محمدعلی مهتدی در یادداشتی می نویسد: آنچه مسلم است اینکه هدف از همه این تحرکات فروپاشی محور مقاومت در منطقه است تا سرانجام به سراغ ایران بیایند و خاورمیانه جدید را عاری از هرگونه مقاومت بر اساس حفظ امنیت دائمی رژیم صهیونیستی و تجزیه دیگر کشورها محقق سازند. سرعت پیشروی تروریست های هیات آزادیبخش شام به رهبری ابو محمد جولانی و سقوط سریع شهرهای حلب و حماه و مناطق اطراف آن در هفته گذشته، همه را غافلگیر کرد.
بررسی دقیق تحولات نشان می دهد که این توطئه بزرگ با نقش آفرینی آمریکا، ترکیه، اردن، رژیم صهیونیستی و یکی دو کشور عربی در خلیج فارس از ماه ها قبل با دقت بسیار و با درنظر گرفتن همه جوانب طراحی شده و دستگاه های اطلاعاتی اعضای محور مقاومت نیز که در همه این ماه ها توجهشان معطوف به تحولات غزه و لبنان بوده است، متوجه این توطئه بزرگ که بیخ گوششان شکل می گرفته نشده اند.
نخستین اقدام، اعزام گروه های آموزشی از آمریکا به منطقه بود تا ده ها هزار نفراز نیروهای جوان را که از جاهای مختلف از اویغورهای استان سین کیانک چین گرفته تا افغان ها، ازبک ها، چچنی ها، تاتارها، فرزندان داعشی ها که اکنون بزرگ شده اند تا عرب ها و خود سوری ها گرد آورنده اند در اردوگاه هائی در اردن، ترکیه و در منطقه کُردنشین شرق فرات، نه فقط در زمینه نظامی بلکه بیشتر در زمینه های رفتاری، آموزش بدهند.
نتیجه اینکه دیگر از آن چهره های عبوس با پیراهن های سیاه بلند و ریش های تا ناف رسیده خبری نیست. به دستور مربیان آمریکائی همه حتی خود ابومحمد جولانی موظف شده اند ریش ها را کوتاه کنند و لباس ساده خاکی رنگ نظامی بپوشند. همچنین کسی سر بریده نمی شود و مهاجمان در شهر حلب بین مردم پخش شده اند و زندگی عادی جریان دارد. بعضی از مهاجمان حتی مثل بقیه ساکنین در صف نانوائی می ایستند و انتظار می کشند. مسیحیان در آستانه کریسمس، درخت کاج خود را تزئین می کنند و به کلیسا می روند.
شعارها واضح است: تنها شیعیان و ایرانی ها دشمن محسوب می شوند. در کنار هیات آزادی بخشی شام عنوان جدیدی نیز برای مهاجمان اختراع شده: ارتش میهنی سوریه و در گفتمان سیاسی و تبلیغاتی از اصطلاح "مخالفان رژیم اسد استفاده می شود تا چنین وانمود کنند که آنچه در سوریه می گذرد یک مسأله داخلی است و ربطی به خارج ندارد. حتی بعضی از تحلیلگران ایرانی خودمان نیز تحت تاثیر همین گفتمان، اصطلاح "مخالفان رژیم اسد را به کار برده معتقد شده اند که ایران نباید در بحران داخلی سوریه دخالت کند یا اینکه ایران باید خواستار آشتی ملی در سوریه شود.
روز پنجشنبه گذشته، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل جدید حزب الله لبنان اعلام کرد که اگر امنیت لبنان به خطر افتد نیروی رضوان حزب الله آماده است در سوریه دخالت کند و به مقابله با مهاجمان تکفیری برود. پس از این اعلام، جنگنده های ارتش صهیونیستی مرز شمالی لبنان با سوریه را بمباران کردند و این امر باعث شد که ارتش لبنان در مرز مستقر شود و برای حفظ جان مسافران مرز را ببندد. از سوی دیگر، ابومحمد جولانی به دولت عراق هشدار داد که در امور سوریه دخالت نکند و مانع ورود رزمندگان عراقی به خاک سوریه شود. وی تاکید کرد که: ما کاری به عراق نداریم و پس از آزادسازی سوریه روابط دوستانه ای در زمینه های اقتصادی و تجاری با عراق بر قرار می کنیم.
این در حالی است که تعداد زیادی از مقاومت عراق به سوریه رفته اند و دولت عراق ارتش خود را در مرز با سوریه مستقر کرده است.
همچنین در داخل عراق، سید مقتدی صدر و بعضی از جریان های سیاسی سُنی با دخالت عراق در سوریه مخالفت کرده اند و در مقابل، سید عمار الحکیم، رهبر جریان حکمت، و چارچوب هماهنگی، به رهبری آقای جواد المالکی، تاکید کرده اند که امنیت استراتژیک عراق در خطر است و عراق باید به کمک دولت و ملت سوریه برای مقابله با تکفیری ها بشتابد . به هر حال، تحولات خیلی سریع رخ می دهد و عامل زمان برای همه بازیگران صحنه مهم است. آنچه مسلم است اینکه هدف از همه این تحرکات فروپاشی محور مقاومت در منطقه است تا سرانجام به سراغ ایران بیایند و خاورمیانه جدید را عاری از هرگونه مقاومت بر اساس حفظ امنیت دائمی رژیم صهیونیستی و تجزیه دیگر کشورها محقق سازند.
منبع: دیپلماسی ایرانی