تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناس دانشگاه تهران، گفت: اقلیت نمیتواند برای اکثریت تصمیم بگیرد. وقتی اقلیت تصمیم میگیرد یعنی دارد یک نوع دیکتاتوری اعمال میکند؛ حتی اگر بهترین آدمها اقلیت باشند، این اقلیت حتی خوب علیه یک اکثریت غیر خوب میشود. به نظر من این خلاف عقل و شرع است. وقتی اقلیت به هر شکلی و با هر شیوه، نیت و هدفی بهجای اکثریت تصمیم بگیرد، جامعه را مضمحل کرده است. یعنی ساحت طبیعی جامعه را از بین برده و از یک اکثریت که میتوانستند زندگی کنند هم حق زندگی را میگیرند و در مشارکت جمعی اختلال ایجاد میکند.
معترض حداقلی
در هر جامعه طبیعی یک اقلیت معترض نسبت به همهچیز وجود دارد. یعنی ما باید بپذیریم که حوزه مدنی جامعه ایران همیشه با یک جمع معترض حداقلی مواجه باشد و امکان ندارد در یک جامعه همه موافق با هر چیزی باشند و لذا به نظر من این نشانه طبیعی بودن جامعه است و نباید شما این را بد بدانید؛ چیز بدی نیست. در هیچ جامعه طبیعی، اقلیت حاکم نمیشود؛ اقلیت همیشه در اقلیت باقی میماند و مثلاً نظرات انتقادی و اعتراضی دارد و خودش را بازسازی میکند و سعی دارد که اندیشه خودش را اشاعه بدهد تا به اکثریت دست پیدا کند. این نحوه گسترش ایدههای اقلیت به جامعه فراگیر است. ولی اینکه یک اقلیتی با هر ترفندی مثل رانت، زور، حیله، تجاوز یا خطاکاری قدرت را در دست گرفته، دیگر حق نادیده گرفتن نظر اکثریت را ندارد. مثلاً اکثریت به این میرسند که واتسآپ یا تلگرام نباید فیلتر باشد؛ به خاطر اینکه منفعت و کسبوکار آنجا و آزادی اطلاعات حق مردم است.
کاهش مشارکت
ما در دوره جدید مشکل مشارکت داریم. جامعه دیگر حاضر نیست گروههای سیاسی را حمایت کند و حتی به کاندیدای اصلاحطلب رأی بدهد، به خاطر همان است که فضای مشارکتی مورد هجوم قرارگرفته است. اگر اکثریت دارد خطا میکند، هزینهاش را میدهد و بعد خطا نخواهد کرد؛ ولی باید اجازه داد که جامعه خطا کند. یعنی اکثریت باید خطا کند و اقلیت ولو اقلیت صالح، حق ندارد برای اکثریت تصمیم بگیرد؛ باید اجازه بدهد که خطا کند تا در یک فرآیند تاریخی به یک آگاهی برسد و دیگر از این خطاها نکند.
در جامعه تنوع و علایق وجود دارد. اگر جامعه اکثریتی خطا هم میکند، بر اساس آگاهی خطا میکند و شما نمیتوانید جلوی اینها را بگیرید و حق تصمیم را از اینها بگیرید.
پیامد جامعه منفعل
پس نتیجه این است که این جامعه را از حق انتخاب دور میکنیم و حق مشارکت و حق تصمیم را از آن میگیریم و میخواهیم یک جامعه منفعل، ضعیف و تابع بسازیم و آنوقت این جامعه در فرآیند دموکراسی، توسعه، عدالت کارکرد ندارد. مثلاً امروز به اکثریت میگویید که شما حق استفاده از فضای مجازی را ندارید؛ برای اینکه من اقلیت صالح مدعی هستم که خلاف منفعت تو است. این اکثریتی که امروز حق انتخاب او را میگیرید، در یک انتخاب دیگر هم تن نمیدهند و موافقت یا مقابله نمیکنند. اگر حق انتخاب را از اکثریت بگیرید، ممکن است امروز در یک خطایی جلوی او را بگیرید، در ثواب هم دیگر شرکت نمیکنند، منفعل میشوند و به حاشیه میروند. در تاریخ همدورههایی بهجای جامعه تصمیم گرفتهاند و موقع که بحرانها پیشآمده، دیگر جامعه آماده نبوده که مشارکت کند؛ و بعد سرمایهها از این کشور رفتهاند. وقتیکه ما آنها را از قدرت تصمیمگیری خارج کردیم و حق مشارکت به آنها ندادیم، در اینجاها خطا میکنند و خطاهای آنها علیه ملت، فرهنگ، دین، اخلاق، سیاست و استقلال درمیآید.
این نظر که پزشکیان بخشی از فیلترینگ را رها کرده به خاطر اینکه دلار دارد گران میشود غلط است. منطق افزایش قیمت دلار این است که پولنداریم و خزانه خالی است، دلار نداریم، ترامپ دارد میآید، جنگ اقتصادی دارد شروع میشود و جنس ما را در دنیا کسی نمیخرد؛ چه ربطی به فیلترینگ دارد؟ اگر فیلترینگ آزاد بود همین اتفاق میافتاد.