۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
برچسب:

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی

26 شهریور سال 1378: به منزل آقای عباس ملكی، برای دیدار آیت‌الله [محمد] فاضل لنكرانی رفتم. از مشهد برگشته و بیمار است؛ از لحاظ قلب، قند و چشم. ازكتاب تفسیر راهنمای من تمجیدكردند و برخی به خاطر دخالت زیاد در مدرسه و كارهای بیت امام صادق(ع) گله داشتند و نیز از وزارت ارشاد انتقاد نمودند و از من خواستند كه به آقای [سیدمحمد] خاتمی بگویم، [آقای عطاءالله مهاجرانی]، وزیر ارشاد را هدایت نمایند.

21 شهریور سال 1377: پیش از ظهر، كمیسیون زیربنایى و امور تولیدی [مجمع تشخیص مصلحت نظام]، جلسه داشت. بحث در اولویت بخش‌هاى گوناگون بود كه ناتمام ماند.

در نماز جمعه‌ تبریز شخصی‌ که‌ نارنجک‌ به‌ خود بسته‌ بوده‌، به‌ آیه‌ الله‌ مدنی‌ بین‌ دو نماز نزدیک‌می‌شود و به‌ ایشان‌ می‌چسبد و با انفجار نارنجک‌، خودش‌ کشته‌ و آیه‌ الله‌ مدنی‌ و شش‌ نفر ازمردم‌ شهید و عده‌ای‌ زخمی‌ می‌شوند. این‌ شخص‌ از مجاهدین‌ خلق‌ بوده‌. جنایت‌ بزرگی‌ است‌ وتأثیری‌ عمیق‌ در منفورتر شدن‌ ضدانقلاب‌ دارد.

19شهریور سال 1377 : در منزل بودم. وقت با مطالعه و تنظیم كتابخانه گذشت.كتاب تاریخ حكومت خاندان سادات مرعشى مازندران را تمام‌كردم. نزدیك دو قرن، حكومت محلى داشته‌اند؛ سال‌هاى اول، اسلامى و آرمانى بوده‌اند، ولی كم‌كم دنیاطلبى و چیزهاى دیگر، آنها را گرفته. مدتى مستقل و مدتى باج‌ده به تیموریان یا صفویه بوده‌اند.

صبحانه را با همشیره صدیقه و آشیخ‌محمد [هاشمیان] و على پسرشان و دخترشان و دو سه نفر از خانواده‌هاى شهدا صرف كردیم.

خاطرات آیت الله هاشمی: به منزل همشیره طیبه رفتم. بستگان جمع شدند و احوال‌پرسى‌كردیم و نماز مغرب و عشا را خواندم.

خاطرات آیت الله هاشمی: ظهر به ماهان رسیدیم. جمعى از مردم در خیابان استقبال كردند. سفر به ماهان رسمى نبود. به مقبره شاه نعمت‌الله‌ولى رفتیم.

لطفا شکیبا باشید...

آخرین خبرها