آقامحمدخان، «تهران» را برای پایتخت ایران انتخاب کرد، در تاریخچه این شهر حدود ۳۰۰ سال سابقه شهری ثبت شده بود. پس از انتقال پایتخت به تهران، این شهر شروع به توسعه و گسترش کرد. در دوران قاجاریه، به ویژه در دوران ناصرالدین شاه، بسیاری از پروژههای عمرانی و ساختمانی در تهران آغاز شد، از جمله ساخت کاخها، بناهای دولتی و خیابانهای جدید. همچنین در این دوره، برخی از نخستین نهادهای دولتی و وزارتخانهها در تهران تأسیس شدند. اما رییسجمهور، مسعود پزشکیان در نشست با فعالان اقتصادی استان هرمزگان گفت: «به رهبر انقلاب هم عرض کردم که پایتخت را به سمت خلیج فارس منتقل کنیم. امروز دیگر قدرت انتخاب در کار نیست؛ مجبور به انجام این کار هستیم؛ با ادامه این روند مشکل پیدا خواهیم کرد.»
پایتخت ها را به فلاکت کشانده ایم
حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران میگوید: دغدغه من محیط زیست است. من به عنوان یک شهروند که سفر و زندگی در کشورهای زیادی را تجربه کرده ام دلایل مخالفت و پیشنهادات خود را بیان می کنم. حداقل در نیم قرن گذشته که ما با اوجگیری مدرنیته و توسعه شهرنشینی و شهرسازی مواجه بودیم حتی یک شهر قابل سکونت نساختهایم. بسیاری از شهرهای تاریخی (مانند شیراز و اصفهان و ری) که سابقه پایتختی ایران را داشتهاند هم به فلاکت انداختهایم.
اداره فدرالی
آخانی می گوید: برای رهایی از گرداب تهران که همه میدانیم با کوچکترین تکانی ممکن است از صدها تا میلیونها نفر قربانی شوند، راهحلهایی وجود دارد، مثلا به جای تغییر پایتخت ساختار سیاسی کشور را تقسیم کنیم. مدلهای شناخته شده آن هم در آلمان، هم در آمریکا و هم در همسایگی ما در کشور امارات دیده میشود. ایران کشور پهناوری با تنوع قومی بالایی است. اداره فدرالی کمک می کند که وابستگی به پایتخت به حداقل برسد. اتفاقا این اقدام برای مقابله با تفکر تجزیهطلبی و تخریب محیط زیست لازم و کاراست. سپردن امور به مردم بومی آنجا بار سنگین اداره کشور را سبک میکند. دولت مرکزی میتواند بر امور کلان، سیاست خارجی و دفاعی متمرکز شود. ایجاد مناطق نمونه زندگی سالم در هر استان کشور هم میتواند شروع خوبی باشد.
چالش های پایتخت
به گفته رییس جمهور، منابع آب هر روز کمتر میشوند، در برخی نقاط تهران این فرونشست به ٣٠ سانتیمتر میرسد. در همین خصوص مهدی زارع، استاد زلزلهشناسی به خبرآنلاین میگوید: تهران در منطقهای لرزهخیز و در نزدیکی گسلهای فعال واقع شده و از جمله ۷ کلانشهر مهم جهان است که با ریسک بالای زلزله شدید مواجه است. جمعیت متراکم، شهرسازی سریع و ناپایدار و بدون برنامهریزی، و ساختمانهای آسیبپذیر قدیمی و جدید به طور قابل توجهی خسارت فاجعهبار و تلفات جانی در صورت وقوع زلزله بزرگ را افزایش میدهد. در حالی که تلاشهایی برای اجرای قوانین ساختمانی مقاوم در برابر زلزله انجام میشود، مقیاس عظیم سازههای آسیبپذیر موجود، چالش و نگرانی عمده ریسک زلزله تهران است. او ادامه میدهد: تغییرات اقلیمی و برنامهریزی شهری نامناسب، خطر سیل شهری را در تهران افزایش دادهاند. استخراج بیش از حد آبهای زیرزمینی، که با کمبود آب مرتبط است، منجر به فرونشست زمین میشود که تهدیدی جدی برای زیرساختها و پایداری شهر و پیرامون آن است. بحران آب در تهران شدید است؛ ذخایر آب در مخازن اصلی به سطح بحرانی رسیده است. تراکم شدید و فراتر از ظرفیت جمعیت و الزام تخصیص آب به هر ساکن جدید در تهران و پیرامون آن، همزمان با هدررفت آب در شبکه و شیوههای ناکارآمد کشاورزی، مسأله آب را در پی پنج سال خشکسالی پیدرپی در ایران به بحرانی لاینحل برای تهران تبدیل کرده است. بخش قابل توجهی از آب تصفیهشده به دلیل نشت در سیستمهای قدیمی لولهکشی از بین میرود.
راهحلهایی برای نجات پایتخت
تهران با ریسکهای شدید ناشی از زلزله، کمبود شدید آب و آلودگی مزمن هوا روبرو است. زارع میگوید: جابجایی پایتخت از نظر تئوری میتواند شروع تازهای را در مکانی کمخطرتر و غنیتر از منابع ارائه دهد. تمرکززدایی و توسعه منطقهای با انتقال پایتخت به تعادل توسعه منطقهای کمک میکند و جمعیت عظیم و فشار اقتصادی بر تهران را کاهش میدهد. سایر مناطق ایران بهویژه منطقه مکران در سواحل جنوبی را به دلیل پتانسیل راهبردی و اقتصادی آن، با دسترسی به خلیج عمان و مسیرهای تجارت بینالمللی، گزینه مناسبی است. یک پایتخت جدید میتواند از ابتدا با اصول مدرن برنامهریزی شهری طراحی شود و زیرساختهای پایدار، فضاهای سبز و خدمات عمومی کارآمد را در خود جای دهد.