به نظر شما مناقشه بین ایران و اسرائیل به کدام سمت و سو حرکت می کند؟
بعد از اتفاق رخ داده در اصفهان که برخی معتقدند از جانب اسرائیل بود به نظر میرسد مناقشه بین ایران و اسرائیل به معنای درگیری نظامی پایان یافته است و هر دو طرف مایل هستند که مدیریت بحران کنند و اجازه ندهند که بحران از این سطح گستردهتر شود.
در سطح کلان اما مناقشه بین ایران و اسرائیل تا زمانی که انقلاب اسلامی برقرار است، وجود دارد اما لازم به تاکید دوباره است که به نظر میرسد در این برهه زمانی در بعد نظامی هر دو طرف ترجیح دادند که مدیریت بحران کرده و موضوع را ادامه ندهند.
باید توجه کنیم که اسرائیلیها در یک بحران به گسترده در غزه درگیر هستند. علاوه بر این نتانیاهو در داخل اسرائیل با مشکلات جدی مواجه است. از درگیر شدن در جنگ و موضوع غزه که فشار زیادی را بر او وارد کرده تا افتضاحی که از نظر امنیتی در 7 اکتبر(15 مهر) به بار آمده است.
در کنار این موضوع نتانیاهو مخالفان زیادی دارد و هفتهای نیست که درگیری و تظاهرات علیه او برقرار نباشد. با این مجموعه مسائل درگیری اسرائیل با ایران برای نتانیاهو زیانآور بود و او میداند با پاسخ جدیتر به ایران مجبور است، جواب دوباره بگیرد و این به معنی ادامه موضوع است. در این شرایط انگیزه اسرائیل این بود که اولا عملیاتی علیه ایران کرده باشد ثانیا پاسخ او آن قدر بحرانزا نباشد که شرایط فعلی با ایران را گسترش دهد.
نباید فراموش کنیم که از نظر نظامی، اطلاعات دقیقی نداریم که هر کدام چقدر خسارت زده و چقدر خسارت دیده است اما مشخصا با هر ارزیابی که از میزان برتری هر کدام از دو عملیات نسبت به دیگری داشته باشیم، تمایل ایران و اسرائیل به عدم ادامه درگیری مشهود است.
با این وجود به نظر میرسد، مساله و مناقشه اخیر بین ایران و اسرائیل از دو جهت بر مساله جنگ غزه اثر گذاشت.
تردیدی نیست که طرف اسرائیلی ضربه خورد و متوجه شد که بحث این نیست که بشود یک تنه با همه نیروهای مقاومت بجنگد و مجبور است از حمایتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز برخوردار شود.
اما مسالهای که میتوان به عنوان تاثیر منفی مناقشه اخیر بر جنگ غزه مورد توجه قرار داد این است که پیش از این از نظر افکار عمومی جنایتهایی که در غزه رخ میداد، باعث فشار زیادی از طرف مجامع بینالمللی مثل سازمان ملل و شورای امنیت بر اسرائیل میشد. این فشارها به اسرائیل اندازهای بود که حتی آمریکا که متحد اسرائیل بوده و هست بر نتانیاهو فشار میآورد تا امکان غذارسانی به غزه مهیا شود.
بعد از حمله به کنسولگری ایران در دمشق مشخص بود که نتانیاهو میخواست، بحران را به سمت دیگری هدایت کند که موفق شد بنابراین یک اثر منفی داشت که چهره پلید اسرائیل که درحال رشد بود با عملیات اسراییلی و پاسخ ایران به آن برای اسرائیل تغییر کرد و فشار از سمت متحدانش و در داخل هم کمتر شد.
یک تاثیر مثبت- از نگاه گروههای مقاومت- وجود داشت که نشان داد، اسرائیلیها با ادعای سه لایه گنبد دفاعی، ضربهپذیر هستند و ابهت آنها فروپاشید. اینکه میگویند 99 درصد موشکهای ایران را مهار کردیم اما اطلاعاتی که مکررا منتشر میشود، نشان داده که میزان مهار موشکها کمتر و خسارت وارد شده بیش از میزان اعلامی اسرائیل است.
اثر مثبت و مهم این ماجرا این است که به واقع گروههای فلسطینی روحیهای گرفتند که تنها نیستند و اینگونه نیست که اسرائیل هیچ واکنشی از هیچ طرفی نداشته باشد بنابراین از نظر روحیه نیروهای فلسطینی تاثیر مثبتی اتفاق افتاده اما از بعد منفی حمله ایران به اسرائیل، فشار از روی نتانیاهو را برداشت.