ستاره صبح-چند سالی است که در رابطه با آسیبهای زیستمحیطی تحقیق میکنم. دراین زمینه مسائل متعدد زیستمحیطی را موردبررسی و کنکاش قرار دادم. مهمترین سؤالی که دراین زمینه ذهن مرا به خود مشغول کرد میزان پایبندی یا بهتر بگویم عدم پایبندی ما به دغدغههای موجود زیستمحیطی است. اینکه چرا ما نسبت به مسائلی چون کمبود و آلودگی آب, آلودگی هوا و خاک، آلودگی دریا و مراتع و جنگلها و موارد ازایندست ساکتیم؛ و نهتنها ساکتیم که خود کاتالیزور تخریب و نابودی محیطزیست هستیم. در اینجا بود که بر مفهوم بیتفاوتی زیستمحیطی تمرکز کردم. بیتفاوتی زیستمحیطی یکی از مصادیق بیتفاوتی اجتماعی است که از عدم علاقه به مسائل محیطزیست و باور به اینکه در مورد مشکلات این حوزه اغراقشده است ناشی میشود. مردم ایران کمترین تمایلی به آسیبهای زیستمحیطی و مخاطرات پیش رو ندارند. جالب است بدانید حتی در مناطق و شهرهایی که مسائلی زیستمحیطی مثل آب بسیار جدی است (مثل شهر یزد) افراد تمایلی به حتی جدی فرض کردن مسئله ندارند. گو اینکه نمیدانند آب مصرفی آنان از صدها کیلومتر آنطرف تر از استان دیگری تأمین میشود. نکته جالب ماجرا اینجاست که اصلاً تفاوتی بین باسوادها و بیسوادها، زنان و مردان، شهری و روستایی و دارا و ندار در مورد دغدغههای زیستمحیطی وجود ندارد. همه شما بهراحتی میتوانید برای تائید این مدعا پدیده زبالهریزی را در جامعه ایرانی را در ذهن خود مجسم کنید. زبالهریزی در جامعه ایرانی روستایی و شهری و زن و مرد و پولدار و فقیر و... نمیشناسد. خاویر کرمنت در کتاب «بیشعوری» خود بیشعوری را مرضی میداند که میتواند هرکسی را در هرزمانی بدون هیچ هشداری آلوده کند. ممکن است بیتفاوتی ما به مسائل زیستمحیطی ناشی از عدم آگاهی از مخاطرات زیستمحیطی باشد. اما آنچه در جامعه امروز ما درحال رخ دادن است نوعی بیشعوری زیستمحیطی است. (برگرفته از کانال مسائل اجتماعی ایران)