به دولت بود. مهم نیست دستپخت قوه قضائیه است یا قوه مجریه، مهم آن است که پزشکیان آن را به مجلس ارائه کرده است.
آقای پزشکیان آیا پیش از امضا آن را مطالعه کردهاید؟ این پاداشی است که به مردم برای مقاومت دربرابر تجاوز دشمن دادهاید؟ دستمریزاد برای این وقت شناسی وهنر نمائی!
آیا همان لایحه صیانت را که تندروها چندسال به دنبالش بودند و موفق نشدند را شما با روتوش تازه برای مجازات مردم به مجلس دادهاید؟ من به جای شما ابراز شرمندگی میکنم.
این چه وفاقی است که شما اسیر آن شدهاید!؟ چه جرم انگاری هنری است که متولیان بلدند؟ چرا کاری میکنید که از رأی خود به شما پشیمان شویم!؟ چرا نمیگذارید برای اندک زمانی هرچند کوتاه روحیه همدلی وهماهنگی بین مردم زنده بماند!؟
آقای پزشکیان لایحه را به فوریت پس بگیرید وگرنه تردید نکنید که مردم حسابشان را از شما هم جدا خواهند کرد. کارنامه وزرای دولت شما هم چندان دلچسب نیست، از رخنههای اطلاعاتی که پدر کشور را در آورد تا وزیر دلهره آور نیروی شما که گویا در دنیای بی منطق دیگری زندگی میکند. از فیلترینگی که بر نداشتید و... این لایحه هم تازه دسته گلی است تازه، ویرانگر و… تازه گمان میبرید اصلاحات گام به گام است. راستی این هم گام تازهای است که برداشتهاید شفاف بگوئیداین لایحه به کدام سمت وسو است؟
دوم: کارشکنی سعید جلیلی
گفتگوی صالحی درباره گفتگوهای ایران وکشورهای غربی در مورد پرونده هستهای حاوی نکات بسیار مهمی است. صالحی که بادقت ووسواس از واژهها بهره میگیرد از نقش جلیلی در به سرانجام نرسیدن گفتگوهای آلماتی پرده برمی دارد و نشانی هایی که میدهد چنان گویاست که دامنه تردیدها درباره جلیلی را برجسته میکند.
صالحی از کارشکنی در دوران امیرعبدالهیان هم که به توافق نزدیک شده بودند نیز اشاره میکنند. از اینکه گروهی فراتر از کارشناسان وزارت خارجه مذاکرات کنونی را مدیریت میکنند به گونهای هشدار دهنده که شاید یک نفر نگذارد کار به سامان برسد.
آقای صالحی هم چنین میگوید اقای عراقچی هم آن عراقچی که میشناخته نیست. سخنان آقایان صالحی وظریف برای درک واقعیتهای جاری کمک کننده است. پنهان ماندن نقش جلیلیها در پناه شعارها وتند رویها همان رخداد مهمی است که این روزها شاهد آن هستیم. به گمان من صالحی نشانه هارا دادند. دیگران باید نقش خودرا ایفا کنند.