از نظر جامعه شناسی، قرابت میان مردم و حاکمیت در شرایط پر تنشی چون وضعیت امروز منطقه و نزدیک بودن خطر جنگ، چه اهمیتی پیدا می کند؟
کاهش اعتماد میان مردم و حاکمانشان، شاه کلید شروع هر بحرانی است. در جامعه ای که اعتماد وجود دارد، بحران و جنگ اتفاق نمی افتد، زیرا مردم دل به بیگانه نمی دهند. وضعیت فعلی نشان دهنده نبود اعتماد اجتماعی است. وقتی افراد از شکست تیم ملی فوتبالشان خوشحال می شود، نشان دهنده نبود اعتماد اجتماعی است.
وضعیت اجتماعی امروز را با اوایل ایران و عراق تحمیلی مقایسه کنید. آن زمان خانواده هایی داشتیم که چند فرزندشان را به جبهه فرستاده بودند و همه پسرانشان شهید شده بودند، ولی باز هم به دنبال این بودند که چیزی به جبهه بفرستند. آیا امروز هم خانواده ها چنین روحیه ای دارند؟!
بحران اعتماد اجتماعی در جامعه از دو دهه پیش و از دوران دولت های نهم و دهم شروع شد. من و برخی از جامعه شناسان در این رابطه هشدار داده بودیم مشخص بود که کار به این جا می کشد.
اعتماد یک شبه حاصل نمی شود و پروسه ای دراز مدت لازم است تا مردم به حاکمانشان اعتقاد و اعتماد پیدا کنند متاسفانه آن ظرفیت ایجاد شده در سال های گذشته مصرف شد و امروز چیز زیادی از آن اعتماد باقی نمانده است. زیرا خلاف گفته ها عمل شد، شفافیت ایجاد نشد و در جهت نارضایتی جامعه عمل کردند.
حضور مجدد گشت ارشاد در خیابان ها و اجرای چنین طرح هایی چه تاثیری بر اعتماد اجتماعی به جا می گذارد و چه تبعاتی خواهد داشت؟
چنین رفتار هایی به همبستگی اجتماعی ضربه می زند زیرا باعث می شود مردم از حاکمیت جدا شوند.
اصرار بر تحمیل حجاب با روش های قهری، زیان دارد و به آب در هاون کوبیدن است. تا آن ماشین ها در خیابان باشند، مردم یا دور می زنند و راهشان را کج خواهند کرد یا ظاهر سازی می کنند. ولی روزی که ماشین ها بروند، زنان و دختران باز هم در سبک مطلوب خودشان لباس می پوشند.
این روش ها اعتماد را سلب می کند و بین مردم و کسانی که تصمیم گیر هستند فاصله ایجاد خواهد کرد. بی اعتمادی که این کار ها ایجاد می کند شامل بی اعتمادی به سایر بخش های حاکمیت خواهد شد و حتی نهاد ها و سازمان ها و خدمتگذارانی که ارتباطی با این طرح ها ندارند نیز مورد بی مهری قرار خواهند گرفت.
اتحادی که چنین طرح هایی ایجاد می کند در خلاف مسیر هدف است. به این معنی که زنان و دختران و آن دسته از افراد جامعه که به حجاب اعتقاد دارند نیز با دیدن تصاویر بگیر و ببند دیگر زنان و دختران بخاطر حجاب، از این شیوه برخورد ناراحت خواهند شد. به قول ژان پل ساتر: «افراد از چوب نیستند، ما درد دیگران را احساس می کنیم بدون اینکه با غم یا شادی خود اشتباه کنیم.»
مردم ایران نسبت به دستگیری دختران حساس هستند. شاید این دختران بعد از دستگیری برای شرکت در کلاس های توجیهی بروند و با آن ها بدرفتاری نشود ولی جامعه ما به طور طبیعی به دستگیری زنان و دختران و اینکه آن ها را به زور سوار ماشینی می کنند و می برند حساسیت دارد. گشت ارشاد تا همین اندازه هم ایجاد نارضایتی می کند. مردان جامعه از نگاهی دیگر، فرزند یا برادر، همسر و یا پدر این زنان و دختران هستند. چه کسی راضی می شود دختر یا همسرش را به خاطر پدیدار شدن یک مشت مو دستگیر کنند و ببرند؟!
این شیوه ها درست نیست. برای رعایت حجاب نباید با عتاب با دختر بچه حرف زد بلکه باید با قربان صدقه رفتن و نور چشم خطاب دادن وی را به رعایت حجاب تشویق کرد. «به شیرین زبانی و لطف خورشید، توانی که پیلی به مویی کشید»
آثار منفی طرح نور شاید منجر به عدم تصویب قانون حجاب در شورای نگهبان شود. واکنش جامعه به حضور مجدد گشت ارشاد در خیابان ها صحنه هایی از اینده و تصویب قانون است. شورای نگهبان جامعه را مورد توجه قرار بدهد و ببینند آیا این قانون در جامعه مطلوبیت خواهد داشت یا نه؟!
شما به اعتماد اشاره کردید، وضعیت این عنصر مهم در جامعه چگونه است؟
در نگاه علمی تا سال 1920 از 3 سرمایه صحبت می شد که سرمایه طبیعی، سرمایه تکنولوژیکی و سرمایه انسانی بودند، اما جامعه شناسان بعد از آن تاریخ ثابت کردند که اگر کشوری این 3 سرمایه را داشته باشد ولی سرمایه پیوند دهنده وجود نداشته باشد؛ این سه سرمایه نیز به بهره برداری کامل نمی رسد.
سرمایه پیوند دهنده یا سرمایه چسبنده، همان اعتماد عمومی است که در جوامع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعتماد افقی رابطه بین مردم با مردم است و اعتماد عمودی ارتباطی بین مردم و حاکمیت است. متاسفانه در کشور ما اعتماد عمودی ضعیف شده، درحالیکه اعتماد فرایندی دراز مدت است و دیر به وجود می آید و زود از بین می رود.
در این خصوص مردم تقصیری ندارند، چون در دو دهه اخیر حاکمیت به وعده هایش عمل نکرد و بسیاری از دولتمردان و مسئولین به دستوراتی که خودشان داده بودند پایبند نماندند و اعتماد عمومی تضعیف شد.
امروز کشور در کنار مشکلاتی که دارد با بحران سرمایه اجتماعی و مهمتر از آن با بحران اعتماد عمودی روبرو است. یعنی مردم به حاکمیت، تصمیم گیری ها و خبرهای داخلی و به وعده های مسئولین اعتماد کمتری دارند. در جامعه ای که اعتماد اجتماعی وجود ندارد، توسعه شکل نمی گیرد.