۱۸ مهر ۱۳۷۷: مصاحبهاى با صداوسيما براى تبليغات انتخابات خبرگان داشتم. از خود چيزى نگفتم، درباره انتخابات و اهميت خبرگان حرف زدم. كميسيون زيربنايى [و امور تولیدی مجمع تشخیص مصلحت] جلسه داشت. در اولويتهاى برنامهها، بحث بود؛ به چارچوبى رسيديم. دكتر [محسن] نوربخش، [رییس بانک مرکزی]، گزارش سفر به آمريكا براى اجلاس بانك بينالمللى را داد و مشكلات گرفتن وام با مهلت پرداخت بدهى در اين شرايط ركود و بحران اقتصاد جهانى را توضيح داد. بعد از جلسه، آقاى [محسن] رضايى، [دبیر مجمع] ماند و گفت، فرزندش احمد به دنبال بروز اختلاف با اف بىآى [= پلیس فدرال آمریکا]، با كمك يكى از آشنايان آقاى [احمد] وحيدى و كمك هژبر يزدانى، به كاستاريكا رفته و در اختيار هژبر است و منتظر گرفتن تأمين براى آمدن به ايران است. بنا شده بود، قوه قضایيه امان بدهد. اكنون مىگويند، رهبرى هم بايد موافقت كنند. خودش مايل است به آلمان برود. گفتم، احياناً هژبر هم عامل آمريكاست، مواظب باشيدكلاه ديگرى سرتان نرود. از تعيين فرماندهىکل براى ارتش، گله كرد و گفت، همان اعتقاد قديمى استكه ارتش را بر سپاه مقدم مىداند و اين باعث رنجش سپاهيان شده، چون ارشديت به ارتش منتقلشده و در شهرستانها دچار مشكل مىشويم. عصر آقايان [حبیبالله] عسكراولادى، [اسدالله] بادامچيان، دكتر [علی] عباسپور، [مصطفی] ميرسليم و [یحیی] آلاسحاق، از مؤتلفه آمدند. از مصاحبه اخير [در خصوص شبهه حضور اعضای شورای نگهبان در انتخابات مجلس خبرگان به عنوان نامزد و در عین حال تأیید و رد صلاحیت رقبای خود]، تشكر كردند و گفتند، بسيارى از مشكلات را حلكرد. راجع به مشكلات سياسى و اقتصادى در كشور و لايحه ناقص دولت براى تأمين كسری بودجه گفتند و اينكه اكثريت مجلس مخالف است، ولى نگرانی اتهام كارشكنى در كار دولت را دارند كه با تبليغات خط مقابل، جا افتاده است. برگزاركنندگان سمينار بزرگداشت مرحوم [رضا] روزبه آمدند. گزارش پيشرفت كار دادند و خواستند، سمينار را افتتاح كنم و مصاحبهاى هم بكنم. مديران سازمان بيمه خدمات درمانى، همراه [آقای محمد فرهادی]، وزير بهداشت آمدند. دكتر [احمد] خالقنژاد [طبری، رییس سازمان بیمه خدمان درمات]، گزارش كار و مشكلات و مشخصاً كمبود اعتبار را داد و من هم درباره اهميت بيمهها و تأمين اجتماعى حرف زدم. دكتر فرهادى گفت، از قرصي كه براى زنگ زدن گوش من داده است، استفاده كنم. بعد از انجام كارها، مطابق معمول ساعت نُه شب به خانه آمدم. ياسر و مريم و سارا و ليلى، اينجا بودند با شيرينكارىهاى ليلى مشغول شديم. ياسر براى شركت در سمينارى در بيروت، اجازهگرفت.
محکومیت حسین فاطمی به اعدام
سال ۱۳۳۳- بموجب رأی دادگاه بدوی نظامی دکتر حسین فاطمی به اعدام و مهندس رضوی و دکتر شایگان به حبس ابد محکوم شدند. ریاست دادگاه نظامی محاکمه دکتر حسین فاطمی به عهده سرتیپ قطبی دایی فرح پهلوی قرار گرفت. اعضای دادگاه عبارت بودند از: سرهنگ قهرمانی، سرهنگ تفقدی، سرهنگ شیبانی، سرهنگ لشگری و سرهنگ گلشنی. دادستانی دادگاه با سرهنگ فخر مدرس بود. وکلای تسخیری دکتر فاطمی سرتیپ عبدالله قلعهبیگی و سرهنگ ملکآرایی بودند. سرتیپ قلعهبیگی مدت ۷ سال دادستان ارتش و رئیس دادرسی ارتش بود ولی در چهارمین جلسه محاکمه به تقاضای آزموده جلسه سری شد و دکتر فاطمی ناگزیر وکلای خود را عزل کرد. ضمناً بد نیست بدانید سرهنگ فخر مدرس بدرجه سپهبدی ارتقای مقام یافت و چندی دادستان ارتش و مدتی رئیس دادرسی ارتش بود. بعد از انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه در بهار سال ۱۳۵۸ به جوخه آتش سپرده شد.