چشمانداز روابط میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا در صورت آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، حاوی نگرانیهای جدی است. بزرگترین خطر برای اتحادیه اروپا در این سناریو، نه تنها از سمت فشارهای واشنگتن، بلکه از نحوه واکنش کشورهای اروپایی به این فشارها ناشی میشود. چنین وضعیتی میتواند زمینهساز افزایش شکاف و اختلاف میان اعضای اتحادیه شود و انسجام درونی این بلوک سیاسی-اقتصادی را به چالش بکشد. بازگشت ترامپ به کاخ سفید، چالشهای گستردهای برای اتحادیه اروپا ایجاد میکند؛ از تعرفههای تجاری علیه اروپا تا فشار بر روابط با چین و روسیه. اختلافات درون اتحادیه، از تفرقه بر سر تحریمهای مسکو تا سیاستهای تجاری، میتواند انسجام این بلوک را تضعیف کند. اروپا در دوراهی استراتژیک میان حفظ روابط با واشنگتن و کاهش وابستگی به چین، با آزمونی جدی روبروست.
در اروپا، تحلیل و پیشبینی رفتار دونالد ترامپ به یکی از مباحث داغ تبدیل شده است. این رویکرد یادآور دوران جنگ سرد است، زمانی که تحلیلگران غربی با بررسی جزئیات رفتاری و موقعیت اعضای دفتر سیاسی اتحاد جماهیر شوروی در نشستهای عمومی، تلاش میکردند تغییرات احتمالی در سیاستهای داخلی مسکو را حدس بزنند. امروز، این روش تحلیلی به واشنگتن منتقل شده و ناظران سیاسی با دقت تمام اظهارات، پستهای شبکههای اجتماعی و رفتار افراد نزدیک به ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده را بررسی میکنند تا خطوط کلی سیاستهای آینده او را کشف کنند.
پیشنهاد بسیاری از کارشناسان اروپایی این است که به جای تمرکز بر رفتار ترامپ و تیم او، کشورهای اروپایی بهتر است توانمندیها، ظرفیتها و ضعفهای خود را به دقت ارزیابی کرده و سیاستهای خود را بر مبنای تقویت جایگاهشان در نظام بینالملل تنظیم کنند. این رویکرد میتواند به آنها کمک کند تا در برابر تغییرات ناگهانی در سیاستهای آمریکا، از موضعی قدرتمندتر و مستقلتر عمل کنند.
چشمانداز روابط میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا در صورت آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، حاوی نگرانیهای جدی است. بزرگترین خطر برای اتحادیه اروپا در این سناریو، نه تنها از سمت فشارهای واشنگتن، بلکه از نحوه واکنش کشورهای اروپایی به این فشارها ناشی میشود. چنین وضعیتی میتواند زمینهساز افزایش شکاف و اختلاف میان اعضای اتحادیه شود و انسجام درونی این بلوک سیاسی-اقتصادی را به چالش بکشد. این هشدار بهویژه در سه حوزه کلیدی اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا میکند:
نخست، تعرفههای تجاری ایالات متحده که ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود بارها بهعنوان ابزاری برای فشار بر متحدان اروپایی استفاده کرد. این اقدامات، کشورهای عضو اتحادیه را در تقابل با یکدیگر قرار داده و تنشهایی را میان اقتصادهای بزرگ و کوچک قاره ایجاد کرده است.
دوم، روابط اتحادیه اروپا با چین است؛ کشوری که واشنگتن آن را بهعنوان یک تهدید راهبردی میبیند. در حالی که برخی کشورهای اروپایی تمایل به حفظ روابط تجاری قوی با پکن دارند، فشار آمریکا برای اتخاذ رویکرد سختگیرانهتر میتواند به تفرقه دامن بزند؛ و سوم، موضوع تحریمهای روسیه است؛ سیاستی که همواره محل اختلاف میان اعضای اتحادیه بوده و با افزایش فشارهای ترامپ، احتمال عمیقتر شدن این شکاف وجود دارد.
تعرفههای تجاری به یکی از اصلیترین دغدغههای اتحادیه اروپا در رابطه با احتمال آغاز دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ تبدیل شدهاند. ترامپ پیشتر از برنامههایی سخن گفته که شامل اعمال تعرفههای ۱۰ تا ۲۰ درصدی بر واردات از اروپا میشود، هرچند جزئیات این برنامهها همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. با این وجود، همین تهدیدها نیز کافی بوده است تا زنگ خطر در پایتختهای اروپایی به صدا درآید. کشورهای عضو اتحادیه اروپا اکنون به تکاپو افتادهاند تا استدلالهای قانعکنندهای را برای معاف شدن از این تعرفهها مطرح کنند، اما تحقق این امر با چالشهای بسیاری روبهرو است.