انگار برای عدهای، مردم و چگونگی زندگی آنها مهم نیست، برای آنها مهم این است که در به همان پاشنهای بچرخد که دلخواه آرمان گراها، آخرالزمانیها و... است. پرسش این است هزینه چنین تفکری چه بوده و چه خواهد بود.
1-دوره مدارا و مماشات آمریکا با ایران بر سر فروش نفت که در چهار سال گذشته جریان داشت به پایان رسیده است. قرائن و شواهد نشان میدهد که ترامپ قصد دارد مثل گذشته جلوی فروش نفت ایران به چین و... را بگیرد. این تراژدی یعنی کاهش درآمد، کسری بودجه، تورم و کاهش قدرت خرید مردم.
2-ترامپ در تازهترین اظهاراتش به مذاکره با ایران چراغ سبز نشان داده و گفته ترجیح میدهد اختلافات با ایران از طریق مذاکره حلوفصل شود و نیاز به اقدام دیگری نباشد. این فرصت نباید مثل گذشته به تهدید، فشار و تحریم تبدیل شود.
3-ایران از طریق سه کشور اروپایی به آمریکا پیام داده که آماده مذاکره درباره پرونده هستهای است. این موضوع نشان از واقعگرایی در روابط خارجی و دور کردن تهدید دارد، البته نباید مثل گذشته مذاکره برای مذاکره باشد و شرط و شروط نشدنی گذاشته شود که نتیجهاش به تحریم بیشتر ختم شود.
4-نفوذیهای اسرائیل و روسیه همانطور که درگذشته عمل کردهاند این بار نیز تلاش خواهند کرد تا از نزدیکی تهران و واشنگتن به یکدیگر جلوگیری کنند.
5-بر اساس گزارش بانک جهانی درآمد سرانه قطر: 80 هزار دلار، امارات: 52 هزار دلار، کویت: 36 هزار دلار، عربستان: 30 هزار دلار، ایران: 4 هزار و 680 دلار است!
درآمد سرانه شاخص توسعه و رفاه است. درآمد سرانه این کشورها پیش از انقلاب از ایران پایینتر بود. تا پایان دولت خاتمی هم تولید ناخالص داخلی عربستان از ایران کمتر بود. درآمد سرانه 4 هزار و 680 دلار یعنی شکست سیاستها در حوزه اقتصاد، روابط خارجی، تجارت، صنعت و...
کشورهایی که درآمد سرانهشان از ایران بیشتر شده شعار نابودی اسرائیل را ندادهاند و با آمریکا هم سرشاخ نیستند. آنها در مناقشه بین حزبالله و حماس با اسرائیل حاضر نشدند حتی یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنند.
این کشورها دریافتهاند که برای بقاء باید برای مردم، رفاه، آسایش، درآمد خلق کنند نه این که کفن بخرند و در تلویزیون به افراد هدیه کنند.
سیاستها به گونهای بوده که اکنون ایران در محاصره سیاسی، اقتصادی، رسانهای و... قرارگرفته است. این چرخه معیوب فشار بر مردم را فزاینده کرده است. برونرفت از این برزخ نیازمند مذاکره و مصالحه با ایالاتمتحده است نه منازعه و تحمل تحریم.
ببینید عربستان، امارات، قطر و کویت چه کردهاند که امروز در مسیر قله درآمد در خاورمیانه قرار گرفتهاند. این فاجعه نیست که ایران به لحاظ درآمد سرانه در قعر جدول درآمد سرانه کشورهای خاورمیانه قرار گیرد؟ علت این پدیده شوم را باید در نوع حکمرانی دید.