ماهیت جنگ ویرانی است و به همین دلیل پدیده زشت و خطرناکی برای بشر به حساب میآید. دولتهای ملی و مردم گرا از جنگ گریزان و به دنبال صلح هستند تا به زندگی مردم لطمه و خسارت وارد نشود. بررسی جنگها در طول تاریخ نشان میدهد که هر جنگی پس از ویرانی و کشتار، برنده و بازنده داشته و با دیپلماسی پایان یافته است، اما آنچه مایه نگرانی است این است که آثار و زخم جنگ چند نسل باقی میماند و تاریخ در مورد آن به داوری مینشیند.
بیشتر جنگها بر سر آب و خاک روی داده است ولی کمونیستها، سوسیالیت ها، ایدئولوژیست و ناسیونالیستها پس از کشتن میلیونها نفر و فرستادن آنها به اردوگاههای کار اجباری، چون پیش فرضشان غلط بوده از پای در آمدند و به موزه رفتند. نمونهاش اتحاد جماهیر شوروی، هیتلر، عبدالناصر و ... است. انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی بوده و است و از همان ابتدا و براساس تکلیف قانون اساسی با نظام سلطه مثل شوروی، ایالات متحده و اسراییل سر شاخ شد. پیش فرض انقلابیون این بوده و هست که نظام سلطه باید از بین برود و اسراییل نابود شود. بر این اساس ایران دست به حمایت از گروههای محور مقاومت مثل حزب الله حماس، جهاد اسلامی، حشد الشعبی و ... زد. این استراتژی انتخاب شد و برای آن سرمایه گذاری شد تا اسراییل از بین برود. غافل از این که عقبه اسراییل، آمریکا، اروپا، روسیه، تعدادی از کشورهای عربی و ... هستند.
*قاعده هزینه و فایده شناختهترین اصل در سیاست و اقتصاد است. در قالب این قاعده اگر کاری فایده داشته باشد خوب و اگر کاری ضرر داشته باشد بد است. دولتهای مدرن، عملگرا و تکنوکرات از این قاعده پیروی میکنند.
*مردم در زندگی خود نتیجه سیاستها و جنگ 12 روزه را ارزیابی میکنند که به نفعشان بوده یا به ضررشان؟
*آرمان گراها و ایدئولوژیست ها اقداماتشان چه سود داشته باشد چه ضرر آن را پیروزی ارزیابی میکنند،زیرا آنها آسمانی میاندیشند نه زمینی. وقتی حماس 7 اکتبر 2023(15 مهر 1402) به اسراییل حمله کرد شادمانی کردند و شیرینی پخش کردند، همین طور وقتی ایران به اسراییل موشک زد هورا کشیدند و باز هم جشن و پایکوبی به راه انداختند. این جماعت جان باختن 610 نفر که در بین آنها کودک و زن بوده و آسیب به صدها خانه در تهران، کرج، تبریز و جاهای دیگر را انگار نمیبینند یا مثل این که برایشان مهم نیست!
*ایران و اسراییل در جنگی که 12 روز طول کشید به یکدیگر ضربه زدند. زدی ضربتی ضربتی نوش کن. بنابراین نباید به موضوع صفر و صدی نگاه کرد و دشمن را کوچک و حقیر فرض کرد و خود را بدون عیب و نقص دید. اگر تحلیل درست از قدرت خود و دشمن داشته باشیم پیروز می شویم.
*مردم در 12 روز جنگ فارغ از این که رفتار حاکمیت را میپذیرفتند یا نه یکپارچه پای حفظ ایران ایستادند و تجاوز را محکوم کردند. حتی برخی از درون زندان و گروهی هم از خارج به میدان دفاع از میهن آمدند. این اتفاق نشان داد که ایرانیان حول محور ایران ایستادهاند. انتظار این است که با بهره گیری از واقع گرایی خسارتهای مادی و معنوی آن طور که رخ داده به صاحبان کشور یعنی مردم گفته شود تا آنها بدانند جنگ 12 روزه برایشان سود داشته یا ضرر.
* جنگ 12 روزه نشان داد که هر چند موشکها و پهپادهای ایرانی از گنبد آهنین اسراییل عبور کرده و به هدف اصابت کردند، اما در مقابل حدود 30 فرمانده نظامی ترور شدند، سایتهای هستهای که برای آنها میلیاردها دلار هزینه شده بود به گفته وزیر خارجه آسیب جدی دیدند.
تجربه نشان داده که اسراییل به آتش بس پایبند نیست. این تجربه در غزه و لبنان بارها تکرار شد. روز گذشته اسراییل هشدار داد که مردم اطراف مراکز نظامی را ترک کنند. هر چند ممکن است جنگ روانی باشد ولی احتمال حمله دوباره اسراییل به ایران وجود دارد. کسی که ترمز نتانیاهو را کشید دونالد ترامپ بود. ترامپ از یک سو به دنبال صلح است و از سوی دیگر فرمان حمله به سایتهای هستهای ایران را صادر میکند. ایران اگر میخواهد از حملات بعدی اسراییل در امان باشد باید با آمریکا به توافق برسد و با این کشور و اسراییل ترک مخاصمه اعلام کند. ترک مخاصمه به معنای به رسمیت شناختن اسراییل نیست بلکه معنایش پایان جنگ است.
ما باید در این شرایط سخت ایران و تمامیت ارضی آن را با چنگ و دندان حفظ کنیم. خوشبختانه دستاورد جنگ این بود که مردم را حول محور ایران و در دفاع آن و محکومیت تجاوز متحد کرد.