آیا نتایج انتخابات آمریکا تاثیری بر تنش منطقه خواهد داشت یا خیر؟ آیا می توان امیدوار بود که با ادامه داشتن عمر دموکرات ها در کاخ سفید، چشم انداز صلح در افق خاورمیانه نمایان شود یا خیر؟
بیشترین موضوعاتی که بر وضعیت منطقه تاثیر دارند، حول محور تصمیمات منطقه ای است. همانطور که ایران بیش از هر چیزی از تصمیم گیری ها و سیاست های داخلی و منطقه ای اش متاثر می شود.
توجه به اهدافی غیر از منافع ملی و سیاست گذاری بر اساس ایدئولوژی و آرمان های دست نیافتنی باعث شده به انتخابات آمریکا چشم بدوزیم. اگر سیاست گذاری براساس منافع ملی باشد فرقی نمی کند رییس جمهور آمریکا چه کسی باشد و ایالات متحده در منطقه چه بکند؟!
اگر ایران بر اساس منافع ملی اش پیش برود و در ایجاد رابطه با جهان الگو و اولویتی جز این نداشته باشد با هر کسی حتی آمریکا گفت و گو خواهد کرد و به جای تاثیر پذیری بالا که امروز در حوزه اقتصاد شاهد اش هستیم، تاثیر گذار خواهد بود.
اگر ایران بر اساس منافع ملی عمل کند بهترین نتیجه برای کشور حاصل خواهد شد. اگر سیاست ها اصلاح شود و وضعیت کشور تغییر کند این ما هستیم که در منطقه به طور واقعی تاثیر گذار خواهیم بود.
آیا حمله اسرائیل به ایران به ویژه حملات به حومه پایتخت از طرف ایران پاسخ داده خواهد شد؟
لازم است که به وضعیت داخلی اشاره کنم. با انتخابهایمان خود را در وضعیتی قرار داده ایم که در معرض درگیری با اسرائیل هستیم. اسرائیلی که غیر انسانی ترین واکنش ها را دارد.
حتی در مقاطعی مثل هفته های اخیر منتظر بودیم تا آن ها حمله کنند و به نوعی شدت و گستردگی حملات تکلیفمان را مشخص کند.
امروز ایران در شرایطی قرار گرفته که ناگزیر است به واکنش های اسرائیل عکس العمل نشان بدهد. درحالیکه ایران می توانست ضمن محکوم کردن اشغالگری در سرزمین فلسطین و محکومیت قطعی جنایات اسرائیل خود را در زمین بازی رهبران این کشور و امثال نتانیاهو قرار ندهد.
رفتار ترکیه و عربستان مثال پرهیز از تنش و نیفتادن در تله اسرائیل است.
ایران نباید در موقعیتی قرار بگیرد که سیاست های آمریکا و اسرائیل برایش تعیین کننده باشد. شعار می دهیم که اینچنین نیست، ولی عمق اقتصاد مان وضعیت دیگری را نشان می دهد.
در شرایطی قرار داریم که یا باید به رفتارهای اسرائیل واکنش نشان بدهیم یا منتظر عکس العمل اسرائیل باشیم.
در تله ای افتاده ایم که یک اشتباه می تواند اقتصاد را به شکل منفی تحت تاثیر قرار دهد.
به وضعیت اقتصادی اشاره کردید، آیا اقتصاد ایران در جنگ احتمالی تاب آوری خواهد داشت؟ آیا توجه حاکمیت به مولفه مهم اقتصاد می تواند سرنوشت تنش ایران و اسرائیل را تغییر دهد یا خیر؟
ایران جنگی طولانی مدت و فرسایشی را تجربه کرده است. فرق امروز و دوران جنگ ۸ ساله این است که آن زمان تکیه گاه های اجتماعی و اقتصادی کافی برای ورود به جنگ وجود داشت. ولی امروز وضعیت حاکمیت از نظر سرمایه اجتماعی مثل آن دوران نیست.
فاصله ای بین حکومت و مردم افتاده است و حاکمیت از انسجام اجتماعی برخوردار نیست.
زیر ساخت های اقتصادی زیر تحریم فرسوده و ناکارآمد شده است. ایران بدون جنگ نیز در حوزه اقتصادی مشکلاتی جدی دارد. تحریم ادامه دارد و چشم انداز رفع تحریم متصور نیست.
از طرفی اسرائیل عراق نیست ما با کشوری درگیر شده ایم که شعبه غرب در خاورمیانه است و از پشتوانه نظامی، سیاسی و مادی و معنوی اروپا و آمریکا برخوردار است.
در چنین شرایطی موازنه قدرت به نفع ایران نیست ورود به جنگ برای ایران هزینه خواهد داشت. شاید ضرباتی جدی به اسرائیل وارد کنیم ولی در این صورت اتفاقاتی در ایران پيش بيني می شود که جبران ناپذیر خواهند بود.
در صورت درگیری ایران و اسرائیل بازگشت به شرایط کنونی غیرممکن خواهد بود.
وقتی بنیان گذار جمهوری اسلامی قطعنامه را می پذیرفت بسیاری مخالف بودند ولی ایشان تصمیم گرفت کشور از آسیب بیشتر در امان بماند و از بحران نجات پیدا کند.
امروز هم برخی بر طبل جنگ می کوبند اما امیدواریم تدبیری که در دهه شصت با پذیرش قطعنامه ایران را از ادامه بحران جنگ نجات داد امروز نیز به مدد گرفته شود.