غلامعلی خوشرو، سفیر پیشین ایران در سازمان ملل متحد معتقد است که چین مکانیسم هایی برای مقابله با تحریم های یک جانبه ایجاد کرده و ایران باید با شناخت این مکانیسم ها سعی در تقویت آنها داشته باشد. شراکت راهبردی ایران و چین به این دلیل که زیربنای آن پیوندهای فرهنگی و تمدنی است و ریشه در ارزش ها و منافع مشترک دارد، آهنین است. این جملات فصل الختام نخستین سفر سید عباس عراقچی، وزیر خارجه به پکن، پایتخت چین بود. سفری که در آستانه سال جدید میلادی و آغاز یک ماراتن نفس گیر در پرونده هسته ای برای جلوگیری از بازگشت قطعنامه های تحریمی شورای امنیت در سایه تهدید غرب به فعالسازی اسنپ بک انجام شد.
جدا از حضور چین در حلقه بازیگران برجامی، تغییر و تحولات در منطقه غرب آسیا پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ بخصوص سقوط دولت بشار اسد در سوریه نیز به سوژه ای مورد بحث در رایزنی های وزرای خارجه ایران و چین تبدیل شد. با غلامعلی خوشرو دیپلمات بازنشسته و سفیر و نمایندۀ دائم ایران در سازمان ملل متحد از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ درباره اهمیت سفر وزیر خارجه به چین و رایزنی های صورت گرفته در جریان این سفر گفت و گو کردیم که مشروح آن را می خوانید:
واقعیت حاضر در صحنه این است که امریکا رقابت اقتصادی با چین را به تخاصمی سیاسی و راهبردی تبدیل کرده است. در مقابل الویت چین توسعه اقتصاد و فناوری و مشارکت راهبردی با آسیا، کشورهای آ سه آن و امریکای لاتین و خاورمیانه است. بنابراین تقویت همفکری و اتخاذ مواضع همسو در مواجهه با چالش های منطقه ای و بین المللی از اهداف مهم این سفر بوده است. به موازاتی که امریکا چالش عمده خود را چین و نه خاورمیانه تعریف کرده و به تدریج حضور نظامی خود را در منطقه کاهش داده، چین روابط خود را با این منطقه افزایش داده است. رویکرد چین به خاورمیانه بلند مدت و راهبردی است و حوزه های اقتصادی سیاسی، امنیتی را فرا میگیرد به نحوی که بتواند در موازنه قدرت منطقه ای جدید، نقش موثری ایفاء کند. در نتیجه همین سیاستها بوده که روابط اقتصادی چین با منطقه خاورمیانه به شدت گسترش یافته و در سال ۲۰۲۲ حدود ۵۳ درصد نفت خام چین از این منطقه وارد شده است. چین ثبات در منطقه را به دلایل اقتصادی و تجاری الویت خود میداند و نمیخواهد این کانون انرژی با جنگ های بی پایان دچار بی ثباتی و بحران شود.
بر این اساس، چین نقش میانجگرانه بین ایران و عربستان و همچنین ابتکار مصالحه بین جناح های فلسطینی را در دستور کار خود قرار داده است. چین به دنبال ایجاد تصویری از خود است که در عین مقابله با یک جانبه گرایی امریکا بتواند با سیاست های کم هزینه و حمایت گرایانه از اعراب و فلسطینی ها در شرایط پس از جنگ نقش فعال تری ایفا کند. شما به فعال شدن چین در چند سال اخیر در تحولات مربوط به غرب آسیا اشاره کردید. واکنش های چین به این تغییر و تحولات با توجه به تجربه ای که از سیاست خارجی غیرتهاجمی این کشور داریم چگونه قابل تفسیر است؟ روابط رو به گسترش چین با آسیا، اعراب، ایران و جنوب جهانی را میتوان بخشی از رقابتهای راهبردی چین و امریکا تلقی کرد. در همین راستا رویکرد چین در شورای امنیت در ارتباط با غزه و حمایت از مواضع فلسطینیان و مخالفت و وتو قطعنامه های پیشنهادی امریکا را باید فراتر از درگیری فلسطین و حماس دانست و آن را یکی از صحنه های رقابت بین چین و امریکا تلقی کرد. چین یکی از مهمترین دریچه های ورود به بازارهای جهانی برای ایران است. بنابراین چین دارای دو اهمیت است؛ یکی بازار مصنوعات چینی و دیگری بازار بین المللی. البته طرفهای غربی در تلاش هستند که با رژیمهای کنترل صادرات مانع این بازار بین المللی را بشوند و این سخت گیری ها بعد از جنگ روسیه و اوکراین شدت بیشتری یافته است. چین کشوری است که مکانیسم هایی برای مقابله با تحریم های یک جانبه ایجاد کرده و ایران باید با شناخت این مکانیسم ها سعی در تقویت آنها داشته باشد. البته استفاده از این مکانیسم ها گرانتر از مکانیسم های معمول است. مقابله تعرفه ای و تحریمی امریکا بر ضد چین نمیتواند مانع رشد و گسترش روابط چین با جهان شود بلکه چین را بر آن میدارد که راههای گریز از این یک جانبه گرایی و بی قانونی ها را جبران کرده و روابط خود را با منطقه و ایران تحکیم بخشد.
برگرفته از: قدس آنلاین