علیرضا یزدانی: شیرین اتحادیه از آن نامهایی است که نمیتوان از کنارش بیتفاوت عبور کرد. وقتی در مقابل تابلوهای این هنرمند میایستیم، به هر لایهای که راه مییابیم، لایههای دیگری در برابرمان گشوده میشوند.
نمایشگاهی از نقاشیهای شیرین اتحادیه در گالری ویستا بر پا شده است. استیتمنتی به قلم خود هنرمند، با واژهها و عبارتهایی استعاری، مضمون «جدایی» را برای نمایشگاه پیش مینهد و پنجرهای در مقابل تماشاگران میگشاید.
تابلوهای تکعنصری، همچون تکههایی جداافتاده از یک کل، جلوهگر میشوند. تکههای بریده شدهای که بر زمینهای بیگانه و تهی چسبانده شدهاند تا حس غربت و انزوا را بیان کنند. این تابلوهای کوچک به فقدان و غیاب جهانی مستحکم ارجاع میدهند که تکههای از هم پاشیدهی آن را شیرین اتحادیه برداشته و بر روی زمینههایی سرد و خنثی چسبانده است. این تکههای جداشده با رنگهای چندلایه و ضخیم که گویا از فضای طبیعی خود کنده شده و به فضایی ناآشنا پرتاب شده باشند، زیباییشناسی خاص خود را پدید آوردهاند.
شیرین اتحادیه با رنگهای گرم، بافتها و خراشهای عمیق، باندپیچیها و سطوح تیز و ناهموار، و همچنین انتخاب تمِ جدایی، مخاطبان خود را از سطح زیباییشناسیِ صِرف وارد لایههای استعاری کرده است. استعارههایی از زمینهای تشنه، جراحتها، تنهایی و سرگشتگی.
شیرین اتحادیه با به تصویر کشیدن مفاهیمی در نهایت خلوصشان، این تکههای جداشده را به چنان مرتبهای از تأثیرگذاری رسانده است که در فیگوری در حال احتضار، فقط و فقط یک احتضارِ محض را میبینیم و در نیمتنهای بیسر، پهلویی دریدهشده را، و نه هیچ چیز دیگری را.
اگر از این کلاژ-نقاشیها عبور کنیم و به تماشای تابلوهای بزرگ برویم، با ترکیببندیهایی مواجه میشویم که در سطحی دیگر همان تمِ جدایی را بیان میکنند. نگاه تماشاگران بر روی این نقاشیها جریان پیدا میکند و بیش از هر چیزی از انسجام، هارمونی، تعادل و کلیتی پویا لذت میبرد. این ویژگیهای زیباییشناختی با هندسهای پنهان و خودآگاهی هنرمند، همزمان با اتوماسیون و خودانگیختگی پدید آمدهاند.
عناصر تابلوهای بزرگ، بیشتر در مسیری افقی سازمان یافتهاند و صفحههای نُت موسیقی را در ذهن متبادر میسازند. در این تابلوها سمفونی «جدایی» نواخته میشود. هارمونی حاصل از همنشینی سایهروشنها، رنگها و شکلها، این تابلوها را به قطعههایی موسیقایی نزدیک کرده است.
تونالیتههای رنگیِ اُخرایی که تنِ انسان و زمینهای کویری را به یاد میآورند، در کنتراست با رنگهای آبی، گرمای بیشتری را میتابانند.
تابلوهای بزرگ، فاقدِ نقطهی کانونی واحدی هستند. عناصر بصری در سطح تابلوها پراکنده شدهاند. نگاه تماشاگران در میان آنها به گردش درمیآید، بدون آن که در جستوجوی قهرمانی باشند. در این تابلوها تجمع و تراکم عناصر از سویی و میدانهای خالی از سوی دیگر، فضاهایی دراماتیک آفریدهاند.
در یکی از تابلوها ساقههای پر از گل، همچون خطوطی عمودی، ریتمی چشمنواز پدید آوردهاند.لکههای سرخ در توهمِ گلهای وحشی و لختههای خون در نوسان هستند.
در این تابلوها احساس حرکت و لحظههای زودگذر، محوشدگی و فرازوفرودهای شدتهای نور و رنگ، ذهن تماشاگران را به مفاهیمی همچون بیثباتی و ازهمگسیختگی سوق میدهند.
این نقاشیها باید در کانتکست مدرنیته قرائت و رمزگشایی شوند. فضایی که تماشاگران در آن زیستهاند و با همهی وجود آن را درک و احساس میکنند.
سرزندگی و گرمایی که از بافتهای غنی و پالت رنگهای شیرین اتحادیه حاصل میشود، با انرژی و شدت عاطفی همراه است. لایههای ضخیم رنگ، به نقاشیها جسمیت و کیفیتی لمسپذیر دادهاند.
فیگورهای انسانی در تابلوهای بزرگ از چنان ابهامی برخوردار هستند که گویا هنرمند قصد دارد به هویتهای کمرنگشدهی آدمها اشاره کند و بر ماهیت گذرای زندگی تأکید بورزد. همان طوری که در بیانیهی هنرمند آمده است «هر لحظه ما را از لحظهی قبل جدا میکند ... حتی باد که میوزد دم از جدایی میزند و جدایی همواره ناتمام است».
شیرین اتحادیه با آوردن مثالهایی عینی، مفهوم «جدایی» را از آنها انتزاع میکند. هر انسانی این مفهوم را در زندگی خود تجربه کرده است و بهخوبی میتواند با این نقاشیها همراهی و همذاتپنداری کند. اندیشهای که هنگام تماشای نقاشیها در ذهن مخاطبان شکل میگیرد، به امور واقعی و مشخصی از زندگیشان پیوند میخورد. جداییهای تحققیافته در ذهن آنان زنده میشوند و با نقاشیهای نمایشگاه در هم میآمیزند.
انسانهای شیرین اتحادیه در نقاشیهایش؛ چه آنهایی که همچون تکههایی برشخورده بر تابلوهای کوچک چسبانده شدهاند و چه انسانهای پراکنده در نقاشیهای بزرگ، با مضمونی که بر آنها سایه انداخته است، از موقعیتهای بیزمانی و بیجا و مکان بودن بیرون آمده و به قول سارتر به «انسانِ در جهان» تبدیل شدهاند.
گفتنی است، نمایشگاه نقاشیهای شیرین اتحادیه از 27 مهر تا 7 آبان در گالری ویستا برقرار است.