مسعود پزشکیان در جریان سفر به روسیه در گفتگویی با شبکه 1 تلویزیون روسیه به تشریح اهمیت امضای توافقنامه جامع راهبردی میان دو کشور و برنامههای ایران و روسیه برای تعمیق و گسترش همکاریهای فیمابین پرداخت.
گزیده ای از این گفتگو به شرح زیر است؛
* مطابق مفاد توافق، بنابر این است که در صورت حمله کشوری دیگر به ایران یا روسیه، ما متعهد شدهایم به هیچ وجه با آنها همکاری نکنیم و اجازه ندهیم این اتفاق بیفتد. در کلان این همکاری بین ما و فدراسیون روسیه وجود دارد و جزئیات آن را روندها و توافقات بعدی مشخص خواهد کرد. در کلیت بندهایی در جهت توافقاتی که باید با هم داشته باشیم آمده، اما منجر به این شده است که بعدا دو کشور بتوانند با هم برنامه اجرایی داشته باشند.
* در تمام زمینههایی که گفتیم توافقاتی شکل گرفته که نیاز به کارهای بعدی دارد تا تبدیل به عملیات اجرایی شود.
* در هیچ چارچوب و قانون بینالمللی، به هیچ کشوری اجازه ندادهاند که حتی در جنگ، آدمهای بیگناه را بمباران و قتلعام کنند، اما صهیونیستها به راحتی این کار را میکنند و کسانی که مدعی حقوق بشر هستند و ادعا میکنند که چارچوبهای بینالمللی را پیگیری میکنند و طرفدار دموکراسی و قانون هستند، نشان دادهاند که ضد آن ادعاهایشان هستند. گفتن که ملاک نیست، آنچه که در مقابل دیدگان دنیا در غزه شکل گرفت، نسلکشی بود و کار به جایی رسید که دادگاه لاهه اینها را محکوم و فرماندهانش را تحت تعقیب قرار داد، اما آمریکا و اروپاییها نه تنها از رژیم صهیونیستی و جنایاتش دفاع میکنند، بلکه او را مجهز و مسلح و پشتیبانی میکنند که به این جنایتها ادامه دهد، بعد وقتی در کرسی سازمان ملل و سازمانهای دیگر مینشینند، دم از دموکراسی و حقوق بشر و صلح میزنند!
* دعوا سر مسائل دنیا است، دعوایی در میان ادیان وجود ندارد. همه ادیان میگویند در برابر ظلم سر خم نکنید، اسیر قدرتها و زور و ریا و نیرنگ و دروغ نشوید، هر دینی به زبانی این را میگوید، اما همه یک حرف میزنند؛ عدالت، انصاف، حق، جز این چیزی در ادیان نیست و اینکه دعوا نکنند و با همدیگر با انصاف و مهربانی برخورد کنند.
* یک مسئله تاریخی وجود دارد. کشورهای زیادی نیستند که سابقه امپراطوری در گذشته دارند، تعداد کشورهای کمی هستند، اما قطع به یقین ایران از جمله معدود کشورهای بزرگی است که سابقه تاریخی و طولانی مدت امپراطوری دارد. در حال حاضر برخی کشورها نظیر ترکیه به دنبال توسعه نفوذ خود هستند و میگویند باید به سمت احیای امپراطوری عثمانی حرکت کنیم. روسیه نیز خودش را به عنوان یک امپراطوری جدید تصور میکند. چین هم همین رفتار را دارد و در این زمینه با یکدیگر گفتگوهایی داریم، اما با آنهایی که به دنبال قلدری و زورگویی هستند و حق خودشان میدانند که دیگر کشورها را تحقیر کنند و ثروتشان را به غارت ببرند، چگونه باید برخورد کرد؟
* امپراطوریها زمانی سقوط کردند که ظلم کردند و حق و حقوق انسانها را نادیده گرفتند و زمانی امپراطور ماندند که با مردم بر اساس انصاف و عدالت رفتار کردند. ما در تاریخ ایران میبینیم، کورش زمانی که امپراطوری داشت، هر جا را که فتح میکرد فرهنگ و ارزشها و بزرگان آنجا را در سر جای خود مورد احترام قرار میداد. آنها را وادار نمیکرد که مثل خودش فکر کنند. چارچوبهایی بر اساس عدالت و انصاف آنجا حاکم میکرد تا جنگ و درگیری در منطقه رخ ندهد و تا زمانی که امپراطوریها این نگاه را در حکومت داشتند، وجود داشتند، وقتی از این نگاه خارج میشدند، جنگ و درگیری و خونریزی و سقوط شکل میگرفت.
* ما احساس میکنیم که کشور و منطقه را خودمان میتوانیم اداره کنیم. ما به دنبال جنگ و خونریزی و ناآرامی نیستیم، اما آنها میخواهند در ذهن مردم دنیا این مسئله را تبلیغ و ایجاد کنند که ما میخواهیم بمب اتم درست کنیم و باعث ناامنی منطقه هستیم. ترورهای رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه را جمع و با بقیه ترورها مقایسه کنند؛ اصلا قابل مقایسه نیست!
* ما قادریم امکاناتی را درست کنیم که از خودمان دفاع کنیم. قصد حمله به هیچ کشوری نداشتیم و نداریم و نخواهیم داشت. ما از جنگ و خونریزی بدمان میآید. زمان زندگی محدود است و کلا 50 تا 70 سال فرصت است. اگر دعوا نکنیم میتوانیم این مقدار در صلح و امنیت زندگی کنیم. برای چه چیزی به جان هم افتادهایم و سر چه چیزی یکدیگر را میکشیم و به خاک و سرزمین هم تجاوز میکنیم؟ میتوانیم سرزمین خود را داشته باشیم و به هم کمک کنیم، انسان باشیم و انسانیت را پیاده کنیم، ولی متاسفانه این ذهنیت حاکم نیست.
* ما برای دفاع از کشورمان، اگر وحدت را حفظ کنیم و با هم باشیم، موشک داشته باشیم یا نه، آنها قادر نخواهند بود ما را زمینگیر کنند، ولی در عین حال، توان نظامی خود را روز به روز تقویت میکنیم تا نتوانند به راحتی حتی هوس حمله به ما را در سر بپرورانند و مثل غزه ما را بمباران کنند و شخم بزنند و دنیا صدایش در نیاید.