ستاره صبح - فائزه صدر: کمتر کسی است که نداند یا نپذیرد که نقش زن در خانه و خانواده جایگزینی ندارد. وجود همسر، مادر یا حتی خواهر و دختر خانواده تأثیری عمیق بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی تک تک افراد خانواده دارند. زنان با برعهده داشتن مسئولیت پرورش نسل آینده، در تداوم بخشیدن به بقای خانواده و توسعه جامعه سهمی غیر قابل انکار دارند. زن به سازگاری، صبوری و قناعت در زندگی مشهور است، مشارکت اجتماعی مؤثر دارد و در پذیرش مسئولیت، تعهد و بهره وری بالایی از خود نشان میدهد. متأسفانه میزان آسیبی که زنان از محیط میبینند به اندازه توانمندی آنها بالاست! تاجایی که آمارهای مربوط به خشونت علیه زنان، خودکشی یا قتل زنان و دختران بالاست. خشونت از خانه تا جامعه، در مدرسه و دانشگاه، پس از ازدواج و در محل کار؛ سایه به سایه زنان در حرکت است. کمتر زنی را پیدا میکنید که بگوید در طول عمر خود خشونت را تجربه نکرده است. ستاره صبح در گفتوگو با علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه میخوانید:
علیرضا شریفی یزدی در تشریح دلایل خشونت ورزی نسبت به زنان گفت: بخشی از خشونت علیه زنان محصول شرایط اقتصادی است. جامعه ایران از نظر اقتصادی در شرایطی نامناسب قرار دارد. فشار اقتصادی از سمت جامعه وارد خانوادهها میشود، از این رو مردان که به طور سنتی به عنوان نان آور خانواده شناخته میشوند ضمن تحمل بار مشکلات اقتصادی، این اجازه را به خود میدهند که انباشت فشار روانی را در خانه و عموماً روی همسر تخلیه کنند.
وی در ادامه افزود: اشکالی از خشونت علیه زنان در جامعه سنتی پذیرفته شده است. جای تأسف دارد که برخی از رفتارهای خشونت آمیز مردان با زنان از جمله محرومیت اقتصادی، عاطفی یا اجتماعی و همچنین رفتارهای پرخاشگرانه، بددهنی، توهین و تحقیر زن توسط مردان کمتر با برخورد یا شکایت مواجه میشود، زیرا جامعه بروز این رفتارها از سوی مردان نسبت به زنان را پذیرفته و در مناطقی مشکلی با این گونه رفتارها وجود ندارد.
این جامعهشناس با اشاره به نگاه قانون نسبت به خشونت علیه زنان گفت: قانون در زمینه حمایت از زنان در مقابل انواع خشونت نقص دارد. متأسفانه قوانینی داریم که مسیر خشونت علیه زن را برای مردان خانواده هموار کرده است. مواردی از همسر کشی و دختر کشی مصداق این خلاء قانونی است. قانون باید در حمایت از انسانها نگاشته شود و اگر قانونی مصوب میشود باید با نگاه برابر و انسانی تنظیم شده باشد، چون این قانون برابر نیست مردان به خود اجازه میدهند خشونت زنان را پیش ببرند.
وی در این رابطه اظهار کرد: میزان خشونت علیه زنان و عمق آن بسیار زیاد است. بخش بزرگی از خشونت علیه زنان از فضای باورهای فرهنگی و سنتی ریشه میگیرد. عقاید جنسیتی با ساختها پیوند دارد و ممکن است همچون گذشته، برای زندگی حال و آینده زنان و دختران پیامدهای جدی داشته باشد.
شریفی یزدی یادآور شد: خشونت علیه زنان در تمام طبقات اجتماعی رخ میدهد، اما نوع و شدت آن متفاوت است. خشونت در طبقات فرودست عریانتر و بیمهاباتر است و به شکل خطرناکتر و آسیب زنندهتری نمایان میشود. انواع برخوردهای فیزیکی از جمله کتک زدن زنان، حبس، تهدید و آزارهای جسمی و روحی در میان اقشار فرودست که مشکلات بیشتری دارند رایج است.
این استاد دانشگاه در ادامه تشریح کرد: مهمترین عاملی که منجر به خشونت علیه زنان میشود دیدگاههایی است که در بطن جامعه شکل گرفته و با وجود اینکه تأثیر منفی خود را بر زندگی زنان نشان داده و میدهند کاری برای تغییر و یا اصلاح آنها صورت ندادهایم. کلیشههایی که در جامعه رسوخ کرده و در برابر تغییر وضعیت زنان قرار دارند، فضای خشونت ورزی علیه زن را مساعد میکند.
علیرضا شریفی یزدی در پایان سخنان خود تاکید کرد: تا زمانی که زن را همچون اشیا جزو اموال یک مرد بشناسیم و از نظر حقوقی برای زنان همچون مردان حقوقی برابر قائل نباشیم، باید انتظار داشت که اخبار خشونت علیه زنان متوقف نشود و باز شاهد بروز و ظهور فجایعی باشیم که وقتی رخ میدهند برای مدتی جامعه را نسبت به مسائل و مشکلات زنان حساس میکنند.