این روزها ایران محور محافل سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای دنیا شده است. از هر سو صدایی برمی‌خیزد تا فشار بر تهران را بیشتر کند. به همین دلیل مذاکرات امروز رم کلاف سردرگم است.
علت این است که شرایط پیچیده، دشوار، غیرقابل‌پیش‌بینی، چند بعدی و چند وجهی شده و همه بازیگران بین‌المللی و ذینفعان به میدان مذاکره ایران و آمریکا ورود پیداکرده‌اند تا از آن کلاهی برای خود بدوزند و از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.
*استیو ویتکاف قبل مذاکره دور اول به مسکو رفت و با پوتین ملاقات کرد تا ببیند او چقدر در معامله‌ای که با آمریکا بر سر ایران کرده به تهران فشار می‌آورد تا خواست آمریکا و اسرائیل را در مذاکرات بپذیرد.
*عباس عراقچی دو روز مانده به دور دوم مذاکرات در رم به مسکو رفت و نامه رهبری را به پوتین داد و نظر او را در خصوص مذاکرات جویا شد.
*قطر نشان داده که بازیگر مهم در منطقه بوده و هست. امیر قطر به مسکو رفت تا در ارتباط با مذاکرات بین ایران و آمریکا تبادل‌نظر کند و نظر روسیه را جویا شود.
*رییس سازمان موساد به پاریس رفت تا او و وزیر خارجه آمریکا که در آنجا بود به سه کشور اروپایی فشار بیاورند تا آن‌ها مکانیزم ماشه علیه ایران را فعال کنند. فعالیت دیپلماتیک بی سابقه علیه تهران شکل گرفته است که سابقه نداشته است.
*نکته قابل تأمل اینکه روسیه در مناقشه دیرینه ایران و آمریکا عنصر مهم و محوری حل‌وفصل ارزیابی‌شده است، ماجرا چیست؟ پشت پرده چه می‌گذرد، کشوری که در باتلاق جنگ اوکراین فرورفته و نقش چندانی در اقتصاد و تجارت جهانی حتی با ایران ندارد این‌قدر در آنچه قرار است بین ایران و آمریکا اتفاق بیافتد مهم شده است؟ روسیه اکنون یک ابرقدرت تضعیف‌شده است. چرا قرار است در ارتباط با ایران نقش ایفا کند؟
*مذاکرات دورنمای خوبی ندارد. علت این است که بر سر مکان و مستقیم و غیرمستقیم بودن مذاکرات اختلاف وجود دارد تا چه برسد به بده - بستان‌ها که سر میز مذاکره باید داده شود. واقعیت این است که یک نبرد دیپلماتیک و احتمالاً در انتها جنگ نابرابر و ناعادلانه بین ایران به‌تنهایی از یک‌سو، آمریکا و اسرائیل با عقبه فراوان از سوی دیگر در جریان است.
*آمریکا به اروپا هشدار داده هرچه سریع‌تر مکانیزم ماشه را که در قطعنامه 2231 شورای امنیت پیش‌بینی‌شده علیه ایران فعال کند. اروپا از ترس جنگ تعرفه‌های ترامپ این کار را خواهد کرد. اگر ایران با آمریکا توافق نکند با فعال شدن مکانیزم ماشه آثار مخرب قطعنامه برمی‌گردد و ایران برای بار دوم ذیل بند 7 منشور ملل متحد قرار می‌گیرد، یعنی تهدید صلح و امنیت جهان و... روسیه نمی‌خواهد ایران دارای بمب اتمی و حتی دانش آن باشد. به همین دلیل تا قبل از سال 1394 پای شش قطعنامه علیه ایران را امضاء کرد.
*روسیه شریک و متحد ایران نیست بلکه درفروش نفت و گاز رقیب ایران است، این کشور هرچند دوست ندارد ایران با غرب سرشاخ شود؛ اما منافعش ایجاب می‌کند که تهران همچنان تحریم باشد تا او نفت و گاز بیشتر و باقیمت بالاتر بفروشد.
*چین هم وقتی ایران تحریم باشد نفت ارزان می‌خرد و سود می‌برد. این دو کشور در تصویب قطعنامه‌ها و جزایر سه‌گانه از پشت به ایران خنجر زدند. بنابراین نمی‌توان به آن‌ها دل بست و انتظار داشت که آن‌ها از فشار آمریکا و اسرائیل به ایران بکاهند. واقعیت‌ها را باید دید و با آمریکا به توافق رسید تا سایه تحریم و جنگ از سر مردم‌به‌دور شود.
*هفته گذشته که هنوز نتیجه مذاکرات نه به دار بود نه به بارقیمت دلار، سکه، طلا کاهش پیدا کردند و شاخص بورس صعود کرد. ببینید اگر روزی بین ایران و آمریکا توافق شود چه غوغایی خواهد شد و چقدر مردم از مواهب آن بهره مند خواهند شد. یعنی قیمت دلار کاهش میابد و قیمت ریال افزایش. این خدمت به مردم است نه اینکه زیر سایه تحریم و جنگ زندگی کنیم. اگر قیمت ها پایین بیاید مردم به خیابان خواهند آمد و جشن و پایکوبی راه خواهند انداخت.